|
|
| سندرم HIV (رتروويرال) حاد
|
|
سندرم HIV (رتروويرال) حاد حدود ۵۰ تا ۷۰% افراد آلوده بهدنبال عفونت اوليه يک سندرم حاد را تجريه مىکنند. اين سندرم حاد ۶-۳ هفته بعد از عفونت ايجاد مىشود. مشخصات آن تب، لرز، دردهاى مفصلي، ددرهاى عضلاني، بثورات ماکولوپاپولار، کهير، کرامپهاى شکمي، اسهال، و مننژيت آسپتيک است؛ طول آن ۲-۱ هفته است و با پيدايش پاسخ ايمنى به HIV، بهطور خودبهخود فروکش مىکند. بهدنبال آن، بيشتر بيماران وارد فاز نهفتگى بالينى مىشوند، ولى در مواردى وخامت پيشرونده ايمونولوژيک و بالينى بهوجود مىآيد.
|
|
|
عفونت بدون علامت فاصله زمانى ميان کسب عفونت و پيدايش بيمارى بسيار متغير است، ولى بهطور متوسط ۱۰ سال تخمين زده مىشود. بيمارى عفونت بدون علامت به همراه تکثير فعال ويروسى معمولاً در طول اين دوره بدون علامت پيشرفت مىکند، و شمارش سلولهاى CD4+ T کاهش مىيابد. سرعت پيشرفت بيمارى بهطور مستقيم با غلظتهاى HIV RNA پلاسما در ارتباط است. بيماران داراى غلظتهاى بالاى HIV RNA سريعتر از افراد داراى غلظتهاى پائين HIV RNA بهسمت بيمارى علامتدار پيشرفت مىکنند.
|
|
|
بيمارى علامتدار علائم بيمارى HIV در هر زمانى در طول عفونتHIV مىتواند ظاهر شود. در مجموع، طيف بيمارى با کاهش شمارش سلولهاى CD4+ T تغيير مىکند. عوارض بسيار شديد و مرگبار عفونت HIV در بيمارانى روى مىدهد که شمارش سلولهاى CD4+ T آنها کمتر از ۲۰۰ عدد در ميکروليتر باشد. تقريباً ۸۰% موارد مرگ و مير بيماران مبتلا به ايدز مستقيماً ناشى از عفونتهاى غير از HIV است، و در اين ميان عفونتهاى باکتريال در صدر قرار دارند. در مجموع، طيف علائم بالينى بيمارى HIV، بهدليل طولانى شدن عمر بيماران و ابداع روشهاى بهتر درمان و پيشگيرى از عفونتهاى فرصتطلب، مدام در حال تغيير است. اساس درمان عوارض علامتدار بيمارى HIV، چه اوليه يا ثانويه، کنترل مناسب تکثير HIV از طريق استفاده از درمان ضدٌ رتروويروسى ترکيبى و در موارد لوزم استفاده از پروفيلاکسى اوليه و ثانويه مىباشد. سندرمهاى عمده بالينى در مرحله علامتدار عفونت HIV در زير خلاصه شده است:
|
|
- لنفادنوپاتى ژنراليزه مداوم:
|
لنفادنوپاتى ژنراليزه مداوم آدنوپاتى قابل لمس در دو يا چند محل خارج اينگوينال که بيشتر از ۳ ماه باقى بماند و هيچ توجيهى غير از عفونت HIV براى آن يافت نشود. بسيارى از اين بيماران وارد مرحله پيشرفت بيمارى مىشوند.
|
|
- علائم عمومى:
|
علائم عمومى تبى که بيشتر از يک ماه ادامه پيدا کند، کاهش وزن غير داوطلبانه به ميزان بيشتر از يک ماه بدون علت موجه.
|
|
- بيمارى نورولوژيک:
|
بيمارى نورولوژيک در آنسفالوپاتى HIV شايعتر است (کمپلکس دمانس ايدز)؛ ساير عوارض نورولوژيک عبارتند از: عفونتهاى فرصتطلب، لنفوم اوليه CNS، سارکوم کاپوزى CNS، مننژيت آسپتيک، ميلوپاتي، نوروپاتى محيطى و ميوپاتى.
|
|
- بيمارىهاى عفونى ثانويه:
|
بيمارىهاى عفونى ثانويه پنومونى .Pکارينى شايعترين عفونت فرصتطلب است، که در حدود ۸۰% افراد در طول بيمارى آنها ايجاد مىشود. ساير پاتوژنهاى شايع عبارتند از: CMV (کوريورتينيت، کوليت، پنومونيت، آدرناليت)، کانديدا آلبيکانس (برفک دهان، ازوفاژيت)، .M آويوم - اينتراسلولر (عفونت لوکاليزه يا منتشر)، .M توبرکولوزيس، کريپتوکوکوس نئوفورمانيس (مننژيت، بيمارى منتشر)، توکسوپلاسما گوندى (آنسفاليت، ضايعات تودهاى داخل مغزي)، ويروس هرپس سيمپکس (ضايعات شديد مخاطى جلدي، ازوفاژيت)، اسهال ناشى از سوشهاى کريپتوسپوريديوم يا ايزوسپورابلي، پاتوژنهاى باکتريال (بهويژه در کودکان).
|
|
- نئوپلاسمهاى ثانويه:
|
نئوپلاسمهاى ثانويه سارکوم کاپوزى (جلدى و احشائي، در مقايسه با بيماران غير آلوده به HIV سير مهاجمترى دارد)، نئوپلاسمهاى لنفوئيد (بهويژه لنفومهاى سلول B مغز، مغز استخوان، دستگاه گوارش).
|
|
- بيمارىهاى ديگر:
|
بيمارىهاى ديگر سندرمهاى مختلف خاص اعضاءِ گوناگون، چه بهصورت تظاهرات اوليه عفونت HIV يا ناشى از عوارض درمان، در بيماران آلوده به HIV ديده مىشود.
|