از مقدمه مىتوان بهمنظور ايجاد رابطه بين معلم و شاگرد، جلب توجه شاگردان، نشان دادن مندرجات و مضامين اساسى و به فعاليت و جنبش درآوردن اطلاعات و تجربيات شاگردان استفاده کرد.
|
|
| ايجاد رابطه بين معلم و شاگرد
|
|
نقش ارتباطى مقدمه ممکن است هنگامى آشکار شود که معلمى خود را به شاگردان معرفى مىکند، نام آنان را مىپرسد، صحبتهاى گرم و صميمانهاى دربارهٔ وقت کلاس به ميان مىآورد، لطيفه يا حکايت کوتاهى مىگويد يا قسمتى از مراحل کار را معين مىکند.
|
|
|
شيوههاى جلبتوجه شاگردان به سخنرانى متعدد است. فعاليتهاى همچون طرح سؤال، بحث و گفتگو، استفاده از وسايل بصرى يا گفتن اين نکته که از درس امتحان گرفته مىشود ممکن است موجب جلبتوجه شاگردان به محتواى سخنرانى بشود.
|
|
| شناخت علايق و خواستههاى شاگردان
|
|
شناخت علايق و خواستههاى شاگردان از عوامل مهم جلبتوجه است. براى شناخت علايق و رغبت شاگردان، معلم بايد به عوامل متعددى مانند سن، جنس، وضعيت اجتماعى - اقتصادي، سطح توانايىها، موفقيتها و سوابق آموزشى توجه کند و بر اساس شناخت آنها، سخنرانى خود را سازمان دهد.
|
|
|
گفتن عبارتهايى مانند:
|
|
- مسائلى که مطرح مىشوند مهم است.
|
|
- سؤالات امتحانى از اين مبحث طرح خواهند شد.
|
|
از موضوعاتى هستند که ايجاد انگيزه مىکنند. گيج در کتاب روانشناسى تربيتى مىگويد: آليسون و اش (Allison) ۱۹۵۱در آزمايش نشان دادند که گفتن اين مطلب که: مضمون يک فيلم مهم و مشکل است، يادگيرى را بهبود مىبخشد. (.p. 450 ؛.Ibid) به احتمال قوي، بهتر خواهد بود اگر در هنگام سخنرانى يا موقعيتهاى آموزشى ديگر، به فراگيران گفته شود: مطالب مشکل اما قابل فهم است يا مسائل بيشتر از آنکه ساده باشند قابل حل هستند. در چنين حالتي، اگر آنان در درک مطلب يا حل مسأله موفقيت بدست آورند، اعتماد بهنفس و خودساختگىشان بيشتر خواهد شد، در حالى که اگر در درک مطالبى که به آنان گفته شده آسان است موفق شوند، تقويت و خودساختگىشان کمتر خواهد بود و اگر موفق نشود، ميزان از دست دادن اعتمادبهنفسشان افزايش خواهد يافت؛ بنابراين، بهتر است در فرايند تدريس، به شاگرد گفته شود: موضوع مشکل ولى قابل فهم و حل است.
|
|
| بيان صريح هدفها و نکات مهم سخنرانى
|
|
معلم بايد کليه هدفهاى اجرايى مورد نظر در سخنرانى را با جملاتى صريح و روشن بيان کند يا روى تختهگچى بنويسد. در دو مطالعهاى که بلگارد (Belgard)، روزنشاين (Rosenshine) و گيج (۱۹۷۱) انجام دادهاند، ضريب همبستگى بين ميزان وضوح هدفها براى شاگردان و ميزان يادگيرى آنان را ۳۹/۰ اعلام کردهاند. (.pp. 450-451 ؛.Ibid)
|
|
| استفاده از پيش سازماندهنده
|
|
اگرچه ميزان تأثير پيش سازماندهنده در روش سخنرانى چندان معلوم نشده است و حتى گاهى نامعين و تا حدودى متناقص است، اما به اعتقاد آزوبل، اگر مفاهيم ارائه شده در سخنرانى با ساخت شناختى شاگردان به وسيله پيش سازماندهنده ارتباط داده شود، درک و يادگيرى مفاهيم بسيار بالا خواهد رفت. با ارائه پيش سازماندهنده، شاگردان قادر مىشوند اطلاعاتى را که به آنها داده شده است دستهبندي، حفظ و دوباره يادآورى کنند.
|
|
| پيشآزمون و فعال کردن آگاهى و اطلاعات شاگردان
|
|
آزوبل بر لزوم پيشآزمون تأکيد مىکند و معتقد است که يادگرفتههاى قبلى فراگيران مهمترين عامل در يادگيرى آنهاست. براى شناخت زمينههاى قبلى شاگردان، معلم مىتواند سؤالاتى را بصورت کتبى يا شفاهى مطرح کند. اين سؤالات اولاً، به شاگردان آگاهى مىدهد که چه موضوعاتى مهم است و ثانياً، اطلاعات لازم را در مورد زمينههاى علمى شاگردان در اختيار معلم قرار مىدهد. اين اطلاعات مىتواند براى تنظيم سخنرانى بسيار مفيد باشد.
|