|
|
بنزوديازپينها داروهاى بلنداثر شامل کلرديازپوکسايد، کلونازپام، کلرازپات، ديازپام، فلورازپام، پرازپام، و کوازپام مىباشند. داروهاى کوتاهاثر شامل آلپرازولام، فلونيترازپام، لورازپام، و اکسازپام مىباشد. داروهاى بسيار کوتاهاثر شامل استازولام، ميدازولام، تمازپام، و ترويازولام مىباشد. اثرات ممکن است در مدت ۳۰ دقيقه از مصرف بيش از حد دارو شروع شوند و شامل ضعف، آتاکسي، خوابآلودگي، کوما، و دپرسيون تنفسى مىباشند. مردمکها تنگ هستند و به نالوکسون پاسخ نمىدهند.
|
|
درمان شامل آلودگىزدائى از GI و حمايت علايم حياتى است. فلومازنيل يک آنتاگونيست رقابيت گيرنده بنزوديازپين مىتواند دپرسيون CNS و تنفسى را معکوس نمايد و بهصورت وريدى در دوزهاى افزايشيابنده ۲/۰، ۴/۰، و ۵/۰ mg با فواصل ۱ دقيقه داده مىشود تا اثر مطلوب حاصل شده يا دوز کلى ۳ تا ۵mg داده شود. فلومازنيل در بيمارانى که وابستگى به بنزوديازپينها دارند يا بهصورت توأم بنزوديازپينها و محرکها را خوردهاند، بايد با احتياط مورد استفاده قرار گيرد.
|
|
| داروهاى مسدودکننده بتا-آدرنرژيک
|
|
داروهاى مسدودکننده بتا-آدرنرژيک بعضى از مسدودکنندههاى بتا براى قلب انتخابى هستند (اسبوتولول، آتنولول، بتاکسولول، بيزوپرولول، اسمولول، متروپرولول)، بعضىها داراى فعاليت سمپاتوميمتيک بوده (اسبوتولون، کارتلون، پيندولول، تيمولول، و احتمالاً پنبوتولول)، و برخى داراى اثرات شبيه کينيدين هستند (اسبوتولول، متوپرولول، پيندولول، پروپرانولول، سوتالول، احتمالاً بتاکسولول). مسموميت معمولاً در عرض ۳۰ دقيقه از مصرف بروز مىکند. سمپتومها شامل تهوع، استفراغ، اسهال براديکاردي، هيپوتانسيون، ودپرسيون CNS مىباشد. داروهاى داراى فعاليت سمپاتوميمتيک ذاتى ممکناست موجب هيپرتانسيون وتاکيکاردى شوند. ممکناست برونکواسپاسم وادم ريه ايجاد شود. هيپرکالمي، هيپوگليسمي، اسيدوز متابوليک، همه درجات بلوک AV، بلوک شاخه bundle، طولانى شدن QRS، تاکىآريتمىهاى بطني، تورسادوپوآن، و آسيستول نيز مىتواند بهوجود آيد.
|
|
درمان شامل آلودگىزدائى GI، کارهاى حمايتي، و تجويز کلسيم (محلول نمک کلريد ۱۰% يا گلوکونات وريدى ۲/۰ mL/kg، حداکثر تا ۱۰mL) و گلوکاگون (mg ۵-۱۰ وريدي، سپس انفوزيون mg/L ۱-۵) مىباشد. گاهى اوقات براديکاردى وهيپوتانسيون به آتروپين، ايزوپروترنول، و وازوپرسورها پاسخ مىدهند. پيس قلبى يا يک پمپ بالون داخل آئورت مورد نياز خواهد بود. برونکواسپاسم بهوسيله β آگونيستهاى استنشاقى درمان مىشود.
|
|
|
کادميوم غذاها ممکن است بهوسيله کادميوم ناشى از فاضلاب، آبهاى آلوده زميني، يا ريزشهاى معادن آلوده شوند. کادميوم هوا مىتواند از گداختن يا سوزاندن زائدات حاوى پلاستيک و باترى آزاد شود و مواجهههاى شغلى در ريختهگري، رنگرزي، باترىسازى و صنايع پلاستيک به وقوع مىپيوندد. استنشاق حاد مىتواند موجب درد سينه پلورتيک، تنگىنفس، سيانوز، تب، تاکيکاردي، تهوع، و ادم ريه گردد. خوردن آن مىتواند موجب تهوع شديد، استفراغ، افزايش ترشح آب دهان، کرامپهاى شکمي، و اسهال گردد. مواجهه مزمن موجب آنوسميا، آنمى هيپوکروميک ميکروسيتيک، ديسفونکسيون توبولار کليوى همراه با پروتئينوري، و استئومالاسى همراه با شکستگىهاى کاذب مىگردد.
