|
|
|
در معيار بينالمللى، خانوار شامل افرادى است که در امرار معاش و خوراک اصلى روزانه شريک و سهيم باشند (امانى، ۱۳۵۴؛ ۳). جمعيتشناسان و صاحبنظران علوم اجتماعى در تعريف خانوار مىگويند: 'خانوار يک واحد آمارى است با ويژگىهاى اجتماعى و اقتصادى معينى، مرکب از افرادى که در يک کانون زندگى مىکنند (وحدت زندگي)، زير يک سقف مىخوابند (وحدت محل سکونت)، هم خرج هستند، (وحدت بودجه) و دور يک ميز يا سفره غذا مىخورند (همسفرگي)' . کاربرد اصطلاحات آتش، اجاق و کانون که هنوز هم در بعضى موارد استعمال مىشوند، يادآور مفهوم خانوار است.
|
|
|
- خانوار معمولى:
|
خانوار معمولى عبارت است از يک يا چند نفر که همخرج هستند و تغذيه و اقامتگاه مشترک دارند.
|
|
- خانوار دستهجمعى يا مجازى:
|
خانوارى است که در آن افراد زياد بهدليل داشتن هدف يا علايق مشترک مانند تحصيل، بيمارى و مانند اينها بهصورت جمعى در مؤسساتى همچون خوابگاه دانشجوئي، آزمايشگاه، سربازخانه و غيره زندگى مىکنند.
|
|
- خانوارى مهمانوار:
|
خانوارى است متشکل از افرادى که در مقابل پرداخت وجه معينى در منزلى سکونت دارند و غذا را با اعضاى خانوار صاحب منزل صرف مىکنند و با آنها هيچگونه بستگى ندارند.
|
|
- خانوار اجارهنشين اتاق مجهز:
|
خانوارى است مرکب از افرادى که در خانهاى مستأجر هستند و در مقابل پرداخت اجارهبها، غذا را با اعضاى خانواده موجر صرف مىکنند.
|
|
|
|
|
|
انواع خانوار معمولى از نظر 'تعداد و ترکيب اعضاء' بر دو گونه است:
|
|
- خانوار ساده: خانوارى است که از يک خانوادهٔ زيستى (زن و شوهر و فرزندان آنها) تشکيل مىشود و افراد ديگرى در آن زندگى نمىکند.
|
|
- خانوار ترکيبى: خانوارى است که از دو يا چند خانوادهٔ زيستى و يا از يک خانوادهٔ زيستى و تعدادى از وابستگان ديگر ترکيب مىيابد.
|
|
از نظر 'نوع سکونت' خانوار معمولى به دو شکل تقسيم مىشود:
|
|
- خانوار ساکن: خانوار معمولى ساکن خانوارى است که در اقامتگاه ثابت سکونت دارد.
|
|
- خانوار غيرساکن: خانوار معمولى غيرساکن به خانوارى اطلاق مىشود که اقامتگاه ثابتى براى سکونت ندارد. اين خانوار، خود به سه شکل مشاهده مىشود:
|
|
۱. خانوار کوچرو: اين خانوار از نقطهاى به نقطهٔ ديگر، با قصد مراجعت به مبدأ، حدکت مىکند. کوچ معمولاً با شرکت همهٔ اعضاى خانوار و همراه با اثاثيه و بار و بنهٔ منزل صورت مىگيرد. اگر خانوار کوچرو وابستگى ايلى داشته باشد، خانوار عشايرى است و در غير اين صورت خانوار غيرعشايرى تلقى مىشود.
|
|
۲. خانوار کولى: اين خانوار در محل ثابتى زندگى نمىکند و محل سکونت خود در بسيارى از ماههاى سال تغيير مىدهد.
|
|
۳. خانوار بىسرپناه: اين خانوار محل زندگى مشخصى ندارد و شبها در پارکها، خاربهها، زير پلها و جاهائى از اين قبيل بيتوته زندگى مىکند. اين خانوارها اکثراً يک نفره هستند ولى در کشورهائى نظير ممالک آسياى جنوبى و آمريکاى لاتين بهصورت خانوارهاى معمولى چند نفره نيز ديده مىشوند (تودارو، ۱۳۶۴؛ ۷۲).
|
|
از نظر ساخت خانوار، خانوار معمولى را به چند نوع تقسيم مىکنند:
|
|
- زن و شوهرى بدون فرزند
|
- زن و شوهرى با فرزندان ازدواج نکرده
|
- زن و شوهرى با فرزندان ازدواج کرده و نکردهٔ بدون نوه
|
- زن و شوهرى با فرزندان ازدواج کرده و نکردهٔ داراى نوه
|
- هر يک از انواع فوق (۱ تا ۴) با يک چند نفر خويشاوند
|
- هر يک از انواع فوق (۱ تا ۵) با يک يا چند نفر غيرخويشاوند (امانى ۱۳۵۲؛ ۲۴).
|
|
| بعد خانوار و شاخصهاى آمارى آن
|
|
منظور از بعد يا حجم خانوار در پژوهشها جمعيتى تعدادى از افراد است که بهطور رسمى و يا عرفى يا شرعى جزو يک خانوار محسوب مىشوند. بعد خانوار که تسامحاً بهجاى خانواده نيز بهکار مىرود، بيشتر يک مفهوم آمارى و جمعيت شناختى است. در سرشمارىها و بررسىهاى نمونهاى معمولاً خانوار را مورد مطالعه قرار مىدهند.
|
|
شاخصهاى مهمى که در اندازهگيرى بعد خانوار بهکار مىروند، عبارت است از:
|
|
- ميانگين: يکى از شاخصهاى اندازهگيرى بعد خانوار، ميانگين يا متوسط حجم خانوار است که از تقسيم کلّ يک جامعه در زمان معين بر تعداد کل خانوارها بهدست مىآيد.
|
|
- ميانه: شاخصى است که نصف خانوارهاى جامعه بيشتر و نصف ديگر کمتر از آن هستند.
|
|
- نما يا مد: شاخصى است که رايجترين بعد خانوار را در جامعه نشان مىدهد.
|
|
مطالعات آمارى حاکى از آن است در حالىکه ميانگين بعد خانوارهاى ايران در سال ۱۳۳۵، ۸/۴ نفر بود، در سالهاى ۱۳۴۵، ۱۳۵۵، ۱۳۶۵ و ۱۳۷۵ به ترتيب به ۰/۵، ۰۲/۵، ۱۰/۵ و ۸۵/۴ نفر تغيير يافته است. در سال ۱۳۷۵ ميانگين بعد خانوارهاى شهرى ايران ۶۴/۶، خانوارهاى روستائى ۲۳/۵ و خانوارهاى عشايرى ۴۳/۵ نفر بوده است (سرشمارى عمومى، ۱۳۷۵؛ ۳۵).
|
|
|
|