|
| وضعيت اجتماعى و اقتصادى استان
|
|
|
|
براساس نتايج سرشمارى عمومى نفوس و مسکن سال ۱۳۷۵، جمعيت استان ۳۵۶۵۴۴ نفر بوده است که از اين تعداد ۳۹/۲۳ درصد در نقاط شهرى و ۶۰/۲۰ درصد در نقاط روستايى سکونت داشته و بقيه غيرساکن بودهاند.
|
|
از تعداد ۳۵۶۵۴۴ نفر جمعيت استان، ۸۲۸۲۷۵ نفر مرد و ۵۲۸۲۶۸ نفر زن بودهاند. نسبت جنسى جمعيت استان برابر ۱۰۳ مىباشد. به عبارت ديگر، در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن، ۱۰۳ نفر مرد وجود داشته است. از جمعيت اين استان ۴۷/۱۳ درصد در گروه سنى کمتر از ۱۵ سال، ۴۹/۶۷ درصد در گروه سنى ۶۴-۱۵ سال و ۳/۲۰ درصد در گروه سنى ۶۵ سال و بيشتر قرار داشتهاند و سن بقيه افراد نامشخص بوده است.
|
|
در سال مذکور، از جمعيت استان ۹۹/۸۴ درصد را مسلمانان تشکيل مىدادهاند. اين نسبت در نقاط شهرى ۹۹/۸۵ درصد و در نقاط روستايى ۹۹/۸۴ درصد بوده است.
|
|
در فاصلهٔ سالهاى ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ تعداد ۰۴۷۸۶ نفر به استان وارد و يا در داخل آن جابهجا شدهاند. محل اقامت قبلى ۲۲/۹۳ درصد مهاجران ساير استانها، ۹/۴۴ درصد در شهرستانهاى ديگر همين استان و ۶۷/۰۴ درصد در شهرستان محل سرشمارى و محل اقامت بقيه افراد، خارج از کشور و يا اظهار نشده بوده است. مقايسهٔ محل اقامت قبلى مهاجران با محلى که در آن سرشمارى شدهاند نشان مىدهد، ۴۲/۵۶ درصد از روستا به شهر، ۲۵/۶۴ درصد از شهر به شهر، ۲۲/۶۴ درصد از روستا به روستا و ۸/۵۸ درصد از شهر به روستا در طى ۱۰ سال قبل از سرشمارى آبان ۱۳۷۵ مهاجرت کردهاند.
|
|
در آبانماه ۱۳۷۵، از ۴۲۵۴۵۴ نفر جمعيت ۶ سال و بيشتر استان، ۷۵/۵۲ درصد باسواد بودهاند. نسبت باسوادى در گروه سنى ۱۴-۶ سال ۹۳/۶۳ درصد و در گروه سنى ۱۵ سال و بيشتر ۶۵/۰۳ درصد بوده است. در بين افراد لازمالتعليم (۱۴-۶ سال)، نسبت باسوادى در نقاط شهرى ۹۸/۲۶ درصد و در نقاط روستايى ۹۰/۷۴ درصد بوده است. در اين استان، نسبت باسوادى در بين مردان ۸۲/۶۰ درصد و در بين زنان ۶۸/۳۰ درصد بوده است. اين نسبت در نقاط شهرى براى مردان و زنان به ترتيب ۹۲/۰۱ درصد و ۸۳/۱۹ درصد و در نقاط روستايى ۷۶/۲۸ درصد و ۵۸/۸۹ درصد بوده است.
|
|
در آبان ماه ۱۳۷۵ از جمعيت ۲۴-۶ سال استان کهگيلويه و بوير احمد ۷۰/۱۵ درصد در حال تحصيل بودهاند. اين نسبت در نقاط شهرى ۸۱/۸۷ درصد و در نقاط روستايى ۶۲/۶۳ درصد بوده است. در اين استان ۹۱/۱۶ درصد از کودکان، ۸۵/۷۶ درصد از نوجوانان و ۴۱/۵۹ درصد از جوانان به تحصيل در مقاطع مختلف اشتغال داشتهاند.
