چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

صنما سپاه عشقت به حصار دل درآمد


صنما سپاه عشقت به حصار دل درآمد    بگذر بدین حوالی که جهان به هم برآمد
به دو چشم نرگسینت به دو لعل شکرینت    به دو زلف عنبرینت که کساد عنبر آمد
به پلنگ عزت تو به نهنگ غیرت تو    به خدنگ غمزه تو که هزار لشکر آمد
به حق دل لطیفی خوش و مقبل و ظریفی    که بر او وظیفه تو ابدا مقرر آمد
که خلیل حق که دستش همه سال بت شکستی    به خیال خانه تو شب و روز بتگر آمد
تو مپرس حال مجنون که ز دست رفت لیلی    تو مپرس حال آزر که خلیل آزر آمد
به جهانیان نماید تن مرده زنده کردن    چو مسیح خوبی تو سوی گور عازر آمد
چه خوش است داغ عشقت که ز داغ عشق هر جان    ز خراج و عشر و سخره ابدا محرر آمد
به سوار روح بنگر منگر به گرد قالب    که غبار از سواری حسن و منور آمد
ز حجاب گل دلا تو به جهان نظاره‌ای کن    که پس گل مشبک دو هزار منظر آمد
دو سه بیت ماند باقی تو بگو که از تو خوشتر    که ز ابر منطق تو دل و سینه اخضر آمد


همچنین مشاهده کنید