|
| كتيبهٔ كلى شين در اشنويه، نقده
|
|
در گردنهٔ کلىشيناشنويه در جنوب غربى درياچهٔ اروميه، استوانهاى قرار دارد که بر بدنهٔ آن به دو زبان اورارتويى و آشورى کلماتى کنده شده که در نوع خود بىنظير و از آثار فوقالعاده جالب توجه استان است.
|
|
به استناد آثار تاريخى پس از شردورى اول، پسرش ايشبواىنى در حدود سال ۸۲۸ قبل از ميلاد پادشاه اورارتو شد. اين پادشاه زبان اورارتو را در کتيبههاى خود به کار برد و چون کشور خود را از شرق تا رواندوز توسعه داد، در همان سنگنبشته شرح فتوحات خود را مندرج ساخت.
|
|
در کتيبهٔ مزبور عنوان آشورى پادشاهان که شاه ناايرى بود به شابيااى تغيير يافت. پادشاه مزبور پس از چندى پسرش مينوا را به سلطنت اورارتو نشانيد و او را با خود در پادشاهى شريک کرد. چنانکه کتيبهٔ کلى شين نام هر دو پادشاه را در بر دارد. مينوا تا سال ۷۸۵ قبل از ميلاد بر آن کشور پادشاهى داشت. در زمان اين پادشاه حدود مملکت اورارتو توسعه يافت، از جنوب تا نزديک آشور و از شمال تا ارمنستان شمالى بسط پيدا کرد. اين کتيبه نيز از دستبرد حوادث مصون نمانده و صدمات زيادى ديده است.
|
|
|
کتيبههاى گنجنامه که يادگارى از دوران داريوش و خشايار شاه هخامنشى است بر دل يکى از صخرههاى کوه الوند در فاصلهٔ ۵ کيلومترى غرب همدان و در انتهاى درهٔ عباسآباد حکاکى شده است. کتيبهها هر کدام در سه ستون ۲۰ سطرى به زبانهاى پارسى قديم، بابلى و عيلامى قديم نوشته شدهاند. متن پارسى در سمت چپ هر دو لوح قرار گرفته است و پهنايى معادل ۱۱۵ سانتىمتر دارد. متن بابلى در وسط هر دو کتيبه نوشته شده و متن عيلامى نيز در ستون سوم قرار دارد.
|
|
با توجه به سوراخهاى کنار کتيبه، به نظر مىرسد که کتيبهها روپوشى داشتهاند که آنان را از گزند باد و باران حفظ مىکرده است.
|
|
لوح طرف چپ که کمى بالاتر از کتيبهٔ ديگر در کوه کنده شده است مربوط به داريوش بزرگ هخامنشى است. طول آن حدود ۲۹۰ سانتىمتر، ارتفاعش ۱۹۰ سانتىمتر و داراى متنى به شرح زير است:
|
|
«خداى بزرگ است. اهورامزدا که اين زمين را آفريد که آن آسمان را آفريد که مردم را آفريد که شادى براى مردم آفريد که داريوش را شاه کرد، شاهى از بسيارى، فرمانروايى از بسيارى.
|
|
منم داريوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمينها که نژادهاى گوناگون دارند، شاه سرزمين دور و دراز، پسر ويشتاسب هخامنشي».
|
|
کتيبهٔ خشايار شاه نيز در قسمت پايين همين کتيبه است به طول ۲۷۰ سانتىمتر و ارتفاع ۱۹۰ سانتىمتر و متن آن عبارت است از:
|
|
«خداى بزرگ است اهورامزدا بزرگترين خدايان است که اين زمين را آفريده که آن آسمان را آفريد که مردم را خلق کرد که براى مردم شادى آفريد که خشايارشاه را شاه کرد، يگانه از ميان شاهان بسيار، يگانه فرمانروا، از ميان فرمانروايان بىشمار.
|
|
من خشايارشاه، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهاى داراى ملل بسيار، شاه اين سرزمين بزرگ دوردست پهناور، پسر داريوش هخامنشي».
|
|
| كتيبهٔ مدرسهٔ آقاكافور، اصفهان
|
|
از اين مدرسه فقط لوح سنگيِ تاريخيِ سردر آن در مسجد «خان» محلهٔ احمدآباد باقى مانده است. اين کتيبه بر سنگ مرمر حجارى شده و نام «شاهعباس دوم» و «حاجى کافور» صاحبجمع خزانهٔ سلطانى و خطاط آن «محمدرضا امامي» و سال اتمام آن ۱۰۶۹ هجرى قمرى، را در بر دارد.