|
|
طبق سرشمارى مذکور، در اين استان، افراد شاغل و افراد بيکار (جوياى کار) در مجموع، ۳۰/۶۰ درصد از جمعيت ۱۰ سال و بيشتر را تشکيل مىدادهاند. اين نسبت در نقاط شهرى، ۲۹/۸۷ درصد و در نقاط روستايى، ۳۱/۰۲ درصد بوده است. از جمعيت فعال اين استان، ۸۸/۶۸ درصد را مردان و ۱۱/۳۲ درصد را زنان تشکيل مىدادهاند.
|
|
بيشترين ميزان فعاليت، مربوط به گروه سنى ۵۹-۵۵ سال با ۵۴/۱۳ درصد و کمترين ميزان آن مربوط به گروه سنى ۱۴-۱۰ سال با ۳/۵۶ درصد بوده است. بالاترين ميزان فعاليت براى مردان مربوط به گروه سنى ۳۹-۳۵ سال با ۹۶/۸۴ درصد و براى زنان مربوط به گروه سنى ۲۴-۲۰ سال با ۱۲/۹۳ درصد بوده است.
|
|
در آبانماه ۱۳۷۵، از شاغلان ۱۰ سال و بيشتر استان، ۲۸/۷۷ درصد در گروه کشاورزى، ۲۹/۳۶ درصد در گروه صنعت، ۴۰/۵۰ درصد در گروه خدمات و ۱/۳۷ درصد، اظهار نشده گزارش شدهاند. اين نسبتها در نقاط شهرى به ترتيب ۴/۱۹ درصد، ۲۸/۸۹ درصد، ۶۵/۴۵ درصد و ۱/۲۷ درصد و در نقاط روستايى ۴۴/۱۶ درصد، ۲۹/۹۹ درصد، ۲۴/۵۴ درصد و ۱/۳۰ درصد اظهار نشده گزارش شده است.
|
|
|
استان کهگيلويه و بويراحمد، به علت موقعيت طبيعى و جغرافيايى از گذشتهٔ دور تاکنون زيستگاه عشاير و محل سکونت ايلات گوناگون بوده است که بخشى از آنها در چند دههٔ اخير اسکان يافتهاند. جمعيت فعال آن به تدريج علاوه بر فعاليتهاى دامدارى به اشتغال در زمينهٔ کشاورزى، باغدارى و ساير مشاغل خدماتى و توليدى روى آوردهاند.
|
استان کهگيلويه و بويراحمد يک منطقهٔ کوهستانى و پرعارضه است. طول منطقه در قسمت کهگيلويه از مغرب و صيدون بهمئى تا تنگ سرخ سررود بويراحمد عليا حدود ۲۰۰ کيلومتر و عرض آن از دهِ حيدر کرار در غربىترين منطقه زير بندر بابويى تا رود خرسان در شمال زيلايى حدود ۱۲۵ کيلومتر است، ولى طول و عرض همه اين ناحيه بدين وسعت نيست.
|
|
استان کهگيلويه و بويراحمد به دو قسمت کهگيلويه و بويراحمد تقسيم شده است که نيمى از ايلات در منطقه کهگيلويه و نيمى ديگر در منطقه بويراحمد زندگى مىکنند.
|
|
- ايل بويراحمد: اين ايل در سه ناحيه بويراحمد عليا، سفلى و گرمسيرى استقرار دارد. در قلمرو هر يک از نواحى فوق طوايف مختلف بويراحمدى زندگى مىکنند. علاوه بر سه ناحيه ياد شده، طوايفى از ايل بويراحمد در گرمسير بابويى، سردسير چرام و منطقه رستم ممسنى زندگى مىکنند. ناحيه بويراحمد عليا شامل سررود، دشت روم، سفيدار، جليل، بابکان منطقه رستم ممسنى مىباشد. ايلات بويراحمد سفلى نواحى جنوب غربى، شرق و شمال و مرکز استان را براى زندگى گرمسيرى و سردسيرى خود انتخاب کردهاند. ايل بويراحمد گرمسيرى نيز در قسمتهاى پشت دوک و زيردوک که توسط ارتفاعات موجود به دو واحد مکانى تقسيم شدهاند، زندگى مىکنند.
|
|
- ايل بهمئى: اين ايل در غرب استان استقرار يافته و با توجه به رشتهکوههاى مرتفع سياه و سفيد که در مرکز آن قرار دارد، به دو منطقه بهمئى احمدى و بهمئى محمدى تقسيم شده است. بهمئى احمدى نيمهٔ جنوبى و بهمئى محمدى نيمهٔ شمالى ناحيه را در بر مىگيرد.
|
|
- ايل باشت و بابويى: اين ايل منطقه وسيعى از جنوب استان را به خود اختصاص داده که به بخش زيرکوه و پشت کوه معروف است.
|
|
- ايل طيبى: قلمرو اين ايل مناطق غرب استان را در بر مىگيرد و به دو ناحيه طيبى سرحدى و طيبى گرمسيرى تقسيم مىشود.
|
|
- ايل دشمن زيارى: در منطقه مرکزى استان استقرار يافته است و به دو بخش سردسيرى و گرمسيرى تقسيم مىشود. برفکوه (برفکون) مرز گرمسير و سردسير اين منطقه است. ناحيه سردسيرى ميان کوههاى مرتفع جوکار و رون در شمال و ناحيه برفکون در جنوب قرار دارد.
|
|
- ايل چرام: اين ايل در مرکز استان در ميان مناطق بويراحمدنشين استقرار يافته است. نيمهٔ غربى اين منطقه، ناحيهٔ گرمسيرى و نيمهٔ شرقى آن را ناحيه سردسيرى تشکيل مىدهد. نواحى تلگرد و طسوج از محلهاى عمده استقرار ايل چرام است.
|
|
ايلات مختلف استان در طول سال به ييلاق و قشلاق مىپردازند و در جريان کوچ جلوههاى ويژهاى از زندگى عشاير کوچنشين را به نمايش مىگذارند. ناحيه ييلاقى عشاير از کوههاى منگشت - واقع در شمال غربى کهگيلويه - آغاز و تا قلل مرتفع دنا در شرق به طول ۲۰۰ کيلومتر ادامه مىيابد. قسمت بزرگ منطقهٔ ييلاقى عشاير در بويراحمد و بهمئى واقع شده است. ناحيه قشلاقى ايلات از جنوب شرقى رامهرمز آغاز مىشود و تا تنگ پرين بابويى در مشرق ادامه مىيابد. نزديک به نيمى از ناحيه قشلاقى منطقه، قلمرو بويراحمدىهاست. نواحى چال بايار، موردراز، سرآستانه و فشيان، چرام، کوه دين، دهلا، دره نرگس، خشاب، پرشير، دشت گز، بابوى و نواحى اطراف دوگنبدان نيز جزء قلمرو قشلاقى طوايفى از بويراحمديها محسوب مىشود.
|
|
زمان کوچ ايلات کاملاً به وضع اقليم محلى بستگى دارد. معمولاً کوچ به ييلاق هنگامى صورت مىگيرد که مراتع ييلاق قابل بهرهبردارى و هواى آن نيز براى زندگى مساعد باشد. ارديبهشت ماه آغاز فصل کوچ از قشلاق به ييلاق است. مدت توقف در ييلاق حدود پنج ماه به طول مىانجامد و با سرد شدن تدريجى هوا کوچ نيز به تدريج به سمت قشلاق آغاز مىشود. اوايل مهرماه کوچندگان از قشلاق، با احشام خود حرکت مىکنند، ولى آن گروه از عشاير که در نواحى مرتفعتر ييلاقى استقرار مىيابند، به علت فرا رسيدن زود هنگام سرما زودتر از سايرين کوچ مىکنند.
