مرگ سريع در اثر سپسيس بهعلت عفونت توليدکننده توکسين در يک مفصل، يک زخم، يک ناحيه پس از جراحي، پريتوان، يا سينوسها، در TSS بهوجود مىآيد. انسداد ناگهانى راه هوائى بهدنبال عفونت اوروفارنژهآل مىتواند موجب بدتر شدن سريع حال بيمار و مرگ گردد. به تأخير افتادن تشخيص و مداخله جراحى در رينوسربرال موکور مايکوزيس با مورتاليتهٔ بالائى همراه است. آندوکارديت باکتريال حاد معمولاً بهعلت S. اورئوس، S. پنومونيه، L. منوسيتوژنز، گونههاى هموفيلوس، يا استرپتوکوکهاى گروه B،A يا G ايجاد مىشود، و ميزان مورتاليته از ۱۰ تا ۴۰% مىباشد. بيماران با تب به مدت کمتر از ۲ هفته مراجعه مىکنند. گاهى وقتها استيگماتا آمبوليک محيطى وجود دارد و يک تغيير سوفل قلبى يا CHF ممکن است مورد توجه قرار گيرد. مورتاليته همراه با تخريب سريع دريچهها، آبسه ميوکارد، آمبولى شريانى ناشى از وژتاسيون شکننده دريچهها، و عفونتهاى متاستاتيک مىباشد. مداخله سريع براى کسب نتايج موفقيتآميز ضرورى است.
اورژانسهاى بيمارىهاى عفوني
شناسائى عفونتهاى بالقوه فاجعهبار که نياز به توجه فورى و درمان تجربى دارد بسيار مهم است در بسيارى از موارد درمان مناسب در زمان پرزانتاسيون احتمال نتايج مرگبار را در يک بيمار تبدار مبتلا به عفونت را کاهش خواهد داد.
درمان
مهمترين وظيفه يک پزشک شناخت اورژانسهاى عفونى عفونى حاد و بهکار بردن اقدامات فورى و مناسب است. جدول (اورژانسهاى شايع بيمارىهاى عفوني) درمانهاى خط اول عفونتهاى مورد نظر را ليست مىکند. فرد تبدارى که بهطور حاد بيمار است، بايد از نزديک تحت نظر باشد و در بيشتر موارد براى درمان حمايتى تهاجمى به ICU فرستاده مىشود. براى عفونتهائى مانند فاشئيت نکروزان، ميونکروز، آمپيم سابدورال، آبسههاى اپيدورال نخاع يا مغز، موکورومايکوزيس، يا آندوکارديت حاد، مداخله فورى جراحى جايگزين ساير مانورهاى تشخيصى يا درمانى مىگردد.
عفونتهاى نورولوژيک بههمراه شوک سپتيک يا بدون آن
شناسائى فورى بيمار سپتيک همراه با علايم نورولوژيک مرکزى در پيشرفت پروگنوز وخيم اين بيماران اهميت حياتى دارد. مننژيت باکتريال حاد يکى از شايعترين اروژانسهاى بيمارىهاى عفونى است که بر CNS اثر مىگذارد. بيشتر موارد بهوسيله S. پنومونيه )۵۰-۳۰%) يا N. مننژيتيديس (۳۵-۱۰%) اتفاق مىافتد. بيماران دچار مهار سيستم ايمنى يا ديابت و سالمندان در خطر بيشتر ابتلا به مننژيت ليستريا منوسيتوژنز مىباشد. ترياد کلاسيک تب، سردرد، و مننژيسموس را بايد يافت. پاپيل ادم در هنگام پرزانتاسيون ناشايع است. فلج اعصاب کرانيال VI, IV و VII در ۲۰-۱۰% موارد ديده مىشود. مورتاليته همراه با کوما، يک تصوير سپتيک، يک سطح پروتئين CSF> ۲/۵g/L، يک WBC محيطى کمتر از μL/۵۰۰۰، و هيپوناترمى خواهد بود. آمپيم سابدورال در ۷۰-۶۰% موارد ناشى از سينوسهاى پارانازال بوده و استرپتوکوکهاى ميکروائروفيليک و استافيلوکوک معمولاً عوامل ميکروبيولوژيک آن هستند. علايم فوکال در ۷۵% موارد وجود دارند و مورتاليته ۲۰-%۶۰ است. سردرد يک طرفه يا رترواوربيتال همراه با تب بايد شک وجود ترومبوز سينوس کاورنوسپتيک که يک عارضه غير معمول عفونت سينوس اسفنوئيد يا فاسيال است را برانگيزد. استافيلوکوکها و استرپتوکوکهاى هوازى و بىهوازى از علل معمول هستند. بيشتر بيماران دچار ادم پرهاوربيتال هستند که به سمت پتوز، پروپتوز، افتالموپلژي، و پاپيل ادم پيشرفت مىکند. مورتاليته ۳۰% است. سينوزيت اتموئيد يا ماکزيلارى بهندرت بهوسيله ترومبوز سپتيک سينوس ساژيتال فوقانى عارضهدار مىشود که عامل آن S. پنومونيه، استرپتوکوکهاى ديگر، و استافيلوکوکها هستند. يک روند فولمينانت بهصورت سردرد، تهوع، و استفراغ که به طرف کوما، ريژيديته گردن، و علايم ساقه مغز پيشرفت مىکند، بروز مىنمايد و در بيشتر از ۸۰% موارد با مرگ همراه است. آبسه مغز اغلب بهصورت سردرد يا علايم نورولوژيک فوکال در يک بيمار بدون تب بروز پيدا مىکند. آبسهها از يک منبع مجاور يا هماتوژن منشأ مىگيرد و آنهائى که بهصورت هماتوژن ايجاد مىشوند داراى شانس بيشترى از پارگى داخل بطنى هستند که موجب مورتاليته بالائى مىشود. در بيمارانى که حال آنها بهسرعت بدتر مىشود، تشخيص در آنها به تأخيز افتاده است، دچار پارگى داخل بطنى شدهاند، آبسههاى متعدد دارند، و يک معاينه نورولوژيک غير طبيعى در زمان پرزانتاسيون دارند، پروگنوز بد است. تب بالا و بد شدن وضعيت فکرى پس از مسافرت به نواحى آندميک بايد شک به مالارياى مغزى در اثر عفونت پلاسموديوم فالسيپارم را برانگيزد. ريژيديته گردن نادر است واگر تشخيص به تعويق بيفتد ميزان مورتاليته ۳۰% مىباشد. آبسه اپيدورال نخاعى در ۶۰% موارد با تب و در ۹۰% موارد با کمردرد بروز مىکند و اغلب در بيماران داراى تاريخچه ديابت، استفاده از مواد مخدر وريدي، جراحى يا تروماى اخير به نخاع، و عفونت HIV ديده مىشود. S. اورئوس شايعترين اتيولوژى آن است، اگرچه ارگانيسمهاى ميلهاى گرم منفى يا S. اورئوس مقاوم به متىسيلين نيز در استفادهکنندگان از مواد مخدر وريدى آلوده به HIV ديده مىشود. نقصهاى نورولوژيک در اواخر دوره اين عفونت بهوجود مىآيد. مداخله جراحى فورى مىتواند سکلهاى نورولوژيک دائمى را به حداقل برساند.