|
|
|
|
|
دراين دوره، سرعت رشد جسمانى کودک کاهش مىيابد. در آغاز، يک کودک معمولى شش ساله داراى حدود ۱۱۵- ۱۱۰ سانتىمتر قد و ۲۵-۲۰ کيلوگرم وزن است و از آن به بعد، هرسال حدود پنج درصد به قامت و ده درصد به وزنش افزوده مىشود و تا حدود سن بلوغ، قد کودک نزديک به صدو پنجاه سانتىمتر و زنش حدود سىوهشت کيلوگرم مىشود. تا حدود ده سالگى معمولاً پسرها کمى بلندتر از دخترها هستند و از آن به بعد تا پانزدهسالگي، دخترها کمى بلندتر از پسرها مىشوند.
|
|
ميزان رشد قد دختران از نُه سالگى و پسران از دوازده سالگى سرعت مىيابد. کودکان در اين دوره کلاً سالمتر از دورهى قبل از دبستان و در کل داراى انرژى بيشترى براى کشف، ارتباط با ديگران و کسب مهارت و دانش هستند. بافت عضلانى آنان قدرت بيشترى مىيابد و کودک نيرومندتر مىشود.
|
|
|
کودک در اين دوره از طريق به کارگيرى حواس و فعاليتهاى ذهنى خود براى درک و شناخت هرچه بهتر، در محيط خويش به جست و جو مىپردازد و يافتهها و دريافتهاى خويش را براى ارزيابي، استدلال و تفکر، در حافظه ذخيره مىکند. رفتار شناختى کودک بيشتر حسّى - حرکتى است.
|
|
در اين مرحله که از نظر هوشي، دورهى عمليات عينى است، کودک يک سلسله اعمال را بطور ذهنى انجام مىدهد که در دورهى قبل، آنها را بطور فيزيکى و بدنى انجام مىداده است.
|
|
کودک به عمق کارى که انجام مىدهد مىنگرد و آن را طبقهبندى و جداسازى مىنمايد و به جاى توجه به ظاهر اشيا به واقعيت آنها مىپردازد. او مىتواند در اين دوره، از قوانين و روابط بين اشيا به خوبى استفاده نمايد.
|
|
حافظهى کودک، بويژه در حدود نُه سالگى بسيار قوى است و تمرين و تکرار مطالب، بهترين و مفيدترين راه به خاطر سپردن آنهاست. در سالهاى اول دبستان، کودک به سازماندهي، طبقهبندى و ارزيابى مطالب، براى فراگيرى ادامه مىدهد و به اين طريق حافظهى خود را تقويت مىکند. انگيزه نيز عامل بسيار مهمى در به خاطر سپردن مطالب است. کودک آنچه
|
|
را براى او مهم است، بيشتر به خاطر مىسپارد. علاوه بر آن محيط آرام و بدون استرس و اضطراب نيز براى حفظ کردن و به ياد آوردن مطالب حائز اهميت است .
|
|
|
رشد اخلاقى کودک در اين دوره، در نتيجهى سازگارى با مقررات و حساسيت اجتماعى و بهويژه ارزشها و اعتقادات مذهبى به دست مىآيد.کودک، مقررات و قوانين خانه، مدرسه و شبکهى اجتماعى و ارزشهاى مذهبى و عمل به آنها را بهتدريج فرا مىگيرد و توسط ارتباط و بازى با همسالان، آن را توسعه مىدهد. دليل و منطق، تنبيه و تشويق و الگودهى در پيروى از مقررات مؤثر است.
|
|
|
|
|
کودکان تفاوت بين قواعد اخلاقى و قراردادهاى اجتماعى را تشخيص مىدهند و با تمرين مهارتهاى ارتباط ، بويژه ارتباط کلامى و ايفاى نقش به عنوان فرزند، دانشآموز، دوست و غيره مىتوانند سازگارى اجتماعى خود را افزايش دهند.
|
|
|
رسيدن به سن دبستانى براى کودک به منزلهى ورود به يک دنياى جديدِ گسترده و دستيابى به يک شبکهى ارتباطات اجتماعى است. رشد کودک از جهات مختلف جسماني، ذهنى و روانى با عوامل گوناگونى مانند خانه، مدرسه، همسايگي، گروه همسالان و اجتماع، تعادل و تأثيرپذيرى متقابل دارد که اينامر به پيشرفت و تکامل کودک مىانجامد.
|
|
موفقيت در اين دوره مستلزم آگاهى کودک از شوق و شعفى است که از انجام يک کار خوب و صحيح در او پديد مىآيد. او از اينکه مىتواند کار خاصى را ( مانند انجام تکاليف درسي، ورزشي، خواندن، نوشتن و هنر) با سعى و تلاش و جدّيت انجام دهد، احساس ارزشمندى و خودکفايى مىکند. چنانچه اين احساس سعى و کوشش در اين دوره نتواند به حد کافى رشد کند، براى کودک بسيار زيانآور است و احساس حقارت و کهترى در او پديد مىآيد. بنابراين رشدِ حسِ سعى و تلاش در اين دوره راهگشاى رشد سالم اجتماعى کودک است.
|
|
در اين دوره کودک با مسائل گوناگونى از جمله رشد مهارتهاى مختلف ( مانند رعايت نوبت و قانون در بازى ) در زمينههاى گوناگون، يادگيرى روشهاى ارتباط اجتماعى با همسالان، همانندسازى و ارتباط با بزرگسالانى غير از والدين در مدرسه، افزايش خودمختارى و استقلال، رشد وجدان و معيارهاى اخلاقى مواجه مىگردد و آنها را تجربه مىکند.
|
|
|
سازگارى در هر مرحله از رشد با تنشهاى عاطفى همراه است. هر اندازه سازگارى دشوارتر باشد، احساسات و عواطف همراه با آن بيشتر است. علت آن اين است که سازگارى مستلزم بازنگرى در عادتهاست و اين عادتها نه فقط حرکتى هستند بلکه عادتهاى روانى را نيز شامل مىشود.
|