چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

کجایی ساقیا درده مدامم


کجایی ساقیا درده مدامم    که من از جان غلامت را غلامم
می اندرده تهی دستم چه داری    که از خون جگر پر گشت جامم
ز ننگ من نگوید نام من کس    چو من مردی چه جای ننگ و نامم
چو بر جانم زدی شمشیر عشقت    تمامم کن که زنده ناتمامم
گهم زاهد همی‌خوانند و گه رند    من مسکین ندانم تا کدامم
ز من چون شمع تا یک ذره باقی است    نخواهد بود جز آتش مقامم
مرا جز سوختن راه دگر نیست    بیا تا خوش بسوزم زانک خامم


همچنین مشاهده کنید