- اسکار جراحى در گردن، مثبتبودن نشانههاى چووستک و تروسو
- ناخنهاى شکننده و آتروفيک، دندانهاى ناقص، آب مرواريد
- هيپوکلسمى و هيپرفسفاتمي، پائين بودن يا فقدان کلسيم در ادرار، پائين بودن يا فقدان هورمون پاراتيروئيد در جريان خون
- کلسيفيکاسيون گانگليونهاى بازال، غضروف و شريانها در تصاوير راديوگرافي.
ملاحظات کلى
هيپوپاراتيروئيدى با اينکه ناشايع است، غالباً بهدنبال تيروئيدکتومى رخ مىدهد، بهخصوص در مواردىکه تيروئيدکتومى براى درمان کارسينوم يا گواتر مکرر انجام شده باشد.
تشخيص افتراقى
گاهى از اوقات، تتانى از آلکالوز و هيپرونتيلاسيون ناشى مىشود. ساير علل عمدهٔ تتانى هيپوکلسميک، سوءجذب رودهاى و نارسائى کليوى هستند. سابقهٔ اسهال، پانکراتي، استئاتوره يا بيمارى کليوي، شک بهوجود اين بيمارىها را تقويت مىکند. در هيپوکلسمى ثانويه به سوءجذب و نارسائى کليوي، غلظت PTH در سرم افزايش مىيابد و سطح آلکالن فسفاتاز طبيعى يا افزايش يافته است.
يافتههاى بالينى
نشانهها و علائم
تظاهرات بالينى هيپوپاراتيروئيدى حاد، از هيپوکلسمى ناشى مىشود. پائين بودن سطح سرمى کلسيم فرد را مستعد ابتلاء به تتانى مىکند. تتانى نهفته، ممکن است با پاراستزى خفيف تا متوسط و مثبت بودن نشانههاى چووستک و تروسو تظاهر کند. تظاهرات اوليه عبارتند از: پاراستزي، بىحسى سيرکومورال، کرامپهاى عضلاني، تحريکپذيري، اسپاسم کارپوپدال، تشنجات، اوپيستوتونوس و اضطراب شديد. خشکى پوست، شکنندگى ناخنها و آلوپسى نقطهاى (شامل ريختن ابروها) نيز شايع هستند. هرچه پس از عمل تيروئيدکتومى تظاهرات بالينى زودتر بروز کنند، پيشآگهى بدتر خواهد بود. پس از گذشت سالها، بعضى از بيماران به پائين بودن غلظت کلسيم در سرم عادت مىکنند، بنابراين ديگر تتانى بروز نمىکند.
يافتههاى آزمايشگاهى
عبارتند از هيپوکلسمى و هيپرفسفاتمي، پائين بودن يا فقدان فسفات در ادرار، بالا بودن ميزان بازجذب فسفات از توبولهاى کليوى و پائين بودن کلسيم ادرار.
بررسىهاى تصويربردارى
در هيپوپاراتيروئيدى مزمن، ممکن است در راديوگرافى ساده کلسيفيکاسيون گانگليونهاى بازال، شريانها و گوش خارجى ديده مىشود.
درمان
هدف درمان اين است که بالا بردن غلظت سرمى کلسيم، بيمار از تتانى نجات يابد و با کاهش دادن سطح فسفات سرم از کلسيفيکاسيون متاستاتيک جلوگيرى شود.
تتانى هيپوپاراتيروئيد حاد
تتانى هيپوپاراتيروئيد حاد به درمان اورژانس نياز دارد. ابتدا بايد يقين حاصل شود که راه هوائى باز است سپس براى پيشگيرى از هيپرونتيلاسيون و آلکالوز ناشى از آن، بايد به بيمار مضطرب آرامش داده شود، بايد حدود ۱۰ تا ۲۰ ميلىليتر از محلول ۱۰% کلريد کلسيم تا زمان برطرف شدن تتاني، به آهستگى به داخل وريد تزريق شود. سپس مىتوان ۱۰ تا ۵۰ ميلىليتر از محلول ۱۰% کلريدکلسيم را به يک ليتر سالين يا محلول ۵% دکستروز اضافه و بهصورت قطرات داخل وريدى به بيمار تجويز کرد. کلسىتريول (۱ و ۲۵-دىهيدروکسى ويتامين D) در درمان هيپوکلسمى حاد بسيار مفيد است چون در مقايسه با ساير مشتقات ويتامين D، بسيار سريع اثر مىکند و مدت اثر آن نيز کوتاه است. گاهى از اوقات، در بعضى از موارد که تتانى به درمان با کلسيم پاسخ نمىدهد، ممکن است هيپومنيزيمى وجود داشته باشد. در اين موارد، منيزيم بايد با دوز ۸-۴ گرم در روز بهصورت داخل عضلانى و يا با دوز ۴-۲ گرم در روز بهصورت داخل وريدى تجويز شود.
هيپوپاراتيروئيدى مزمن
پس از برطرف شدن تتانى با تجويز کلسيم داخل وريدي، کلسيم بايد بهصورت خوراکى (گلوکونات، لاکتات يا کربنات) سه بار در روز و يا مطابق با نياز فرد مصرف شود. درمان بيمار هيپوپاراتيروئيد مشکل است، چون فاصله بين دوز زمانى و دوز سمى ويتامين D بسيار کم است. تعيين مکرر غلظت کلسيم سرم بهمنظور تنظيم کردن دوز ويتامين D مصرفى و پرهيز از مسموميت با ويتامين D ضرورى است. دوز ويتامين D مورد نياز براى اصلاح هيپوکلسمى ممکن است ۲۵۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰۰ واحد در روز متغير باشد. مصرف فسفر در رژيم غذائى بايد محدود شود؛ در بيشتر بيماران، کافى است لبنيات از رژيم غذائى حذف شوند. بعضى از بيماران، به ژل هيدروکسيد آلومينيوم نياز پيدا مىکنند. اين ژل در روده به فسفر متصل شده و ميزان دفع آن را از طريق مدفوع افزايش مىدهد.