پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا
نتایج اجتماعی تکنیک
خيلى از نظريههاى تحول اجتماعى که بهويژه منعکسکننده 'سرعت متفاوت توسعه' بين قلمروهاى ساختارى گوناگون هستند، آن نوع محيط فنى را در نظر مىگيرند که نقش پيشگامى را بازى مىکنند و کل نسجهاى اجتماعى را به حرکت و تنش (يا به عدم تعادل زماني) مىکشانند (رجوع کنيد به: مبحث موضوعات اصلى جامعهشناسى - مسائل بنيادى جامعهشناسى کلان - تحول اجتماعي). تفاوتگذارى و تمايز مارکس بين مناسبات توليدى (يعنى شبه سيستم اجتماعى - اقتصادي) و نيروهاى توليد (يعنى سطح تکنيک) يکى از برجستهترين مثالهاى اين نوع تصورات است: نظريه لنسکى درباره تحول اجتماعى (و نيز طبقهبندى اجتماعى او) که به يک جبرگرائى تکنولوژيک ختم مىشود، نمونه ديگرى از اين نوع است. جامعهشناسان متعدد ديگرى از وبر گرفته تا هابرماس، از آلنتورن تا بلاونر (Blauner) همين نوع تصورات را تکامل دادهاند؛ بدين صورت که براى تکنيک از لحاظ بروز تشنجات اجتماعى و تضادهاى جامعه نقش برانگيزاننده قائل شدهاند. |
همچنين در ديدگاههاى کنوني، يافتههاى تجربى دلالت بر 'پسرفتگى فرآيند نوگري' (نوگرى معادلى است که من با استناد به آقاى داريوش آشورى براى مدرنيزاسيون بهکار گرفتهام). اجتماعي، در قلمرو نهادهاى سياسي، اجتماعى و فرهنگى در برابر سطح توسعه تکنولوژيک دارند. |
بهعلاوه مىتوان شکل خاص 'پسرفتگى فرهنگي' (Cultural lag) را از لحاظ نظريه سيستمى نيز توصيف کرد. برحسب نظريه لانگه (۱۹۵۵) تکنيک، بيانگر خردهسيستم اجتماعى تاحدى مستقل است که شيوه خردورزى کنشگران حاکم بر آن، کارآئى فنى آن را بيان مىکند. همچنين بهنظر ما اين امر قابل تعمق است که در اينجا سيستم فنى بهمنزله خردهسيستمى از سيستم اقتصادى فهميده شود حتى تا حدى با 'گرايشهاى استعمارزدگي' از سوى سيستم فني. هرچندممکن است فرضيه منطق خاصى براى سيستمهاى فنى و توسعه فنى درست باشد، در واقع ممکن است که معيارهاى کارآئى سيستم فنى با معيارهاى کارآئى سيستم اقتصادى مناسب و سازگار (kongruent) نباشند؛ اما با وجود اين حداقل همگرا (Konvergent) باشند. بهعلاوه بهنظر مىرسد که فراتر از اين معيارهاى فرضى کارآمدى - که بهعلاوه ممکن است برحسب قلمرو فني، منطق متفاوتى از کنشگران را در خود مستتر داشته باشند - 'عنصر بازيگرانه' معيني، يکى از اجزاء مرکبه مهم و همراه عمل فنى را بيان کند که بهمنزله اصطلاح انگيزه کنجکاوى و انگيزه بازيگرى به منصه ظهور برسد. اتفاقاً شايد اين امر نيز نيروى پيشبرنده اين عنصر مرکبه بازيگر باشد که زمينه گسترش براى تکنيک را در قلمرو اطلاعات و ارتباطات فراهم آمده است. |
اينک نگاهى به مقولهها و شعارهاى (Topos) گوناگون تحقيق فنى بىاندازيم. اين موضوع در دهه هفتاد هم نقطه ثقل روشنى در مباحث 'نتايج اجتماعى فني' داشته است. در اينجا کوشش شده است تا آثار توسعههاى فنى جديد را بر 'ساختار اجتماعي' (فىالمثل تغيير خواستها از سيستم آموزشي، تغيير طبقاتى در نابرابرىهاى اجتماعي، آزادسازى نيروهاى کارى و بيکارىهاى گسترده) و نيز بر 'رفتار اجتماعي' (فىالمثل تغيير فضاى تحرک نظارت و عمل، تغيير آگاهى کارگران صنعتي، اشکال تغييريافته ارتباطات) مورد مطالعه قرار دهند. اين مباحث درباره ارزيابى نتايج تکنيک به شيوه خاص بدون پرسش باقى مانده است، بهعلاوه نشان داده شده است که الزاماً مىبايستى از انديشههاى کلى به نفع ارزيابىهاى بسيار