شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

روزی بدمستی کرده بود در عذر آن گوید


خداوند که داند خواست عذر لطف دوشینت    چه سازم وز که خواهم یارب امروز اندرین یاری
ندارد بنده استحقاق این چندین خداوندی    ولیکن تو خداوندا خداوندی آن داری
به مستی خارجی‌ها کرده‌ام چندان که از خجلت    نمی‌یارم که عذری خواهم امروزت به هشیاری
اگرچه دم نمی‌یارم زدن لیکن چنانک آید    به شوخی می‌برم در پیش تو لنگی به رهواری
به چیزی دیگر این تشریف را تشبیه نتوان کرد    حدیث مصطفی می‌دان و بو ایوب انصاری


همچنین مشاهده کنید