با در نظر گرفتن معيارهاى متفاوت، نهادههاى توليد به گروههاى مختلفى تقسيم مىشود که عبارتند از نهادههاى طبيعى و غيرطبيعي، نهادههاى ملموس و غيرملموس، نهادههاى جارى و ذخيرهاي، نهادههاى نرمال و پست و نهادههاى ثابت و متغير.
نهادههاى طبيعى و اقتصادى
از اين ديدگاه هر کالاى طبيعى و از جمله هر نهاده طبيعى بهصورت آزاد در طبيعت وجود دارد. از اينرو گاهى به آن کالاى آزاد نيز گفته مىشود. بنابراين تعريف منابعى مثل نور خورشيد نيز جزء نهادههاى توليد محصولات کشاورزى بهحساب مىآيد ولى اين قبيل عوامل، اقتصادى نيستند. زيرا شرط آن که يک کالا و در اينجا يک نهاده، اقتصادى باشد آن است که کمياب باشد. محدوديت منبع در دسترس باعث مىشود استفادهکنندگان آن حاضر به پرداخت قيمتى در ازاء مصرف آن باشند. بنابراين نهاده اقتصادى هرچند که به مقدار زيادى نيز در دسترس باشد ولى بالاخره در حدى معين و محدود است.
در اينجا لازم است بين 'کميابي' (Scarcity)، 'کمبود' (Deficiency)، تمايز قائل شد. اصطلاح کميابى فقط به معناى محدوديت در عرضه است. بنابراين کميابى نهادهها به اين معنى است که چون منابع در دسترس براى توليد کالاها از نقطهنظر عرضه محدود است، نمىتوان تمام خواستههاى انسان را برآورده ساخت. به همين جهت کميابى ضرورت انتخاب را ايجاب مىکند. اما کمبود که در مواردى فقدان يا عدم نيز گفته مىشود عمدتاً در مورد نقصان درآمد و عدم کفايت مبلغ پيشبينى شده براى اجراء يک امر بهکار برده مىشود.
علاوه بر اين از ديدگاه اقتصاد اسلامي، منابع طبيعى توليد به چهار دسته تقسيم شده است:
۱. زمين که مهمترين ثروت توليدى است و بدون آن هيچ فعاليت طبيعى امکان ندارد.
۲. مواد معدنى مثل: زغال، گوگرد، آهن و غيره.
۳. آبهاى طبيعى که هم براى ادامه زندگى انسان و هم براى توليد محصولات کشاورزى ضرورت دارد.
۴. ساير ثروتهاى طبيعى مثل پرندگان و حيوانات، جنگلها، نيروهاى آبشار و اکسيژن و هوا و غيره.
لازم به توضيح است که تقسيمبندى اخير بر اين بنا استوار است که عوامل توليد بهصورت عامل شامل نيروى کار، سرمايه و طبيعت بيان گرديده و از بين اينها عوامل طبيعى توليد بهصورت فوق تشريح گرديده است. بنا براين مقوله نهادههاى آزاد يا طبيعى در مقابل نهادههاى اقتصادى را نبايد با منابع طبيعى توليد به شرح فوق اشتباه کرد.
نهادههاى ملموس و ناملموس
این تقسیمبندی بهطورکلی از دیدگاه تئوریهای مدیریت مطرح میشود. براین اساس به عوامل تولیدی مثل زمین ، نیروی کار ، بذر و... نهادههای قابل لمس (Tangible) ، یا محسوس گفته میشود. در مقابل اینها عامل مدیریت (Management) ، بهعنوان یک نهاده غیرقابل لمس یا نامحسوس معرفی میشود که برحسب تعریف عبارت از هماهنگی و ترکیب سایر عوامل تولید برای دستیابی به یک سری اهداف معین در یک دوره زمانی معین است. براساس این تقسیمبندی رمز موفقیت در مزارعی که از نظر میزان کمی و کیفی عوامل تولید قابل لمس شرایط یکسانی با سایر مزارع وجود دارد ، فقط در اعمال مدیریت بهتر است. البته در مواردی مدیریت جزء اقلام نیروی کار بهحساب میآید. با این وجود برای رعایت تمایز بین این دو واژه ، نیروی کار برای کار جسمانی و مدیریت برای کار فکری و انجام کارها بهوسیله سایرین بهکار میرود.
نهادههاى نرمال (Normal inputs) و پست (Inferior inputs)
اگر در اثر کاهش قدرت خريد توليدکننده مقدار کمترى از نهادهها در توليد محصول بهکار رود آن نهاده را نرمال گويند. اما اگر در اثر مثلاً افزايش قدرت خريد توليدکننده مقدار کمترى از نهاده در جريان توليد بهکار برده شود آن نهاده را پست گويند. در واقع برخى از نهادهها را مىتوان در جريان توليد جايگزين يکديگر ساخت، منتهى در بين آنها يکى لوکستر است. حال با افزايش قدرت خريد، توليدکننده نهاده لوکس را بهجاى نهاده قبلى بهکار مىبرد و از اينرو از مقدار بهکارگير نهاده قبلى مىکاهد. به نهاده اخير نهاده پست گفته مىشود.
