|
|
در راه ايذه به پيون پس از طى يک کيلومتر، در کف دره برد نبشته، قطعه سنگ نامنظمى به وسيله حجاران زبردستى حجارى شده است و نقشهاى بسيار زيبا و زنده و پرتحرکى بر سطوح آنها حک شده است. نقشهاى اين سنگ نبشته عبارت از مرد بلند قدى با گيسوان گشاده و انبوه با کلاه گرد بىکنگره با شمشيرى به دست است. در سمت راست اين نقش سوارى حجارى شده است. در سمت چپ نيز نقش چند انسان حجارى شده به چشم مىخورد.
|
|
| تخت گوهر يا تخت رستم، مرودشت (هخامنشيان)
|
|
در نزديکى نقش رجب و پايين آرامگاه کوروش، تختسنگهاى منظمى به صورت ناتمام وجود دارند که به تخت رستم معروفاند.
|
|
| حجارىهاى خان تختى، روستاى خانتختى، سلماس
|
|
در ۷۶ کيلومترى جادهٔ اروميه - سلماس روستايى به نام خانتختى است که در کمرکش ارتفاعات کنار آن، بر روى قطعه سنگ صاف و بزرگى، نقوش حجارى شدهاى به نام حجارىهاى خانتختى وجود دارد. اين کتيبه حاوى نقش مرديست که بر اسب راهوارى سوار است و کلاهى مانند تاج بر سر دارد و نقش دو سوار ديگر نيز در کنار آن به چشم مىخورد. لباسى که اين مردان در بر دارند مانند البسهٔ دورهٔ ساسانى است.
|
|
جمعى از محققين اعتقاد دارند مردى که در پيشاپيش دو نفر ديگر سوار بر اسب ديده مىشود اردشير پادشاه نامدار ساسانى است که همانند اين نقش در نقاط ديگر نيز وجود دارد. لهمان يکى از مستشرقين باستانشناس عقيده دارد، آن نقش مربوط به شاپور اول پادشاه معروف ساسانى است که در بازگشت از فتح ارمنستان و غلبه بر سپاهيان روم عدهاى از ارامنه به دربارش تشرف حاصل کردند و براى نشان دادن حسن نيت خود هدايايى تقديم نمودند.
|
|
نيکيتين مستشرق روسى در تشخيص اينکه حجارىهاى خان تختى مربوط به شاپور اول و يا اردشير ساسانى باشد دچار ترديد است، ولى موضوع تقديم هدايا را تأييد مىکند.
|
|
بدين ترتيب، اگر اين اثر جالب از اردشير بابکان باشد قريب ۱۷۵۹ سال و اگر از آن شاپور باشد ۱۷۷۰ سال از حجارى آن مىگذرد. اين حجارى از سال ۱۳۱۶ خورشيدى رسماً جزو آثار باستانى به ثبت رسيده است.
|
|
| سردرِ خانقاه ابومسعود، اصفهان
|
|
سردرِ کاشىکارى شدهٔ خانقاه «شيخ ابومسعود» در محلهاى به همين نام، و در محلهٔ «آببخشان» تنها اثر قابل توجه از يک مجموعهٔ عظيم ساختمانى اين محل است که تا اين تاريخ برجاى مانده است. کتيبهٔ نفيس کاشىکارى اين سردر به نام «سلطان يعقوب آققويونلو» به تاريخ ۸۹۵ هجرى قمرى است. اين خانقاه از قرن سوم هجرى به بعد، همواره مورد توجه و احترام مردم اصفهان بوده است.
|
|
| سردرِ خانقاه نصرآباد، اصفهان
|
|
کتيبهٔ سردرِ کاشىکارى خانقاه «نصرآباد» در محدودهٔ اصفهان حاکى از آن است که خانقاه مزبور در سالهاى ۸۵۴ و ۸۵۵ هجرى به وسيلهٔ «صدرالدين على طبيب» بنا شده است.