|
|
طول مسيرهاى کوچ و ايل راهها براى طوايف مختلف يکسان نيست و ممکن است تا بيش از ۱۰۰ کيلومتر تغيير کند که نوعاً به کوچ کوتاه و يا کوچ بلند معروف است. مسير کوچ کوتاه از ۱۰ تا ۱۵ کيلومتر تجاوز نمىکند. معمولاً در اين نوع کوچها، سياه چادرهاى عشايرى در اطراف دهات سردسيرى برپا مىشود. طولانىترين ايل راه عشاير بويراحمد حدود ۲۵۰ کيلومتر و متعلق به طايفه «عمله بويراحمد عليا» است که آب نهر در ناحيه کوهستانى تا کوه دين، دره لار و ليشتر بزرگ را در بر مىگيرد. هر ايل کهگيلويه و بويراحمد «ايل راه» مخصوصى دارد که قرنهاست از مسير آن عبور مىکنند.
|
|
|
خاک مساعد، منابع آب کافى، جنگلهاى انبوه، سرسبز و مراتع نسبتاً غنى باعث شده که استان کهگيلويه و بويراحمد از نظر اقتصادى، به عنوان ناحيهاى کشاورزى و دامپرورى به شمار آيد.
|
|
مهمترين رکن فعاليت اقتصادى مردم اين استان را دامپرورى تشکيل مىدهد که از ديرباز رواج داشته است. دامپرورى به دو روش متحرک و ساکن وجود دارد که نوع متحرک آن توسط عشاير کوچندهٔ استان و به تبعيت از شرايط آب و هوايى و تغييرات فصلى، براى دسترسى به مراتع و علوفهٔ مورد نياز، به صورت ييلاق و قشلاق انجام مىگيرد. علاوه بر دامپرورى به شيوههاى سنتى و بومى، در سالهاى اخير تعدادى دامدارى صنعتى، متشکل از گاودارى و پرواربندى گوسفند به صورت پراکنده در سطح استان رواج يافته است.
|
|
استان کهگيلويه و بويراحمد به برکت طبيعت مساعد، به ويژه تنوع گياهان جنگلى و وجود آب و هواى مساعد براى پرورش زنبور عسل، شرايط مناسبى دارد. علاوه بر رواج زنبوردارى سنتى درمناطق روستايى، گسترش کندوهاى زنبور عسل به شيوه نوين در سالهاى اخير، باعث افزايش درآمد کشاورزان و زنبورداران شده است. زنبوردارى نقش مؤثرى در حفظ محيط طبيعى، خاصه پوشش گياهى و نباتات علوفهاى دارد. زنبور عسل علاوه بر انتقال گردهٔ گياهان، نقش مهمى در بارورى درختان ميوه دارد که در سالهاى اخير در استان توسعه و گسترش يافته است.
|
|
مرغدارى صنعتى نيز در سالهاى اخير در استان کهگيلويه و بويراحمد گسترش يافته است و بخشى از نيازمندىهاى اهالى شهرنشين استان را تأمين مىکند.
|
|
بعد از دامدارى، کشاورزى مهمترين فعاليت اقتصادى ساکنان اين استان را تشکيل مىدهد. به علت طبيعت خاص اين منطقه و وجود اراضى کوهستانى و تپه ماهورى، کشاورزى آن عمدتاً به صورت ديم به ويژه کشت گندم صورت مىگيرد.
|
|
مطالعات انجام شده نشان مىدهد تنها حدود يک پنجم خاک استان را تپه ماهورها و اراضى نسبتاً مسطح تشکيل مىدهد که زمينهاى قابل کشت نيز در اين مجموعه به جلگهها يا دشتها محدود مىباشد. علاوه بر کشت گندم و جو که به صورت ديم و آبى در اکثر مناطق استان رايج است، کشت برنج نيز در مناطق گرم و معتدل استان که منابع آب کافى دارند، معمول مىباشد. محصولات مهم کشاورزى در اين استان غلات، حبوبات، نباتات علوفهاى، ذرت و صيفىجات است که کشت آنها در مناطق مختلف استان رواج دارد.
|
|
موقعيت طبيعى مرتفع، به ويژه کمبود زمينهاى مسطح در مناطق شرق و شمال شرق استان، باعث شده است که باغدارى در درههاى کوهستانى و بر روى ارتفاعات ناهموار و پرآب اين مناطق رواج يابد. در ساير مناطق مستعد استان نيز غرس انواع درختان، از جمله سيب، انگور، گردو و مرکبات رونق يافته است. در اين ميان توليد سيب در منطقه بويراحمد، درخت انگور در منطقهٔ سىسخت و توليد انار، خرما و انواع مرکبات در مناطق کهگيلويه، گچساران و چرام اهميت بيشترى يافته است.