|
|
| كتيبهٔ مدرسهٔ مريمبيگم، اصفهان
|
|
اين مدرسه در دورهٔ سلطنت شاهسلطان حسين به وسيلهٔ «مريمبيگم» دختر شاهسفى در سال ۱۱۱۵ هجرى قمرى، در مجاورت محلى که امروزه به نام «چهارسو نقاشي» شهرت دارد، بنا شده است. از اين مدرسه، دو لوح سنگى به خط «علىنقى امامي» باقى مانده است که در دبستانى که به جاى آن احداث شده است، نگاهدارى مىشود.
|
|
|
در کنارهٔ شمال شرقى کوههايى که جلگه مال امير به آنها محدود مىشود. (شهرستان ايذه)، نقوش برجستهٔ کتيبههايى به خط عيلامى ديده مىشود که اکثر آنها به نام پادشاه به «هاني» پسر «تاهىهي» موسوم مىباشد. هانى حاکم محلى ايذه بود که در زمان عيلاميان به نام «آيامپير» يا «آياتم» مشهور شده است.
|
|
ساير کتيبههاى استان عبارتند از:
|
|
کتيبههاى تنگ سردک (سولک) در بهبهان مربوط به دورهٔ اشکاني. سنگ بَزدِقمچى از آثار دوره ترکان سنقري.
|
|
| كتيبهٔ وقفنامهٔ شيخ علىخان زنگنه، هرسين
|
|
شيخ على خان زنگنه صدراعظم شاه سليمان صفوى، در زمان حيات خود، براى تعميرات کاروانسراى بيستون و ساير اقدامات عمرانى خود کتيبههايى را بر صخره بيستون کنده است که باعث از بين رفتن حجارىهاى برجستهٔ دوران پارتى نيز شده است. طاقنمايى که اين وقفنامه در آن نقر شده است از آخرين نقطهٔ تيزى هلال طاقنما ۴×۳ سانتىمتر و پهناى آن ۲۷۶ سانتىمتر و شامل ۱۵ سطر است که به سه قسمت تقسيم مىشوند.
|
|
|
تنگ تک آب تقريباً در فاصلهٔ ۲۰ کيلومترى شمال شرقى بهبهان و در ۱۰ کيلومترى محوطهٔ «ارجان» باستانى قرار دارد. تنگ تک آب تنها گذرگاه و راهى است که پيش از هخامنشيان، ارجان را به سميرم پيوند مىداد. تنگ «تک آب» را «دربند پارس» نيز گفتهاند. هنوز بر فراز و نشيب اين تنگه بخشهايى از جادهٔ سنگفرش شاهى هخامنشى را مىتوان آشکارا ديد. بسيارى از پژوهشگران بزرگ ايرانى و خارجى بر تنگ «تک آب» مطلبى نوشته و به شرح و توصيف آن پرداختهاند. بر بلنداى کوه خاويز، در بلندترين جاى گذرگاه، سه سنگ نبشتهٔ قاجارى که يکى به نظم است و ديگرى به نثر، حاکى از بدى راه، نبودن امنيت آن، آسيب دزدان و ... حجارى شده است. سومين کتيبه که قديمىتر بود به خط کوفى در ۷ رج و از آثار سدههاى نخستين اسلامى بود. اين سنگ نبشته، تا سالهاى گذشته بر جاى بود، اما براى ساختن کانالهاى سد مارون، با انفجار، آن را يکسره نابود کردند. چنانچه امروزه کوچکترين اثرى از آن برجاى نيست. براى حکاکى آن، سنگ کوه را کم و بيش صاف و تخت کرده بودند و در يک مستطيل ۱۲۶×۱۳۶ سانتيمترى، چنين نوشته بودند: «اللّه، بسماللّه الرحمن، اللهم صل على محمد و على ولى عهده، الصراط، المستقيم الامين، يا ارحمن الراحمين.»
|
|
| كتيبهها و سنگنوشتهها، استان ايلام
|
|
در استان ايلام سنگنوشتههاى قديمى و تاريخى جالب توجهى موجود است که حکايت از قدمت شهرهاى استان ايلام دارد.
|
|
| كتيبههاى كوچك بيستون، هرسين
|
|
علاوه بر کتيبهٔ بزرگ، ۱۱ کتيبهٔ ديگر نيز که به «کتيبههاى کوچک» معروف شدهاند و برخلاف کتيبهٔ بزرگ به خوبى سالم ماندهاند، بر صخرهٔ بيستون ديده مىشود. اين نوشتهها نيز به زبانهاى «پارسى باستان»، «عيلامى» و «بابلي» حجارى شدهاند.
