براى هرنوع کار همهگيرى شناختى تعريف واژهها ضرورى است؛ مانند: گزارشدهى بيماري، اندازهگيرى ابتلا و ميرايى و... تعريف قطعى واژههايى مانند همهگيري، عفونت و مراقبت از بيماري در بررسى همهگيرى شناختى بيمارىهاى عفونى لازم است. ذيلاً تعريف چند واژه مربوط به اين قسمت ذکر مىشود.
|
|
|
|
ورود و گسترش يا تکثير يک عامل عفونى بيمارىزا به بدن انسان يا حيوان را عفونت مىنامند. واژه عفونت همچنين حاکى از آن است که بدن بهطريقى دربرابر هجوم عامل بيمارىزا از خود پاسخ نشان داده و اين پاسخ مىتواند بصورت پاسخ ايمنى (که شواهد آن ممکن است به آسانى بدست نيايد) و يا بروز بيمارى باشد. عفونت مىتواند منجر به بيمارى بشود يا نشود.
|
|
عفونت داراى سطوح گوناگونى است: استقرار (Colonisation) مانند استقرار استافيلوکوک طلايى بر پوست و نازوفارنکس سالم، بدون نشانه بالينى Subclinical يا ناپيدا Inapperant (مانند ويروس فلج کودکان)، پنهانى Latent (مانند ويروس تبخال ساده)، و عفونت با نشانههاى بالينى Clinical.
|
|
|
وجود عامل بيمارىزاى عفونى بر سطح بدن و نيز بر لباس، اسباببازي، بستر خواب، لوازم جراحى يا پانسمان، يا ديگر لوازم بىجان يا بر روى مواد ازجمله آب، شير، و خوراک را آلودگى ميکروبى مىنامند.
|
|
|
واژه آلايندگى (Pollution) با آلودگى متفاوت و نشانه وجود مواد نفرتانگيز و زيانبار درمحيط زيست است که ضرورت ندارد مواد عفونى باشند، مانند آلودگى آبوهوا و ... به مواد آلاينده.
|
|
آلودگى ميکروبى در سطح بدن نشانه وجود حالت حامل (Carrier) نيست.
|
|
| آلايش يا آلودگى انگلى (Infestation)
|
|
جايگزيني، گسترش و توليدمثل بندپايان بر سطح بدن يا لباس را آلايش مىنامند مانند آلودگى به شپش، هيره و... بعضى مصنفان اين واژه را براى بيان هجوم کرمهاى انگلى (مانند آسکاريس) روده هم بهکار مىبرند. جاها و لوازم آلوده لوازمى هستند که اشکال جانورى بخصوص بندپايان يا جوندگان را در خود جاى داده يا حمل مىکنند.
|
|
|
انسان يا حيوان (ازجمله پرنده يا بندپا) که جايى براى جايگزينى يا ادامه زندگى عامل بيمارىزاى عفونى بصورت طبيعى (و نه با وضعيت تجربي) باشد، ميزبان ناميده مىشود. ميزبان اجبارى يعنى تنها ميزبان عامل عفونى (مانند انسان براى سرخک و حصبه). اگر عاملى انگلى يا عفونى در بدن ميزبان به دوره بلوغ جنسى برسد، يا مراحل جنسى خود را بگذراند ميزبان نهايى يا اوليه ناميده مىشود، ميزبانهاى که عاملعفونى يا انگلى حالت غيرجنسى يا لاروى خود را در بدن آنها بگذارند ميزبان ثانوى يا واسطهاى ناميده مىشوند. ميزبان انتقالى وقتى است که عامل زنده بيمارىزا بدون آن که تکامل يابد در بدن حامل زنده مىماند.
|
|
| بيمارى عفونى (Infectious Disease)
|
|
تظاهرات بالينى ناشى از يک عفونت در انسان يا جانوران را بيمارى عفونى مىنامند.
|
|
| بيمارى واگير (Contagious Disease)
|
|
بيماريى است که درنتيجه تماس به ديگرى منتقل شود؛ مانند: بيمارى گال، تراخم، جذام و بيمارىهاى منتقله از راه آميزش جنسي.
|
|
| بيمارى قابل واگيرى (Communicable Disease)
|
|
بيماريى است که درنتيجه يک عامل عفونى بيمارىزا يا فرآوردههاى سمّى آن باشد و بتواند بصورت مستقيم يا غيرمستقيم از انسان به انسان، از جانور به جانور ديگر يا از راه محيط زيست (يعنى هوا، گرد و غبار، خاک، آب، خوراک و...) به انسان يا حيوان منتقل شود.
|
|
|
عبارتست از بروز غيرمعمول بيمارى در يک جامعه يا منطقه، يا رويداد، غيرمعمول، رفتارهاى ويژه مرتبط با سلامتى (مانند سيگارکشيدن)، يا ديگر وقايع مرتبط با بهداشت (مانند سوانح ترابري)، که آشکارا بيش از بويداد پيشبينى شده باشد. مقدار موارد بيمارى که پيش از آن و در نبود همهگيرى روى مىداده فراوانى پيشبينى شده بهشمار مىآيد. بعضى اشخاص واژه طغيان Outbreak را بهجاى همهگيري بهکار مىبرند تا کمتر موجب وحشت مردم شود، از واژه همهگيرى در مواردى که شمار موارد بيمارى واقعاً بسيار زياد باشد استفاده مىنمايند.
|
|
تعريف مذکور نهتنها همهگيرىهاى کوتاهمدت معمول بيمارىهايى مانند سرخک، آبلهمرغان و وبا را دربر مىگيرد، بلکه همهگيرىهاى نوين و آرام بيمارىهاى غيرواگير (مانند CHD، سرطان ريه و...) را هم شامل مىشوند. در همهگيرىهاى آرام مقياس زمان به جاى چند روز يا چند هفته به چندين سال مىرسد. پيشرفت آرام اين همهگيرىها ابعاد آنها را پنهان مىسازد.
|
|
واژههاى کليدى براى تعريف همهگيرى عبارتند از: افزايش در رويداد پيشبينى شده هيچگونه توافقى درباره اين که چه چيزى افزايش چشمگير را تشکيل مىدهد وجود ندارد. مثلاً؛ يک بيمارى مانند وبا در حال عادى در آمريکا وجود ندارد از اينرو حتى يک مورد بيمارى وبا مىتواند در آن کشور يک همهگيرى بالقوّه باشد، ولى در کشورهايى که وبا همواره بصورت بومى وجود دارد (مانند هند و بنگلادش)، حتى اگر چند صد مورد وبا در يک سال باشد عادي يا بروز پيشبينى شده بهشمار مىرود (وضعيت بومي) و براى آن که در چنين کشورهاى وبا همهگير شناخته شود چندين صد يا چندهزار مورد (يعنى بيش از حد فراوانى بومي) بايد روى دهد حدّ دلخواه دوخطاى معيار بيش از تعداد فراوانى بومى براى تعيين آستانه همهگيرى بيمارىهاى عادى بهکار گرفته مىشود.
|