|
|
با وجود ذخاير غنى نفت، گاز و پراکندگى ساير منابع معدنى در استان کهگيلويه و بويراحمد، فعاليتهاى صنعتى و معدنى در اين استان، نسبت به ديگر مناطق کشور، رشد نيافته و رونق چندانى ندارد.
|
|
علاوه بر صنايع استخراج نفت در گچساران و کارخانه قند ياسوج، بقيهٔ کارگاههاى صنايع دستى و توليدى تازه تأسيس شدهاند و در زمينههاى صنايع غذايى، فلزى، نساجى و چرم، چوب و سلولزى، شيميايى و دارويى و صنايع ساختمانى فعاليت مىکنند. با وجود اين، ميزان فعاليتهاى صنعتى و معدنى نسبت به فعاليتهاى بخش کشاورزى و خدمات بسيار کم است. صنايع موجود در اين استان به دو گروه تقسيم مىشوند:
|
|
- صنايع دستى: با توجه به شرايط اجتماعى و اقتصادى و ويژگىهاى طبيعى استان که عمدتاً متکى بر کشاورزى و دامپرورى است، صنايع دستى آن نيز، شامل فرشبافى سنتى، بافت انواع گليم، جاجيم، گبه، خورجين، سياه چادر، نمد و محصولاتى نظاير آن است که بافت آنها در اغلب خانهها و در بيشتر مناطق روستايى و عشايرى رواج دارد. فرشبافى مهمترين صنعت دستى اين استان است که در اغلب روستاها توليد مىشود.
|
|
- صنايع ماشينى: مهمترين صنعت وابسته به کشاورزى، کارخانه قند ياسوج است که با توجه به سطح کشت و ميزان توليد چغندرقند در طول ساليان گذشته همواره با کاهش ظرفيت و رکود توليد همراه بوده است.
|
|
بزرگترين صنعت موجود استان، صنعت نفت است که بهرهگيرى از آن در گچساران و بىبىحکيمه همراه با ايجاد تأسيسات حفارى و استخراج طى چند دههٔ اخير ادامه داشته است. امروزه علاوه بر استفاده از گاز طبيعى اين منطقه در امور غيرصنعتى، بخش زيادى از آن به وسيله خط لوله به کارخانهٔ کود شيميايى شيراز منتقل مىگردد. همچنين نفت خام گچساران به وسيله يک خط لوله به مخازن نفت جزيرهٔ خارک وارد و از همان جا با فشار طبيعى به مخازن نفتکشهاى عظيم صادراتى بارگيرى مىشود. از انواع صنايع ديگر نيز تعدادى کارگاه و مراکز توليدى کوچک و بزرگ در زمينههاى مختلف صنعتى، در شهرها و بخشهاى تابعه استان را مىتوان نام برد.
|
|
در زمينهٔ شناخت و ارزيابى ذخاير معدنى استان نيز اقداماتى انجام شده است. معادن مهم استان کهگيلويه و بويراحمد برحسب نوع معدن، اعم از فلزى يا غيرفلزى و پراکندگى آنها به شرح زير مىباشند:
|
|
- معادن بوکسيت در روستاى سر فارياب دهدشت.
|
- معدن مس در روستاى خزنگاه بويراحمد.
|
- ذخاير فسفات در روستاى جان قانى (تيام) در منطقهٔ سرفارياب.
|
- ذخاير گوگرد در روستاى نزاع علياى گچساران.
|
- معادن سنگهاى ساختمانى در اکثر مناطق استان.
|
- معادن گچ در بيشتر مناطق استان.
|
|
علاوه بر معادن فوق، از معادن ديگرى از جمله شن و ماسه، خاک رس، سنگ آهک و سنگنما نيز که در مناطق مختلف استان پراکنده هستند مىتوان نام برد. از اکثر اين معادن در فعاليتهاى ساختمانى و راهسازى و توليد آجر و موزائيک استفاده مىشود.
|