|
|
بنا به گفته پياژه، روانشناس معروف معاصر، اين دوره از رشد ذهنى به نام مرحلهٔ 'عمليات صوري' نامگذارى شده است. نوجوانان مىتوانند فرضيههائى را طرح نموده، با استفاده از يک روش نظامدار شروع به آزمايش اين فرضيهها نمايند. اين توانائي، به تصوّر درآوردن پيشامدهاى احتمالى فراتر رفتن از محدودهٔ واقعيت موجود است در اين مرحله نوجوانان به مسائل فسلفى و عقيدتى مىانديشند و درباره شيوهٔ اداره جهان به دست بزرگسالان ابراز ترديد مىنمايند. با مسائل فرضي، با آينده و با مسائل مربوط به جهانبينى درگير مىشوند.
|
|
|
تغييرات عظيم جسمى و رشد ناگهانى اعضاء بدن در دوران بلوغ بر حالات رواني-عاطفى نوجوانان اثر مىگذارد. نوجوان در اين دوره دچار نوعى تعجب و اضطراب و تشويش مىگردد. بهخصوص اگر نوجوان در مورد دوران نوجوانى و تغييرات آنها اطلاعات و آگاهى لازم را دريافت ننموده باشد. اين دوره از لحاظ روانى دورهٔ نگرانىها و از لحاظ عاطفى دورهٔ ترس و وحشت ناميده شده است. چنانچه فشارها و ناراحتىهاى درونى با ناراحتىها و شکستهائى که از جانب محيط وارد مىشود توأم گردد ممکن است نوجوان بيمار يا بزهکار شود. نوجوانان در اين دوره از سن به ظاهر و جسم خود زياد توجه مىنمايند و براى خود و ديگران عيوب تصورى و خيالى قائل هستند و به تبع آن عيب خيالى و تصورى که به گمان خود نوجوان واقعى مىنمايد، احساس حقارت و خود کمبينى در نوجوان بهوجود مىآورد.
|
|
|
نوجوانان خيلى زود تحت تأثير احساسات قرار گرفته، بىحوصله و تندخود مىشوند. زودرنجى و بىقرارى باعث مىشود که خلق و خوى تحريکپذير داشته باشند، به کوچکترين محرکى برانگيخته گردند. به سرعت نسبت به فردى علاقهمند شده، ممکن است همين فرد موردنظر در او ايجاد تنفر نمايد. در اينگونه مواقع خشونت و يا تنبيه نتيجهاى ندارد و نوجوان را دچار احساسات شديد نموده، در او عکسالعمل دفاعى را بهوجود مىآورد.
|
|
|
بعضى نوجوانان در اين دوره درونگرا مىشوند و از اجتماع دورى مىجويند و در انزواء و گوشهگيرى به سر مىبرند. نوجوانان مايل هستند که گوشهاى آرام و خلوت پيدا کرده، مشاهدات خود را تجزيه و تحليل نمايند و براى سؤالات خود جوابهائى پيدا کنند. بعضى از روانشناسان معتقد هستند که نوجوان در مرحله خودشناسى است و بدين منظور است که مىخواهد ساعاتى را تنها باشد و به خودشناسى بپردازند.
|
|
|
نوجوان اغلب به دو عاطفهٔ متضاد دچار مىگردد. يعنى در آن واحد به دو جهت مخالف توجه و فکر مىکند. از يک طرف امرى را تصديق مىکند و از طرف ديگر همان امر را تکذيب مىنمايند. با کسى مهربانى نموده، به او محبت دارد و در عين حال کينهاى هم نسبت به او در دل دارد. از يک طرف احساس استقلال نموده، مىخواهد از خانواده قدرى فاصله بگيرد. از طرف ديگر احساس مىکند که هنوز به والدين و خانواده احتياج دارد و به آنها وابسته است.
|
|
| جلبتوجه ديگران و برترىجوئى
|
|
نوجوان تمايل دارد که خودنمائى نموده، خود را مطرح سازد و توجه ديگران را به خود جلب نمايد. تقليد، رقابت، انتقامجوئي، استدلال، خودرأيي، خودنمائى و غرور که در نوجوانان ديده مىشود، بيشتر بهمنظور اثبات شخصيت بارز و برترى خود نسبت به ديگران است. با ديگران بحث مىکند و استدلال مىآورد تا فکر خود را بقبولاند.
|
|
|
رقابت اگر سالم و بدون غرض باشد مفيد است و ايجاد فعاليت و ابتکار مىنمايد ولى اگر از روى حسد و کينه و به شکل رقابتهاى شديد درآيد نوعى حالت نفرت و خصومت در آن ظاهر مىگردد که عواقب خوبى ندارد.
|
|
|
تصور و تخيل در اين دوره غيرقابل اجتناب و يکى از ويژگىهاى اين دوره است. نوجوان مرتباً براى خود طرح و نقشه مىريزد. اين طرحها مىتواند هم براى زمان حال و هم براى آينده باشد و چون اين تخيّلات و تصوّرات و نقشهها با واقعيت فاصله دارند و عملى نمىگردند، نوجوان را اندوهگين مىسازد.
|
|
|
اغلب نوجوانان براى اثبات شخصيت و برترى خود، رويّه مخالفت و نافرمانى و لجاجت را در پيش گرفته، هر امرى را با بدبينى نگريسته، حالت منفى و مخالفت به خود مىگيرند.
|
|
بهطورکلى بايد گفت که عواطف در جوانان بهصورتهاى مختلف خودنمائى مىکند و اختصاص به خشم و ترس و حسد و محبت ندارد بلکه تمايلات، آرزوها، غرور، بيزارىها، بذلهگوئىها و گستاخىها همگى در نوجوان رنگ عاطفى دارد و عکسالعملهاى نوجوانان را هدايت مىنمايد. از جمله عواطف دوران بلوغ مىتوان به انواع ترسها مثل: ترسهاى مدرسهاى (مانند ترس از امتحان)، ترسهاى خانوادگى (مانند ترس از کشمکشهاى خانوادگي)، ترسهاى اجتماعى (مانند ترس از حضور در جمع) و خشم و محبت و دوستى اشاره نمود.
|