داروهاى اصلى ضدّ تيروئيدى که در ايالات متحده مورد استفاده قرار دارند عبارتند از: پروپيل تيواوراسيل (PTU) با دوز خوراکى ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ ميلىگرم در روز، و متىمازول با دوز خوراکى ۳۰ تا ۱۰۰ ميلىگرم در روز. اين داروها از اتصال يد معدنى و جفت شدن يدوتيروزينها در غدهٔ تيروئيد جلوگيرى مىکنند. مزيت استفاده از داروها نسبت به عمل جراحى برداشتن تيروئيد (تيروئيدکتومي) و يد راديواکتيو در درمان بيمارى گريوز اين است که داروها عملکرد غده را سرکوب مىکنند بدون آنکه آن را تخريب کنند؛ بنابراين، احتمال بروز هيپوتيروئيدى بعدى کاهش مىيابد. اين نوع از درمان ممکن است بهعنوان درمان قطعى و يا براى آمادهسازى بيمار براى جراحى يا درمان راديواکتيو بعدى مورد استفاده قرار گيرد. زمانى که پروپيل تيواوراسيل بهعنوان درمان قطعى تجويز مىشود، هدف از درمان حفظ بيمار در وضعيت يوتيروئيد است، تا زمانى که بيمارى خودبهخود بهبود يابد. بهبود طولانىمدت بعد از ۱۸ ماه درمان داروئى در ۳۰% از بيماران ديده مىشود که بعضى از آنها نيز نهايتاً هيپوتيروئيد مىشوند. عوارض جانبى عبارتند از: راش و تب (۴-۳%) و آگرانولوسيتوز (۴/۰ - ۱/۰%). به بيمار بايد هشدار داده شود که در صورت بروز تب يا گلودرد، دارو را قطع کرده و به پزشک مراجعه کند.
يد راديواکتيور
پس از آنکه بيمار با داروهاى ضدّ تيروئيد درمان و يوتيروئيد شد، مىتوان يد راديواکتيو (131I) را با اطمينان تجويز کرد. يد راديواکتيو براى بيمارانى توصيه مىشود که سن بيشتر از ۴۰ سال و شرايط نامناسب براى جراحى دارند و يا بيمارانى که مبتلا به هيپرتيروئيدى عودکننده هستند. تا به امروز، درمان هيپرتيروئيدى با دوزهاى درمانى يد راديواکتيو با افزايش بروز لوسمي، سرطان تيروئيد با آنومالىهاى مادرزادى همراه نبوده است. با اين حال، نشان داده شده که پس از درمان هيپرتيروئيدى با يد راديواکتيو، ميزان بروز تومورهاى خوشخيم تيروئيد افزايش مىيابد. در بيماران جوان، به يقين خطرات تشعشع بيشتر بوده و احتمال بروز هيپوتيروئيدى در واقع ۱۰۰% است. بعد از گذتش يک سال از درمان با يُد راديواکتيو، احتمال بروز هيپوتيروئيدى هر سال حدود ۳% افزايش مىيابد.
کودکان مبتلا به هيپرتيروئيدى و خانمهاى باردار نبايد تحت درمان با يُد راديواکتيو قرار بگيرند.
جراحى
۱. انديکاسيونهاى برداشتن ناکامل تيروئيد:
از جمله مزاياى اصلى برداشتن ناکامل تيروئيد، کنترل سريع بيمارى و بروز کمتر هيپوتيروئيدى در مقايسه با درمان با يُد راديواکتيو مىباشد. جراحى در موارد زير ترجيح داده مىشود: ۱. وجود يک گواتر بزرگ يا گواتر مولتى ندولرى که جذب يد راديواکتيو به نسبت در آن پائين است؛ ۲. وجود يک ندول تيروئيد که احتمال بدخيمى دارد؛ ۳. در درمان کودکان و خانمهاى باردار؛ ۴. در درمان زنانى که قصد دارند طى يک سال پس از درمان حامله شوند؛ ۵. در بيمارانى که مبتلا به هيپرپاراتيروئيدى ناشى از آميودارون هستند؛ و ۶. در درمان بيمارانى که از نظر روانى يا ذهنى مختلف بوده.
۲. آمادگى براى جراحى:
خطر برداشتن تيروئيد در گواتر سمي، بهدليل استفادهٔ همزمان از يد و داروهاى ضدّ تيروئيد قبل از عمل جراحي، ناچيز است. پروپيل تيواوراسيل يا هر داروى ضدّ تيروئيد ديگر تا زمانى که بيمار يوتيروئيد شود، تجويز مىشود و تا زمان عمل جراحى ادامه پيدا مىکند. سپس براى کاهش دادن شکنندگى و واسکولاريتهٔ غدهٔ تيروئيد و در نتيجه تسهيل عمل برداشتن تيروئيد از نظر تکنيکي، ۲ تا ۵ قطره محلول يديد پتاسيم يا محلول لوگل به همراه پروپيل تيواوراسيل به مدت ۱۰ تا ۱۵ روز قبل از عمل به بيمار داده مىشود.
گاهى از اوقات، بيمار هيپرتيروئيدى که درمان نشده يا درمان کافى نگرفته است بهدليل مشکل نامربوط ديگر نظير آپانديسيت حاد بهعمل جراحى نياز پيدا مىکند و درنتيجه کنترل
فورى هيپرتيروئيدى لازم خواهد شد. اينگونه بيماران بايد به روشى شبيه به طوفان تيروئيدى تحت درمان قرار بگيرند، چون گاه استرس جراحى يا تروما زمينهساز طوفان تيروئيدى يا
بحرانهاى تيروئيد مىشود. درمان در بيماران هيپرتيروئيدى که دچار طوفان تيروئيدى هستند و يا به جراحى اورژانس نياز دارند بهشرح زير است: پيشگيرى از آزاد شدن هورمونهاى
تيروئيدى از پيش ساختهشده؛ دادن محلول لوگل يا سديم ايپودات؛ تجويز پروپرانولول (β - بلوکر) براى خنثى کردن تظاهرات محيطى تيروتوکسيکوز؛ و کاهش دادن ميزان توليد هورمون تيروئيد
و تبديل خارج تيروئيدى T4 به T3 با تجويز پروپيل تيواوراسيل. ساير ملاحظات مهم عبارتند از: درمان علل زمينهاى (نظير عفونت و واکنشهاى داروئي)؛ حمايت از اعمال حياتى با دادن اکسيژن، آرامبخش، مايعات داخل وريدى و کورتيکواستروئيدها؛ و پائين آوردن تب.
۳. برداشتن ناکامل تيروئيد:
درمان کردن هيپرتيروئيدى با برداشتن ناکامل تيروئيد، هم هيپرتيروئيدى و هم گواتر را برطرف مىکند. قاعده بر اين است که تمام تيروئيد برداشته مىشود و فقط ۳ تا ۸ گرم از آن باقى مىماند و غدد پاراتيروئيد و اعصاب راجعهٔ حنجره نيز دستنخورده برجاى مىمانند.