|
دورهٔ نوجوانى از يک جهت حساسترين دورهٔ زندگى است. در اين دوره است که استعدادها و توانايىهاى وجود، بروز و ظهور پيدا مىکند و در رفتار نوجوان تجلى مىيابد. در دورهٔ ابتدايى خيلى از علايق و استعدادها مانند بذرى است که در دل زمين پنهان است، در نهاد کودک قرار دارد، ولى در نوجواني، استعدادها فعليّت مىيابند و تغييرات اساسى در شخصيت فرد به وجود مىآورند.
|
|
اگر انسان از دورههاى کودکى و نوجوانى بطور سالم گذر کند، در دورهٔ بزرگسالى به مقدار زياد، سلامت روحي، روانى و اعتقادى او تضمين مىگردد، زيرا زيربناى شخصيت در سنين آغازين زندگى شکل مىگيرد و در دورهٔ نوجوانى تحکيم و ثبات مىيابد. ولى اگر فرد از اين دورانهاى حساس به نحو معقول و مطلوبى عبور ننمايد، در دورهٔ جوانى و بزرگسالى نيز وضع نامطلوبى خواهد داشت. بنابراين مسؤوليت والدين از يک طرف و مربيان و معلّمان از طرف ديگر، در دورهٔ نوجوانى اهميّت و ضرورت مضاعف پيدا مىکند.
|
|
|
اوقات فراغت بخش جدايىناپذير زندگى امروزى است که نحوهٔ گذراندن آن، هم ممکن است باعث سلامت، رشد و کمالِ فرد شود هم موجب کندي، انحراف و انحطاط آدمى گردد. بخصوص در دورهٔ نوجواني، اوقات فراغت اهميّت زيادى دارد، زيرا نوجوان از يک سو مايل به برقرارى ارتباط با ديگران، به ويژه همسالان است، از يکنواختى گريزان است و در کارها و امور زندگى خود تنوّع مىخواهد و از سوى ديگر، هنوز پختگى کامل نرسيده است.
|
|
|
|
|
اگر نوجوان براى گذراندن اوقات فراغت، درست راهنمايى نشود، ممکن است به انجام امورى گرايش پيدا کند که آثار نامطلوب براى او داشته باشد. والدين بايد در داخل منزل فضايى بوجود آورند که نوجوان بخشى از اوقات فراغت خود را در کنار پدر و مادر بگذراند. درست است که او به همسالان و دوستان گرايش بيشترى دارد، ولى اگر والدين با وى ارتباط عاطفى و اجتماعى مناسب داشته باشند، نوجوان با آنان هم صحبت مىشود، از گفتوگو با آنان لذّت مىبرد و در برقرارى ارتباط با ديگران نيز افراط يا تفريط نمىکند. از طرف ديگر چون نوجوان در طول روز در مدرسه به سر مىبرد و در بيرون از مدرسه نيز عمدتاً با دوستان خود ارتباط دارد، نقش مدرسه در راهنمايى او براى گذراندن اوقات فراغت بسيار مؤثر است.
|
|
|
نوجوان در امور درسى و حرفهاى به راهنمايى نياز دارد. او علاقه دارد که بداند چه استعدادى دارد و کدام رشته و حرفه را در آينده بايد انتخاب کند. در اين زمينه نيز والدين و مربيان موظّف هستند راهنمايى لازم را به عمل آورند. لازمهٔ اين کار آن است که والدين در طول زمان علايق و توانايىهاى فرزند خودشان را مورد توجه قرار دهند و در دورهٔ نوجوانى با توجه به شناخت و آگاهى قبلى دربارهٔ او قضاوت کنند. اگر اين شناخت حاصل شود، به راحتى مىتوانند فرزند خودشان را در جهت صحيح راهنمايى کنند. اشتباه در انتخاب رشتهٔ تحصيلى و راه زندگي، از اشتباهات رايج در اين دوره است.
|
|
|
در دورهٔ بلوغ، حسّ توجه به ظاهر و زيبا دانستن و زيبا نشان دادن خود در فرد تقويت مىشود. اين حالت با نيازهاى ديگر نوجوان پيوند و ارتباط دارد. پيشتر بيان شد که نوجوان نياز به مقبوليّت اجتماعى دارد و مايل است او را در گروهها، در خانواده و در مدرسه بپذيرند و به ديدهٔ احترام و ارزش به او بنگرند. نوجوان براى مقبول واقع شدن، نسبت به ظاهر و تيپ و قيافهٔ خود نيز حساس مىشود. ديده مىشود که نوجوان جلوى آئينه مىايستد، به خود نگاه مىکند و سعى مىنمايد که خود را آراسته سازد. بخصوص دختران در اين مورد حساسيت بيشترى پيدا مىکنند.
|
|
|
دورهٔ نوجواني، دورهٔ احساس استقلال است. به اين معنا که وابستگى به پدر و مادر در ذهن و وجود نوجوان تضعيف مىگردد و گرايش به گروههاى همسالان در او تقويت مىشود. نوجوان، نياز و علاقه پيدا مىکند که رأى و نظم او را نيز به حساب آورند و براى آن اهميّت قائل شوند. نوجوان، مايل نيست او را ناتوان و وابسته به ديگران، که از ويژگىهاى دوران کودکى است، محسوب کنند. او اگر احساس کند که مانند بزرگسالان در تصميمگيرىها مؤثر است و در انجام کارها مورد مشورت قرار مىگيرد و به مشارکت دعوت مىشود، خوشحال مىگردد. اما اگر ببيند که ديگران به جاى او تصميم مىگيرند، نگران مىشود.
|