|
|
| كتيبههاى كورنگون (كرنگون)، فهليان، ممسنى (قبل از ميلاد)
|
|
در شمال غربى فهليان و در جنوب روستاى «سه تلون» در ۲۰ کيلومترى شمال غربى نورآباد، بر فراز کوه «کرنگون» آثار حجارى شدهٔ معروف به نقارهخانه و «سگ مترو» جلب توجه مىکند. قدمت اين آثار تاريخى به قرن سوم پيش از ميلاد مىرسد.
|
|
در حال حاضر، تنها راه دستيابى به اين نقشها، يک پلکان کوچک است که از قلهٔ کوه سرازير مىشود. اين محل چنانچه از نقوش کندهکارى شدهٔ روى سنگها بر مىآيد، محل عبادت بوده است. جالب توجه آنکه نمونهاى ديگر از کتيبههاى موجود در کورنگون نيز در نقش رستم نزديک تخت جمشيد ديده شده است.
|
|
| نقش آنوبانىنى، سرپلذهاب
|
|
در منطقه سر پل ذهاب، آنوبانىنى بر دل صخرهها کنده شده است که همراه کتيبهاى به خط آکدى هنوز بر جاى مانده است. دو نقش برجسته اين منطقه به ۲۸۰۰ سال قبل از ميلاد تعلق دارد که در سينه کوهى به ارتفاع ۳۵ متر باقى مانده و به پادشاه سامى «آنوبانىني» منسوب است. پاى چپ نقش، بر روى پيکر اسيرى نهاده شده است. در زير اين تصوير صورت ۱۶ اسير ديگر نقش شده است. در قسمت پايين آن تصوير اُسرا به صورت برهنه نشان داده شده است که دست آنها از پشت بسته شده و در عقب سر سلطان از چپ به راست در حرکت مىباشند. در زير اين صفه حجارى، کتيبه پيروزى آنوبانىنى نقر شده است.
|
|
| نقش بهرام، نورآباد، ممسنى (ساسانيان)
|
|
در نُه کيلومترى شهر نورآباد، در محوطهاى به نام سهراب بهرام، نقش برجستهاى به طول ۳/۸۵ و عرض ۲/۶۰ متر وجود دارد که از جاذبههاى تاريخى منطقه محسوب مىشود.
|
|
| نقش حونگ اژدل يا اژدر، ايذه
|
|
در ۱۵ کيلومترى شمال ايذه در شرق حونک اژدر قطعه سنگى بسيار عظيم قرار دارد که بر روى آن نقش مهرداد اول يا دوم اشکانى حجارى شده که بر اسبى سوار است و کبوترى حلقه قدرت را همراه نامهاى به او تقديم مىکند و افرادى (روحي) به حضورش بار يافتهاند.
|
|
| نقش رجب، مرودشت (ساسانيان)
|
|
در شمال تخت جمشيد، نقشهايى از اردشير بابکان و شاپور اول در پسرفتگى کوهستان حجارى شده که به «نقش رجب» معروف است. اين نقش داراى سه تصوير برجسته از اردشير بابکان، شاپور اول، علامت خاندان او و شخصيتهاى بزرگ دورهٔ اردشير است.
|
|
| نقش رستم، كازرون (هخامنشيان وساسانيان)
|
|
در امتداد نقش رجب و در انتهاى کوهستان معروف حاجىآباد، آثار تاريخى مهمى از دورههاى عيلامى، هخامنشى و ساسانى وجود دارد که به دليل دور از دسترس بودن بنا، آسيب کمترى ديده است.
|
|
مهمترين آثار باستانى اين ناحيه، نقش برجستههاى مربوط به دوره ساسانى در پايين کوه، آرامگاههاى شاهان هخامنشى بر بالاى کوه و بناى سنگى چهار گوش بسيار موزون و استوار در سمت راست آن هستند. اين بناى چهارگوش را «کتيبهٔ زردشت» نيز ناميدهاند. چهار آرامگاه اين مکان را به داريوش، خشايارشاه، اردشير اول و داريوش دوم نسبت مىدهند. در پايين کوه، هفت نقش برجسته حجارى شده که مجالس مختلفى از دورهٔ ساسانيان را نشان مىدهند. «بناى کعبهٔ زرتشت» از مهمترين آثار بىهمتاى عهد هخامنشى به شمار مىرود که از آسيب دوران به دور نمانده است. دقت و تراش منظم تخته سنگهاى بزرگ سفيد و تناسب شگرف اين بناى مهم از مهارت استادان عهد هخامنشى حکايت مىکند. برخى از باستانشناسان عقيده دارند که بناى کعبهٔ زرتشت محل حفظ آتش مقدس بوده است. برخى ديگر معتقدند که آن را براى آرامگاه ساختهاند. در زمان شاپور اول، نوشتههايى به خط پهلوى و يونانى بر پايين ديوارهاى کعبهٔ زرتشت حکاکى شده که در آنها از پيروزىهاى اين شهريار و مجاهدتهاى «اووکريتو» موبد معروف دوران وى در خاموش کردن نهضتهاى مذهبى مخالف آئين زرتشت سخن رفته است.
