برنامههايى که بهدليل ويژگىهاى خود با برانگيختگى ارتباط دارند، به دفعات بررسى شدهاند و از بين آنها مىتوان به مسابقات ورزشى و برنامههاى مستند اشاره کرد.
|
|
|
|
معمولاً تصور اين است که برنامههاى مستند (گزارشهاى خبرى دربارهٔ جنگ، حوادث طبيعي، رويدادهاى غمانگيز چون سقوط هواپيما يا وقوع زلزله يا اخبار ناخوشايند در مورد وضع سياسى و اقتصادي) نيز بسيار برانگيزندهاند. در اين زمينه تحقيقات تجربى زيادى انجام نشده است، اما برخلاف تصور، نتايج تحقيق ماندورف (Mundorf) در ۱۹۸۷ نشان داده است که اين تصور صحيح نيست، يعنى چنين نتيجهگيرى مىکنند که قدرت برانگيزندگى برنامههاى مستند بيش از برنامههاى غيرمستند نيست؛ به گفتهٔ زيلمن و همکارانش (۱۹۹۱) شايد بتوان دليل نتايج فوق را تغييراتى دانست که در برنامههاى مستند (گزارشهاى خبرى و غيره) داده مىشود، در حالى که بر برنامههاى غيرمستند و تخيلى چنين تأکيدى به چشم نمىخورد. مىتوان گفت اينگونه برنامهها اصولاً طورى ساخته مىشوند که قوىترين اثر عاطفى را داشته باشند.
|
|
مبحثى که در مورد برانگيختگى باقى مانده است، مسئلهٔ عادى شدن است. اين احتمال که واکنشهاى هيجانى نسبت به برنامههاى حاوى پرخاشگرى و سکس برا بيننده عادى مىشود، پيامدهاى شايان تأملى دارد؛ ظاهراً فرد بارى آنکه مدام در معرض محتواى برانگيزنده قرار مىگيرد، در پى محرکهاى قوىترى براى برانگيختگى است و انتهايى براى اين خواست نمىتوان تصور کرد. مهمتر اينکه استفادهٔ بيش از حد از زمينههاى برانگيزندهٔ رسانهها ممکن است عواقب اجتماعى نامطلوبى داشته باشد. براى مثال، تماشاى زياد برنامههاى خشونتبار ممکن است بىتفاوتى در برابر پرخاشگرى را در پى داشته باشد. احتمال دارد بيننده در زندگى واقعى هم از مشاهدهٔ خشونت کمتر ناراحت شود و در نتيجه، کمتر تمايل به مداخله و جلوگيرى از بروز رفتارهاى پرخاشگرانه بين افراد ديگر داشته باشد. به اين ترتيب، تماشاى بيش از حد سکس، بىتفاوتى جنسى و مسائل ديگرى را در زندگى واقعى پديد مىآورد. تحقيقاتى به بررسى مسئلهٔ عادى شدن پرداختهاند و يافتههاى آنها نيز مؤيد اين ادعا است.
|
|
(Drabman & Thomas, 1974; Thomas & Drabman, 1975; Thomas & Horton Lippincott & Drabman, 1977)
|
|
خلاصه آنکه، يکى از نيازهايى که معمولاً از طريق رسانهها (بهويژه تلويزيون) ارضاء مىشود، نياز به برانگيختگى و وجه مقابل آن، نياز به آرامش است. مخاطب خسته از کارهاى يکنواخت و کسالتبار روزانه براى برانگيخته شدن و مخاطب برانگيخته شده از زندگى پرتنش، براى آرامش به رسانه روى مىآورد. مخاطب ممکن است در پارهاى موقعيتها براى برانگيخته شدن و در موارد ديگر براى دستيابى به آرامش به رسانه روى آورد. ماهيت برنامههاى ورزشى و برنامههاى غيرمستند باعث مىشود اينگونه برنامهها در برانگيخته ساختن مخاطب بسيار اثر داشته باشد. يافتههاى تحقيقات نشان داده است که مخاطب در اثر قرار گرفتن در معرض برنامههاى بسيار برانگيزنده، ممکن است دچار بىتفاوتى شود و بيشتر و بيشتر در پى برانگيخته شدن از طريق محتواى رسانهها باشد.
|
|
|
از آنجا که گزارش مسابقات ورزشى در سراسر جهان، از پرطرفدارترين برنامهها است، به اينگونه برنامهها از جنبههاى گوناگون (انگيزههاى تماشاى آنها، درگيرى عاطفى و رفتارهاى در حين و بعد از تماشا) پرداخته شده است. پالمگرين، ونر و رزنگرن، تماشاى رويدادهاى ورزشى را فرآيندى پيچيده مىدانند و ونر و گانتز به جنبههاى رفتارى و عاطفى آن مىپردازند. آنان عقيده دارند که هيجان مسابقات ورزشى آن دسته از بينندگانى را که مشتاق رهايى از کسالت کارهاى يکنواخت و خستهکننده هستند، جلب مىکند و تماشاى ورزش تلويزيون ممکن است موقعيتهايى را براى آرامش و حتى فرار از مشکلات فراهم سازد. بهعلاوه، گروهى از محققان بر اين باور هستند که ورزش در عين حال اين کارکرد را نيز دارد که موضوعى تقريباً جهانى و بىخطر براى مکالمه است، هرچند ممکن است تماشاى ورزش تلويزيون انگيزههايى مشابه ديگر انواع برنامهها (کشتن وقت، فرار از مشکلات، صرف وقت با دوستان يا خانواده و غيره) داشته باشد اما ويژگى خاصى دارد که مخصوص اين نوع برنامهها است. اغلب برنامههاى سرگرمکنندهٔ غيرورزشى ضبط شدهاند، سناريوى فيلم يا برنامه از قبل نوشته شده است و بازيگران نقش از پيش تعيين شدهٔ خود را بازى مىکنند. معمولاً قهرمان داستان زنده مىماند و بازيگرانى که مثلاً در فيلم زخمي شدهاند، خارج از صحنه هيچ نشانى از زخم ندارند؛ در حالى که اغلب برنامههاى ورزشى پرطرفدار تلويزيون، زنده است. موقعيت ورزشکار هم بسته به عملکرد اوست؛ پس واقعى بودن و مشخص نبودن عاقبت کار، به ورزش ويژگى خاصى مىدهد.
|
|
به هر حال آنچه مسلّم است ماهيت بسيار برانگيزندهٔ اينگونه برنامهها است، چنانکه اخيراً (در مسابقات مقدماتى جام جهانى فوتبال) شاهد بوديم، براى چند تن از بينندگان اين گزارشها، ميزان برانگيختگى خارج از توان جسمانى آنها بود متأسفانه به فوت آنان منجر شد.
|