|
|
| سردرِ زاويهٔ درب كوشك، اصفهان
|
|
اين سردر که به منظور محافظت به باغ چهلستون انتقال يافته، تنها اثر تاريخى از دورهٔ حکومت«رستم آققويونلو» است. در کتيبهٔ ثلث سردر، نام «رستم بهادرخان» و بانى ساختمان «علىبيک برنا» و تاريخ سال ۹۰۲ هجرى قمرى نقش بسته است.
|
|
|
در ضلع شمالى ميدان امام، سردر قيصريه و بازار شاهى واقع شده است. نقاشى روى ديوارها مناظرى از جنگهاى شاهعباس اول با ازبکان را نمايش مىدهد. از نقاشىهاى سردر، نقاشى جبههٔ غربى آن است که موضوع آن معرفى شکارگاه شاهعباس است و به قلم رضا عباسى طراحى و اجرا شده است و شاهعباس اول را در حال شکار نشان مىدهد. در جبههٔ فوقانيِ سردر قيصريه، دو «پشت بغل» کاشىکارى وجود دارد که موضوع تزئينات آن نمايش «برج قوس» است. مورخين مشرق زمين، زمان احداث شهر اصفهان را در برج قوس مىدانستهاند.
|
|
| سردرِ مسجد جامع جورجير، اصفهان
|
|
اين سردر به مسجد «کافىالکفاه» (صاحب اسماعيلبن عباد از وزراى مشهور پادشاهان ديلمى در قرن چهارم هجرى قمري) تعلق دارد که در مردادماه ۱۳۳۵ از لابهلاى ديوارههاى گلى خارج و تعمير شده است. اين سردر از نظر تاريخى و مذهبى ارزش فوقالعادهاى دارد؛ زيرا تنها اثر موجود از دورهاى است که اصفهان پايتخت پادشاهان آلبويه بوده است. اين سردر که در قسمت شمال غربى مسجد حکيم واقع شده است، از نمونههاى بسيار قديمى و عالى هنر آجرکارى و گچبرى در اصفهان به شمار مىرود.
|
|
| سنگ نبشتهٔ پهلوى تنگ براقى، پاسارگاد، شيراز (ساسانيان)
|
|
در شمال غربى پاسارگاد در تنگ براقى، سنگنبشتهاى به ابعاد ۱/۴۰×۱ متر مشتمل بر ۱۶ سطر که هر سطر ۹۰ سانتىمتر طول دارد، قرار گرفته است.
|
|
درختان انبوه و سرسبزى که پيرامون آن روئيدهاند، اين مکان را به استراحتگاهى با طراوت و خوش منظر تبديل کردهاند. مانند بسيارى از نقش برجستهها و نبشتههاى ساسانى مىتوان تصور کرد، يکى از شاهان ساسانى که شايد بهرام باشد به مناسبت شکار و عبور از اين محل آن را به يادگار گذاشته است.
|
|
| سنگ نبشتهٔ رازليق، كوه زاغان، سراب
|
|
اين کتيبه بر صخرهاى از کوه زاغان واقع در ۱۲ کيلومترى شمال سراب در ناحيهٔ رازليق کنده شده است. اندازهٔ آن ۸۰×۱۲۰ سانتىمتر است و ۱۶ سطر دارد. سنگنبشته متعلق به آرگيشتى دوم (۶۸۵-۷۳۰ ق.م) پسر روساى اوّل است که در فاصله سدههاى هشتم و هفتم قبل از ميلاد، به مناسبت تسخير همان قلعه کنده شده است.
|
|
متأسفانه در سالهاى اخير به علت عدم مراقبتهاى لازم بخشهايى از اين کتيبه شکسته شده و نوشتههاى آن به خوبى قابل رؤيت نيست.
|
|
| سنگ نبشتهٔ شهر روسا در ماكو، بسطام، ماكو
|
|
روسا يکى از شهرهاى اورارتويى بود که در قرن نهم پيش از ميلاد و در زمان روساى دوم، حاکم اورارتو ساخته شد. روساى دوم پسر آرگيشتى دوم از پادشاهان معروف اورارتو پس از اتمام شهر کتيبهاى در بالاى آن نصب کرد.