|
|
درمان شامل اجتناب از مواجهه بيشتر و درمان حمايتى است. درمان شلاسيون مفيد نيست و ديمرکاپرول مىتواند نفروتوکسيسيته را بدتر کند و کنترانديکه مىباشد. سوکسيمر در توکسيسيته کادميوم در حيوانات مفيد بوده است و ممکن است براى اين اختلال در انسان هم مفيد باشد.
|
|
| مسدودکنندههاى کانال کلسيم
|
|
مسدودکنندههاى کانال کلسيم اين داروها شامل آملوديپين، بپريديل، ديلتيازم، فلوديپين، فلوناريزين، ايسراديپين، لاسيديپين، نيکارديپين، نيفديپين، نيموديپين، نيزولديپين، نيترنديپين، و وراپاميل مىباشند. مسموميت معمولاً در عرض ۶۰-۳۰ دقيقه بهدنبال مصرف ۱۰-۵ برابر دوز معمول واقع مىشود. تظاهرات شامل گيجي، خوابآلودگي، کوما، تشنج، هيپوتانسيون، براديکاردي، سيانوز، و ادم ريه مىباشد. يافتههاى ECG شامل همه درجات بلوک QRS,AV و QT طولاني، ايسکمى يا انفارکسيون، و آسيستول مىباشد. بهدنبال اينها ممکن است اسيدوز متابوليک وهيپرگليسمى ايجاد شود.
|
|
درمان شامل آلودگىزدائى از GI بهوسيله شارکول فعال شده، مراقبتهاى حمايتي، کلسيم و گلوکوگون مىباشد. ممکن است به پيس الکتريکى يا پمپ بالون داخل آئورت نياز باشد و هيپوتانسيون دائمى نياز به وازوپرسور داشته باشد.
|
|
|
ضدٌ افسردگىهاى حلقوى اين داروها شامل آمىتريپتيلين، ايمىپرامين، نورتريپتيلين، دزيپرامين، کلوميپرامين، دوکسپين، پروتريپتيلين، تريميپرامين، آموکساپين، بوپروپيون، ماپروتيلين، ميرتازپين، و ترازادون مىباشند. براساس نوع دارو، اين داروها بازجذب ترانسميترهاى سيناپسى (نوراپىنفرين، دوپامني) را مسدود مىکنند و داراى فعاليت آنتىکولينرژيک مرکزى و محيطى مىباشند. تظاهرات شامل سمپتومهاى آنتىکولينرژيک (تب، ميدرياز، فلاشينگ در پوست، احتباس داراي، کاهش موتيليته روده) مىباشند. تظاهرات CNS شامل تحريکپذيري، بىقراري، ميوکلونوس، هيپررفلکسي، ديساوريانتاسيون، گيجي، توهم، کوما، و تشنج مىباشد. اثرات قلبى شامل طولانى شدن کمپلکس QRS، ساير بلوکهاى AV، و آريتمىها مىباشد. مدت ۱/۰ ≤ QRS ثانيه با تشنج و آريتمىهاى قلبى مخاطرهآميز ارتباط دارد. سطوح سرمى ≥ ۳۳۰۰nmol/L(≥۱۰۰۰ng/mL) نشانه مسموميت جدى است.
|
|
درمان با ايپکاک کنترانديکه است. شارکول فعال شده روش ارجح آلودگىزدائى GI بوده و ممکن است به درمانهاى مکرر نياز وجود داشته باشد. اسيدوز متابوليک بهوسيله بيکربنات سديم؛ هيپوتانسيون با افزايش حجم، نوراپىنفرين، يا دوپامين با دوز بالا؛ تشنج با بنزوديازپينها و باربيتوراتها؛ آريتمىها با سديم بيکربنات (mmol/kg ۱ - ۰/۵)، ليدوکائين، و برتيليوم درمان مىگردد. بايد از مسدودکنندههاى β آدرنرژيک و داروهاى ضدٌ اريتمى کلاس IA اجتناب کرد. تأثير فنىتوئين معلوم نيست. فيزوستيگمين علايم آنتىکولينرژيک را معکوس مىکند و مىتواند در مسموميت خفيف مورد استفاده قرار گيرد.
|