پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
تفاوت روانشناسی اجتماعی با رشتههای علمی مشابه
گفتيم که روانشناسى اجتماعي، رفتارهاى اجتماعى را مطالعه مىکند. اما همهٔ رفتارها اجتماعى نيست. روانشناسى اجتماعى نوعى تخصص در روانشناسى است و مىدانيم که روانشناسي، رفتارهاى غيراجتماعى را نيز مطالعه مىکند. | |
روانشناسى عمومي، که باز هم نوعى تخصص در روانشناسى است، به مطالعهٔ رفتارهائى مىپردازد که با نفوذ اجتماعى ارتباط ندارند. اين رفتارها کدامها است؟ شکل خطاى ادراکى مولر - لاير نمونهاى از اين رفتارها را نشان مىدهد. وقتى به دو پارهخط شاخکدار نگاه مىکنيم، بالائى کوتاهتر از پائينى بهنظر مىرسد، اما در اصل آن دو برابر هستند. در اينجا مرتکب خطاى ادراکى مىشويم، خطائى که با نفوذ اجتماعى ارتباطى ندارد. کافى است شما نيز در مقابل اين دو پارهخط قرار بگيريد تا گرفتار خطاى ادراکى شويد. اين خطا به جنس، قوم، سن و برخى عوامل ديگر وابسته نيست. خطاى ادراکى عموميت دارد و در همهٔ انسانها ديده مىشود. | |
خطاى ادراکى مولر - لاير (Muler Lyer). بهرغم آنچه در نگاه اول بهنظر مىرسد، طول دو پارهخط برابر است. اين خطا مستقل از هر نوع نفوذ اجتماعى است. بنابراين، مطالعهٔ آن مورد توجه روانشناسى اجتماعى نيست. | |
براساس اين مثال، مىتوان گفت که روانشناسى عمومي، رابطهٔ آزمودنى (شخص) و موضوع (در اينجا دو پارهخط شاخکدار) را مطالعه مىکند، در صورتى که روانشناسى اجتماعى رابطه بين دو آزمودنى (يا بيشتر) در مقابل يک موضوع را مورد مطالعه قرار مىدهد. بهعنوان مثال، اگر، پيش از پاسخگوئى آزمودنى به شکل خطاى ادراکى مولر - لاير، پنج نفر ديگر با آزمايشگر همدست شوند و همه بگويند که اين دو پارهخط برابر هستند، موقعيتى بهوجود خواهد آمد که مورد توجه روانشناسى اجتماعى است. | |
بنابراين، روانشناسى اجتماعى يکى از رشتههاى فرعى روانشناسى است، اما جامعهشناسى رشتهٔ جداگانهاى است. جامعهشناسى معمولاً در دانشکده و گروه آموزشى ديگرى تدريس مىشود، گروهى که معمولاً از جامعهشناسان تشکيل مىشود نه از روانشناسان. با اين همه، به آسانى نمىتوان بين روانشناسى اجتماعى و جامعهشناسى مرز مشخصى تعيين کرد. اشتباه خواهد بود اگر تصور کنيم که روانشناسى عمومي، تنها افراد، روانشناسى اجتماعي، گروههاى کوچک و جامعهشناسي، مجموعههاى بسيار بزرگ را مطالعه مىکند. در اين مبحث شما را هدايت خواهيم کرد تا از خود (Self) شروع کنيد و به طرف روانشناسى جمعى (Collective Psychology) (گروههاى بزرگ) پيش برويد و در عين حال متوجه شويد که اين کار خيلى هم آسان نيست. | |
براى روشنتر شدن آنچه تا به حال گفته شد، تعدادى از سؤالاتى که در اين مبحث مطرح مىشوند و در سه سطح تحليل قرار مىگيرند، ارائه مىکنيم: | |
۱. آنچه در ذهن شخص، به هنگام مطالعهٔ خطرات سيگار بر سلامت جسمي، مىگذارد (مطالعهٔ فرد) | |
۲. تعامل بين افراد گروهى که براى افزايش بهرهورى کارخانه تصميم مىگيرند (مطالعهٔ گروه کوچک) | |
۳. پخش شايعه در ميان تودهٔ مردم (مطالعهٔ گروه بزرگ) | |
جامعهشناسان، به همان اندازه که دوست دارند پديدههاى مربوط به کل جامعه را مطالعه کنند، دوست دارند پديدههاى بسيار جزئى و به اصطلاح ميکروسکوپى را نيز مورد بررسى قرار دهند. بهنظر جامعهشناسان، کوچکترين واحد مشاهده، رابطه بين دو فرد است. | |
با ايجاد اين تمايز بين دو رشته، جاى تعجب نخواهد بود که روانشناسى اجتماعى و جامعهشناسى مفاهيم مشترک زيادى داشته باشند. برخى مفاهيم، مثل نگرش (Attitude)، ريشه در روانشناسى اجتماعى دارد، حال آنکه برخى ديگر مخصوص جامعهشناسى است، از جمله مفهوم تصوير اجتماعى (Social Representation). | |
تفاوت عمدهٔ ديگرى که بين روانشناسى اجتماعى و جامعهشناسى وجود دارد، عبارت از تفاوت در روشهاى علمى مورد توجه آنها است. در واقع، روانشناسى اجتماعى بيشتر بر آزمايش تکيه دارد، حال آنکه جامعهشناسى معمولاً از روش مشاهده استفاده مىکند. با اين حال، اين تفاوت از سالها پيش در حال کاهش يافتن است، زيرا روانشناسان اجتماعي، بيش از پيش متوجه شدهاند که کارهاى آنها به اجبار بايد با اجتماع ارتباط داشته باشد و اين اجبار آنها را وادار مىکند تا از آزمايشگاههاى خود بيرون بيايند و در متن جامعه و در موقعيتهاى واقعى به مطالعه بپردازند. | |
روانشناسى اجتماعى مخصوصاً در آمريکاى شمالى و چند کشور اروپائى رشد کرده است. اما، مىدانيم که اين جوامع با ساير جوامع جهانى خيلى تفاوت دارند. آيا تحقيقات روانشناسان اجتماعي، در صورتى که در جاهاى ديگرى انجام گرفته باشد، همان نتايج را بهدست خواهد آورد؟ بدون آنکه بتوانيم به اين سؤال پاسخ کلى بدهيم، يادآورى مىکنيم که مطالعات مردمشناسى فرهنگي، مرجع بسيار خوبى براى روانشناسان اجتماعى است. در واقع، مردمشناسان رفتارهاى اجتماعى را مطالعه مىکنند، اما در جوامعى کاملاً متفاوت از جوامع آمريکاى شمال و اروپا. با اين همه، لازم به يادآورى است که، در سالهاى اخير، روانشناسان اجتماعى نزديکبينى فرهنگى خود را، بر اثر مقايسههاى فراوان بين فرهنگي، کاهش دادهاند (اسميت و باند (Smith And Bond) در سال ۱۹۹۳. بهعنوان مثال، مىتوان به مطالعهٔ ارزشها (Values) اشاره کرد (شوارتز Schwartz) در سال ۱۹۹۲. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست