بر اين نکته تأکيد شده است که جهانگردى فعاليتى است که نه به کالائى بازرگانى و نه فقط به اسباب و لوازم مادى مربوط مىشود، بلکه پيش از هر چيز به خود انسان بستگى دارد و در سطح ايجاد، 'فرآوردهٔ جهانگردي' و در مرحلهٔ مصرف همان فرآورده، جلب رضايت انسانى موردنظر است. در چنين شرايطى است که تأثير ناپسند رفتار انسان در فعاليت جهانگردى ـ خواه در مقام مشترى يا به منزلهٔ توليدکنندهٔ فرآورده يا ارائهکنندهٔ خدمات ـ بر نتايج موردنظر و اميد از فعاليت را مىتوان يافت. بنابراين اگر بيش از هرچيز به فکر مداواى فرهنگى در اين زمينه باشيم، شگفتآور نيست، زيرا بهنظر مىرسد که اين نوع چارهانديشى موجب کاهش چشمگير همهٔ آثار منفى جهانگردى مىشود.
|
|
|
| شناخت جهانگردى و ديدارشونده
|
|
بهنظر مىرسد، براى کاستن يا رفع ضايعات فرهنگى و روحى برخاسته از آمدن جهانگردان در بين مردم موردبازديد برطرف کردن سدها و موانع روانشناختى مىتواند مؤثر و چارهساز باشد. حتى قبل از اينکه خطرى شکل گيرد، بايد با پيشگيرى و ايجاد مصونيت واقعي، از فراهم شدن زمينه براى پيدايش بيمارى و گسترش آن جلوگيرى کرد. البته اين چاره بيشتر براى کشورهاى مسلمان در حال توسعه که قصد دارند دروازههاى خود را بر روى جهانگردان باز کنند پيشنهاد مىشود. اين طرح شامل دو مرحله است: در مرحلهٔ نخست آموزشهاى مقدماتى ارائه مىشود و در مرحلهٔ بعد آموزشهاى دائمي. در مرحلهٔ مقدماتي، بايد اطلاعات لازم و کافى در مورد فوايد ايجاد مجتمع جهانگردى و پذيرش جهانگرد به مردم داده شود تا آنان دربارهٔ نقش مهم ايجاد مجتمع در اقتصاد محل، منطقه و کشور آگاه شوند. همچنين بايد از مزاياى ايجاد تأسيسات در دهکدهٔ جهانگردى در وهلهٔ نخست و از فوايد کار در مرحلهٔ بعد صحبت شود. قابلذکر است که پذيرش جهانگرد خارجى فرصتى براى اجراء توصيهٔ قرآن و سفارش رسول اکرم اسلام است که فرمود: 'مَنْ کان يُوْمِنْ بالله واليومالاخر فل يکرم ضَيفَهُ ـ محمد ابراهيم بخاري، شرح صحيح بخاري، ج ۷، دارالطباعهالعامريه، استانبول، ۱۴۰۱ قمري، ص ۱۸۴' مبتنى بر استحباب و اکرام و گرامىداشت مهمان فراهم مىآورد. تشريح فوايد اقداماتى که براى جلب جهانگردان صورت مىگيرد و فرصتهاى جديد شغلى که با آمدن جهانگردان براى گروههاى سنى مختلف افراد مسن، ميانسال و جوانان بهوجود مىآيد و امکان نمايش جشنهاى ملى و در نتيجه تقويت و يادآورى سنن و آداب و رسوم براى ساکنان، ضرورى است.
|
|
هنگامىکه مردم به فوايد بالقوهٔ جهانگردى در حال تولد آگاه شوند، آنگاه بايد در مورد اماکن بالقوهٔ تأثيرات منفى حضور جهانگردان سخن گفت و مردم را آگاه کرد. در اين مرحله با برانگيختن غرور انساني، فردي، ملى و نژادي، بايد سدى در برابر وسوسههاى گدائي، بردگى و خودفروشى ايجاد کرد و به تقويت روحيهٔ جوانمردي، محبت و در عين حال، بيزارى از تقليدهاى ناجور را تقويت کرد و مردم را به افتخارات تاريخي، رفتارى و مذهبى و... آشنا کرد و بدينوسيله، حالت تأثيرپذيرى را در مردم مقصد تضعيف نمود.
|
|
در مرحلهٔ دوم، بايد زمينهٔ ايجاد يک زندگى تعاونى ژرفتر ميان ديدارکننده و ديدارشونده آموزش داده شود. در اين مرحله که به چند بخش تقسيم مىشود، بايد از جنبهٔ معمارى دهکده و مجتمع جهانگردى گرفته تا بهبود تجهيزات اجتماعى ـ فرهنگى مقصد، آموزش داده شود؛ بهويژه اقداماتى در زمينههاى زير انجام گيرد:
|
|
- پذيرفتن سبک معمارى براى مجتمع جهانگردى که با قواعد متعارف ساختوساز ناحيه در ارتباط است.
|
|
- ايجاد يک مرکز ادارى ـ تجارى (دواير دولتي، مرکز خريد، بناهاى مذهبي، سالنهاى چندمنظوره براى برگزارى جشنها و ساير گردهمائىها) که در پارهاى اوقات و بنابه مناسبتها، به روى جمعيت بومى گشوده شود، در مرکز روستا يا مقصد جهانگردپذير.
|
|
- تدوين ضوابطى در نواحى جهانگردپذير يا در مقصد که بهموجب آن، دسترسى هرچه بيشتر بوميان را بهويژه براى شرکت در جشنهاى فرهنگي، ورزشي، گردهمائىهاى ملى و مذهبى و خريد تأسيسات جهانگردى آسان سازد.
|
|
| شناخت جهانگردى و ديدارکننده
|
|
براى ديدارکنندگان نيز آموزش نقش مهمى در تعديل افکار، تصورات و رفتار آنان، هنگام برخورد با مردم مناطق مورد بازديد دارد. مىتوان از طريق رسانههاى گروهي: صدا و سيما، مطبوعات، روزنامهها و برنامههاى سخنرانى و نگارش مقاله در مورد لزوم احترام به معتقدات و باورها و سنن مردم و رعايت حريم طبيعت و نظافت محيطزيست شهرى و طبيعى مقصد، به مردم آموزش داد. جامعهشناسان، روانشناسان و حقوقدانان مىتوانند با سخنرانى و انتشار مقالات و مصاحبه در مورد ويژگىهاى خلقي، آداب و رسوم، خصوصيات اقليمي، اقتصادى مردم دنيا نقش مهمى در روشن ساختن افکار مردم مبدأ (جهانگردان بالقوه) داشته باشند و آنها را در برداشت صحيح از مفهوم جهانگردى و برخورد احترامآميز و مؤدبانه با مردم مقصد جهانگردى (ديدارشونده) و رعايت حريم باورها، مقدسات و طبيعت زاد و بوم مقصد راهنمائى کنند. همچنين دادن اين آموزشها به جهانگردان بالقوه (سکنهٔ مبدأ) مىتوانند از طريق انتشار جزوات کوچک همراه با تصاويرى از زندگى بوميان، مناظر و چشماندازهاى مقاصد جهانگردى باشد، بهويژه مىتواند در مورد رفتار و کردارى که ممکن است در هر جامعهاى بد يا خوب انگاشته شود آگاهى لازم را به مردم بدهد و مخصوصاً القاء اين واقعيت به جهانگردان بالقوه که هر جهانگردى سفير و آينهٔ تمامنماى ويژگىها و خصلتهاى فرهنگى ملت خود است و اينکه هر سوءرفتار در مقصد به حساب تمامى هموطنان و شخصيت اخلاقى مردم کشور جهانگرد گذاشته مىشود.
|
|
براى جلوگيرى از آسيب رساندن مسافران و جهانگردان (همچنين سکنهٔ بومي) به محيط طبيعى و ايجاد استمرار محيطى فرحبخش و روحانگيز بايد به اقدامات گستردهٔ فرهنگى دست زد؛ بذر فرهنگ مهر و محبت نسبت به طبيعت و همه نمادهاى آن را در دل انسانها کاشت و احساس عشق به طبيعت را که بهوجودآورندهٔ جمال و زيبائى است، در روح و جان آدمى زنده نمود بهگونهاى که بخش جدائىناپذيرى از شعور و درک آدميان شود، بايد به مردم که مسافران و جهانگردان بالقوه هستند فهماند که نابودى طبيعت همپايهٔ نابودى مهربانى و عشق و عطوفت است و به مجوز زندگى مىانجامد. بايد از نقش اساسى و سازندهٔ جهان طبيعت و مظاهر وجود: درخت، آب، خاک، هوا و جانداران در تداوم بقاى آدمى سخن گفت، تقدّس اين عناصر را براى مردم روشن ساخت و به آنان گفت که اين مخلوقات خدا بس عزيز هستند و چون آفريدهٔ داناى مطلق يعنى خداى هستند، پاکيزگى و حفظ حرمت آنان نيز واجب است و حرمتشکنان را عقوبت و سزائى سخت در پيش است.
|
|
بايد به مردم در سطوح آموزشى گوناگون (مهدکودک، دبستان، دانشگاه و...) گوشزد نمود که با لگدکوبى سبزهزارها و با شکستن شاخ و برگ درختان و اين سروقدان زمردين مسکن و مأواى پرندگان خوشآهنگ که با نغمههاى ملکوتى خود خستگى را از تن آدمى مىزدايند، ويران مىشوند و سايههاى زندگىبخش و روحافزاى آنان که نوازشگر روح خستهٔ انسان معاصر است از ميان مىرود.
|
|
بايد به مردم ضرورت و خوبيِ پرهيز از آلودن محيط زندگي، خوددارى از ريختن زباله بر زمين و نيالودن جويبارها و آبها را به کثافات و خلاصه لذات زيبائى و پاکيزگى طبيعت را آموخت. بايد به کودکان و بزرگسالان و به مردمى که از موهبت باورهاى مذهبى بهرهمند هستند اين سخن شريف را گوشزد کرد که 'اِنّاللهَ جَميلٌ وَ يُحِبُالجمال' (خدا زيبا است و زيبائى را دوست دارد). باور داشته باشيم که هيچ زيبائى زيباتر از پاکيزگى نيست و نظافت جزئى از ايمان است (النظافة منالايمان). و بايد به روشهاى گوناگون: آموزش در مدارس، سخنراني، نصب آگهى در سواحل دريا، کرانهٔ رودخانه، در کوهستان و دل جنگلها و شدتها و خلاصه هرجا که قدمگاه آدمين است به آنان فهمند که اين طبيعت زيبا جان دارد و نبايد به آن آسيب رساند. شاخ و برگ درختان سايهافکن را که مأمن بلبلان نغمهسرا است نبايد شکست و...، زيرا با آلودن طبيعت و صدمه زدن به درختان، آن طراوت و زيبائى که جاذب آدمى است نابود مىشود.
|