|
|
اين کتيبه که يکى از نفايس آثار کهن اين سرزمين است توسط روساى دوم فرزند آرگيشتى دوم از پادشاهان اورارتو به خط ميخى نوشته شده و توسط باستانشناس معروف آلمانى پروفسور مينتس ترجمه شده است. طول کتيبه ۷۲، عرض آن ۵۶، ضخامت آن ۱۱ سانتىمتر و وزن آن ۱۱۰ کيلوگرم است. بر روى اين کتيبه ۱۶ خط موازى رسم شده است.
|
|
شهر روسا و کتيبهٔ آن هر دو به سرنوشت تلخى دچار شدهاند. شهر روسا در اثر حمله و هجوم قوم آشور با خاک يکسان شده و امروز فقط دهى به نام بسطام از دهستان چايپارا به شمار مىرود. سنگنبشته را نيز مدتى از محل خود برداشتند و بر پايهٔ پلى بر رودخانهٔ آقچاى در محلى که از قريه کسبيان از توابع خوى مىگذرد نصب کردند. پس از آنکه پل مزبور روى به خرابى و انهدام گذاشت، کسانى آن را برداشتند و به شهر ماکو بردند. سنگ نبشتهٔ مورد بحث سالها در ماکو مفقود شد، تا اينکه به همت آقاى موسوى ماکويى نمايندهٔ وقت شهرستان ماکو کشف و به ادارهٔ آموزش و پرورش آن شهرستان تحويل گرديد.
|
|
| سنگ نبشتهٔ قيرخ قزلار (نشتبان)، روستاى قيرخ قيزلار،سراب
|
|
اين سنگ نبشته به خط ميخى و زبان اورارتويى بر روى صخرهاى به طول ۴/۵ متر و عرض ۲/۱۰ متر و ارتفاع ۲/۶ متر و به وزن ۲۰ تن نقر شده است. محل کتيبه روستاى قيرخ قزلار در شمال شرقى سراب است و تحت شماره ۷۲۹ به ثبت تاريخى رسيده است.
|
|
کتيبه بر قسمتى از سطوح جنوبى سنگ به طور مسطح و صيقلى شده نقر گرديده است. طول آن ۱۰۶ سانتىمتر و عرض آن ۷۵ سانتىمتر است. در ۱۳ سطر منقور است و حدفاصل سطور با خطوط ممتد افقى مشخص شده است. قسمت اعظم سطر آخر و سه چهارم سطر دوازدهم و نصف سطور هشتم تا يازدهم و يک سوم سطر هفتم از بين رفته است. در وسط سطور نيز سوراخى به شکل C لاتين ديده مىشود. اين سوراخ و فرسايش حوالى آن نتيجهٔ تماس دست مردم است که اعتقاد به تقدس آن دارند و با کشيدن دست بر روى آن زيارت مىکنند. اين سنگنبشته به خاطر موارد زير از اهميت ويژهاى برخوردار است:
|
|
- وجود معبد کلان سنگى (سنگ افراشتها)
|
- قايل شدن به قدرت ماوراءالطبيعه به کتيبهٔ دشمن که سنّتى تاريخى بوده است.
|
- يکى از بيست و يک قلعهاى که شاه اورارتويى فتح کرد و به آتش کشيد. در شمال اين سنگ نبشته و در کنار معبد يا گورستان آن کلان سنگى قرار دارد که مورد بررسى و تدقيق قرار نگرفته است.