|
|
آرامگاه داريوش کبير داراى نبشتههاى مفصل ميخى، مشتمل بر نيايش اهورامزدا و مضامين بسيار عميق روحانى و معنوى است. داريوش کبير معتقدات دينى و اندرزهاى گرانبها و نام کشورهاى تابع خود را در اين سنگ نبشته بيان داشته و از اهورامزدا براى ملت خود نيکويى، راستى و برکت خواسته است. درون آن، جايگاه ۹ مجسمه را به وضعى بسيار منظم و دقيق در سنگ کوه تراشيدهاند و بيرون آن، مانند تمام آرامگاههاى ديگر، صورت شاه را در حال نيايش بر فراز تخت شاهى نشان مىدهد. نمايندگان ملتهاى تابع ايران، تخت را بر بالاى دست نگاه داشتهاند و خاصان و نزديکان شاهنشاه را در پشتسر وى، يا در کنار تخت، قرار دارند و روبهروى او آتش مقدس قرار گرفته است.
|
|
نقش برجستههاى کوه عبارتند از:
|
|
نقش اول - تصوير نرسى (۲۹۶ تا ۳۰۴ ميلادي) پسر شاپور اول را نشان مىدهد که حلقهٔ شهريارى را از مظهر آناهيتا (ناهيد) دريافت مىکند.
|
|
نقش دوم - اين حجارى در زير آرامگاه داريوش بزرگ قرار دارد و مشتمل بر دو مجلس است که به وسيلهٔ خطى نسبتاً باريک از يکديگر جدا مىشوند و هر دو مجلس شبيه يکديگرند. تصوير بالايى (۲۷۶ تا ۲۳۹ ميلادي) بهرام دوم را در جنگ با دشمن نشان مىدهد.
|
|
نقش سوم - بزرگترين و مجللترين حجارى عهد ساسانى در نقش رستم، مشتمل بر صحنهٔ پيروزى شاپور اول (۲۴۲ تا ۲۷۱ ميلادي) بر والرين امپراتور روم را نشان مىدهد. در اين حجارى شاپور اول با کمال حشمت بر اسب نشسته و والرين در مقابل او زانو زده است. يک رومى که تصور مىرود سيرياديس يا کردياس رقيب والرين باشد، جلوى اسب ايستاده و شاهنشاه ايران دست به سوى او دراز کرده است و ظاهراً حلقه فرمانروايى کشور روم شرقى را به وى مىسپارد. پشت سر شاپور، نبشتهاى به خط پهلوى و تصوير اووکريتو، موبد نيرومند دوران وى ديده مىشود. اين نبشته هم مانند نبشتهٔ کعبه زردشت از نام و نشان و مجاهدتهاى شاپور در راه استحکام مبانى آيين زردشت حکايت مىکند.
|
|
نقش چهارم - اين نقش، پيروزى هرمز دوم شهريار ساسانى را نشان مىدهد که دشمن خود را با اسب روى هم غلتانده است. بالاى اين نقش، آثارى ديگر به جا مانده که از شواهد تاريخى مىتوان احتمال داد که نقش برجستهٔ شاپور دوم يعنى شاپور ذوالاکتاف (۳۱۰ تا ۳۷۹ ميلادي) باشد و چيز ديگرى از موضوع حجارى و تعداد اشخاص آن معلوم نيست.
|
|
نقش پنجم - پيروزى بهرام دوم را بر دشمن نشان مىدهد.
|
|
نقش ششم - اين نقش، اهميت بسيار دارد : يک نفر تمام قد ايستاده و سمت چپ وى يک سر و صورت ديده شده است.
|
|
نقش هفتم - آخرين نقش که در واقع، نخستين نقش ساسانى است نقش حجارى شدهٔ مجلس اردشير بابکان (۲۲۶ تا ۲۴۲ ميلادي) است که حلقه شهريارى را از مظهر اهورا مزدا مىگيرد.
|