نهادههاى ثابت (Fixed) و متغير (Variable)
در صورتى که نتوان مقدار يک نهاده را در يک زمان معين تغيير داد به آن نهاده ثابت گويند. به بيان ديگر در طول دوره زمانى معين مقدار بهکارگيرى اين قبيل نهادهها بستگى به ميزان توليد ندارد. بايد توجه داشت که برخى از اين نهادهها ماهيتاً ثابت و غيرقابل انتقال هستند (مثل زمين) ولى برخى ديگر را نمىتوان از نظر مقدار در يک زمان معين تغيير داد.
اما نهادههاى متغير به نهادههائى گفته مىشود که مقدار آنها بهطور آزادانه تغيير مىکند. به بيان ديگر مقدار بهکارگيرى آنها بستگى به ميزان توليد دارد. يعنى به موازات تغيير در ميزان توليد بايستى مقدار بيشترى از آنها را در جريان توليد بهکار برد. مثلاً هرچه گندم بيشترى توليد شود در شرايط تکنولوژيکى معين الزاماً بذر گندم بيشترى نيز در جريان توليد اين محصول بهکار مىرود. براساس اين تقسيمبندى مفاهيم کوتاهمدت (Short-Run)، بلندمدت (Long-Run)، تعريف مىشود. کوتاهمدت به دورهاى از زمان گفته مىشد که در آن يک يا چند نهاده قابل تغيير نيست. اما بلندمدت براى يک پروسه توليدى معين، عبارت از کوتاهترين مدت زمانى است که براى تغيير مقدار همه نهادهها لازم است. به بيان ديگر در بلندمدت همه نهادهها متغير و در کوتاهمدت لااقل يکى از نهادهها ثابت است.
نهادههای جاری (Current inputs) و ذخیرهای (Stock inputs)
برخى از نهادهها مستقيماً در فرآيند توليد با ساير نهادهها ترکيب مىشوند و به محض بهکار رفتن در جريان توليد شکل اصلى خود را از دست مىدهند. از جمله اين عوامل، آب، کود شيميائى و سم را مىتوان نام برد. ويژگى اين نهادهها اين است که پس از استفاده شدن نمىتوان مجدداً آنها را به شکل اوليه خود برگرداند. اما برخى ديگر از نهادهها مستقيماً در جريان توليد بهکار نمىروند و در واقع خدمتى که از آنها حاصل مىشود بهعنوان نهادهها به مصرف مىرسد. از جمله ماشينآلات کشاورزي، انبارها و سيلوها را مىتوان ذکر نمود. با توجه به اين مطالب برخى از عوامل توليد داراى اين ويژگى هستند که اگر در يک دوره معين، مثلاً در يک فصل زراعى مورد استفاده قرار نگيرند، خدمتى که از آنها بهدست مىآيد را نمىتوان براى استفاده در دوره بعد ذخيره کرد. براى مثال ساختمان انبارها که علىالاصول عمر مفيدى دارند حتى اگر مورد استفاده واقع نشوند خودبهخود مستهلک مىشود. بنابراين اگر در يک دوره معين بدون استفاده باقى بمانند خدمتى که در اين دوره مىتوانست بهدست آيد، عملاً از دست رفته است. همچنين آب رودخانه که نهايتاً پس از طى مسير خود از دسترس خارج مىشود در صورتى در جريان توليد مفيد است که در هر دوره توليدى بهکار گرفته شود. در غير اين صورت قطعاً نمىتوان آن مقدار آبى که در آن دوره در رودخانه بوده را براى دورههاى بعدى نگهدارى کرد. اين قبيل نهادهها را اصطلاحاً نهادههاى جارى يا غيرقابل ذخيره گويند.
در مقابل اين نهادهها يک سرى نهاده ديگر وجود دارند که حتى اگر در يک دوره معين بهکار برده نشوند امکان ذخيره کردن آنها بهمنظور استفاده در دوره بعد وجود دارد. مثلاً کود شيميائي، بذر، سم و امثالهم جزء اين نهادهها بهحساب مىآيند. نهادههاى اخير را اصطلاحاً نهادههاى ذخيرهاى يا قابل ذخيره مىگويند.
البته ضرورى است براى اين نوع تقسيمبندى نهادهها را به درستى تعريف نمود، زيرا براى مثال ساختمانها و سيلوهاى کشاورزى يک عامل قابل ذخيره ولى خدمتى که از آنها بهدست مىآيد غيرقابل ذخيره است. همچنين ماشينآلات و ادوات کشاورزى خود يک نهاده قابل ذخيره است ولى خدمت حاصل از آنها در هر دوره غيرقابل ذخيره است.