|
|
|
سنگ نگارههاى تيمره، روستاى سعيدآباد، خمين (قبل از ميلاد)
|
|
در چند سال گذشته سنگنگارههاى صخرهاى متعددى در مرز سه استان مرکزى، لرستان و اصفهان و به ويژه استان مرکزى کشف شده که با توجه به نوع حجارىها و مضمون اشکال حجارى شده، در نوع خود بىنظير و بسيار قابل توجه است. خصوصيات اين سنگنگارهها در کتاب «موزههايى در باد» نوشته دکتر مرتضى فرهادى تشريح شده است. مجموعه نقوش و کندهکارىهاى صخرهاى به سبب کثرت تصاوير، تکرار نمادها و تنوع بسيار از لحاظ نقاشى و مضامين و صحنههاى منحصر به فرد، به هنر پيش از تاريخ مربوط است. اين سنگنگاره ها در محدوده منطقه تيمره بين ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ نگاره است و بعضى از نقوش بارها بر روى يکديگر حکاکى شدهاند. اين سنگنگارهها نشانگر ابزار و آلات، شکار و شکارگاههاى مردمان قبل از تاريخ را نشان مىدهد. به نظر مىرسد که اين سنگنگارهها حاصل کار نگارگران شکارچى در طى هزارهها و دورانهاى طولانى است. اين ابزارها به ترتيب فراوانى عبارتند از تير و کمان، کمند، مشت يا بوکس سنگى، چماق، تيردان، نيزه، نيزه دو شاخ (چنگک شکار)، زين، لگام، کلاهخود، شمشير و ابزارهاى ناشناخته ديگر. محل يکى از اين سنگنگارهها که نزديک به ۵۰ سنگنگاره مىباشد، بر روى لاشههاى سنگى در دامنه ارتفاعات مشرف به روستاى سعيدآباد در ۷ کيلومترى جاده آسفالته خمين - گلپايگان به سمت روستاى غرقاب است. اين سنگنگارهها اشکال مختلفى از حيوانات شکارى را نشان مىدهد که بيشترين تعداد نگارهها مربوط به بز کوهى است.
|
|
| سنگ نبشتهٔ سقندل، ورزقان،اهر
|
|
اين کتيبه در کوهى به نام زاغى يا قيه در دو کيلومترى شرق ورزقان از توابع اهر قرار دارد. طول آن ۱۱۵ و عرض آن ۴۷ سانتىمتر و مشتمل بر ۱۰ سطر است. اين کتيبه را محمد جواد مشکور کشف کرد و در سال ۱۳۳۰ شمسى آن را به جهانيان شناساند. همين کتيبه را بعدها دانشمند اورارتوشناس گرجى به نام مليکشويلى از روى عکس آن خواند و نتيجهٔ پژوهش خود را در اين باره در سال ۱۹۶۰ انتشار داد.
|
|
اين کتيبه به ساردوى دوم (۳۳-۷۵۰ ق.م) پسر آرگيشتى اول تعلق دارد و در آن از حمله به ناحيهٔ کوهستانى پولو آدرى و گشودن ۲۱ دژ و تصرف ۴۵ يا ۴۴ شهر در يک روز، سخن مىرود.
|
|
مليکشويلى حدس زده است که پولو آدرى محل زندگى يک طايفهٔ کوهنشين در شمال آذربايجان ايران بوده و کتيبه به حوادث سالهاى ۴۵-۷۴۷ قبل از ميلاد مربوط مىشود.
|
|
| سنگنوشتهٔ تنگه قوچعلى، كوهانار، ايلام
|
|
در ضلع شرقى مسير تونل آزادى ايلام بر ديوارهٔ سنگى کوه انار سنگ نوشتهٔ تاريخى به ابعاد ۵۰×۷۰ سانتىمتر با خط زيباى نستعليق از دوران قاجار و حکومت واليان پشتکوه حک گرديده که متن آن بدين شرح است:
|
|
|
تاريخ ساختن قلعه حسينآباد و قلعه حسينيه و حفر نهر اميرآباد در سنه ۱۳۰۵ در عهد دولت قوى شوکت السلطان بن السلطان و خاقان شاه شهيد ناصرالدين شاه قاجار نوراللّه مضجعه حسبالامر حضرت مستطاب سردار اشرف والى بن حيدرخان بن حسن خان بن والى کل لرستان فيلى صورت اتمام پذيرفت فى سنه هزار و دويست و نود و چهار. تاريخ فوت مرحوم حسين قلى خان طاب سراء سنه هزار و سيصد و هيجده (۱۳۱۸).
|
|
مشابه اين سنگنوشته، سنگنوشتهٔ ديگرى در فاصلهٔ دويست مترى آن از حکومت واليان پشتکوه برجاى مانده بود که به علت جادهسازى در سالهاى گذشته، در زير خاک مدفون گرديده است.
|