متفاوت و اغلب ترديدآميز بدين ترتيب صرفنظر شود: تکنيکى با مسير توسعه روشن و نتايج آشکار وجود ندارد (با وجود اين بسيارى از توسعههاى فنى محلهاى اشتغال را 'نابود مىکنند' و برعکس در مقايسه با آنها عده کمى محلهاى اشتغال جديد را ايجاد مىکنند). درنتيجه بررسى و نگرش جامعهشناسى تکنيک (در اين مورد رجوع کنيد به: رامرت - Rammert - در ۱۹۹۳) با شيوههاى سازماندهى اجتماعى و فرآيندهاى تصميمگيرى که در درون آنها توسعه فنى رخ مىدهد، جابهجا شد (رجوع کنيد به: وارسهوا - Warsewa - در ۱۹۹۳، ص ۳۷۶). |
همچنين نظرگزينىها و برداشتها درباره تکنيک و نيز مسئله 'پذيرش اجتماعي' آنها در دوگانگى پيشگفته منعکس مىشود. مطالعات تجربى منطبق با اين موضوع (فىالمثل جوفمان و کيستلر - Jaufmann, Kistler - در ۱۹۹۱) داورىهاى متفاوتى را نيز در سطح نظرگزينى تأييد مىکنند و بر اهميت شيوههاى متفاوت زندگى و محيط براى پذيرش و نيز بر نوع سود و فايدهدهى تکنيکهاى گوناگون برحسب 'فرهنگهاى واگرايانه فني' (divergenter-Technik-Kulturen) تأکيد دارند. در مجموع تصويرى از 'شک و ترديد مثبت مؤکّد' (Positiv-getönte Skepsis) براى توسعه کنونى حاصل مىشود که بيشتر 'کاهش دوستى بىمنطق فني' بهجاى افزايش کلى تکنيکستيزى تعيينکننده پيشداورىها، معنى مىدهند و اين امر براساس دلايل اصلى آموزش آرمانى انسان منشي، حداقل در آلمان بهطور کلى در قلمرو علوم انسانى و معنوي، سُنت خاص دارد. مسئله 'قابليت سازگارى اجتماعي' (sozialverträg lichkeit) تکنيک نيز با مسئله پذيرش فنى ارتباط تنگاتنگ دارد. |
برخلاف مفهوم 'قابليت سازگارى زيستمحيطي' که گاهگاه با طرحهاى شديد و مؤکد ملاحظه مىشوند، اصطلاح 'قابليت سازگارى اجتماعي' مثل گذشته مبهم است، بهعلاوه سيستمهاى مرجع اجتماعى متفاوت بهعنوان يک امر ممکن بررسى مىشوند. اکثراً مفهوم ساختدهى و تغيير در شرايط کار محدود مىمانند. مطلوبيت کاربرد در اينجا يک 'پاره معيار' (Subkriterium) مشخصى است. روشن نيست که آيا تحت مفهوم 'قابليت سازگارى اجتماعي' ، به خطر افتادن مشاغل و نيز هدايت تکنيک که از نظر اجتماعى قابل تحمل و حراستکننده محل کار باشد نيز بايد منظور شود يا نه؟ بهويژه اخيراً به اين موضوع اشاره کردهاند که افزايش سرعت نوآورىها، اجراء و تکميل، 'خطرپذيرى جديد بالقوه' را ايجاد مىکند که فراتر از خطرات صرفاً فنى (فىالمثل در نيروگاههاى اتمي) هستند و ارتباط معقول و قابل بازتابى را مىطلبند و نيز خواستهاى معينى را در مورد قابليت شرکت و صلاحيت ساختدهى مجريان درگير مىجويند. |
مقوله ديگر بحث جامعهشناسى تکنيک، تحقيق درباره 'زايش و پيدايش تکنيک' است. قضاياى از پيش مطرح شده و حاکم در اين چارچوب مرجع عبارتند از: 'انديشههاى خردورزي' (مثلاً تکنيک بهمنزله اصطلاح اقتصادى کردن، اندازهگيرى کردن، افزايش کارآئي) و نيز 'انديشههاى فرهنگي' (فىالمثل کارورزان فرهنگى و سرمشقهاى معنىدار، توليدات فنى و نيز کاربرد آن را تحت تأثير خود در مىآورند). در اينجا جاى اين پرسش است که آيا مىبايستى بين اين 'انديشهها' تصميم گرفت (رجوع کنيد به: براون - Braun در ۱۹۹۳) و يا - تحت شرايط متفاوت و گوناگون - هر دو وجه فرضى آن مدعى اعتبار و درستى هستند؟ همچنين نمىتوان به اين پرسش که 'چه کسى يا چه چيزي' پيشرفت فنى را هدايت مىکند، پاسخ روشن داد. در اين رابطه 'توسعه تکاملي' وجود دارند تا زايش و پيدايش تکنيک را در مفاهيمى مثل تغييرات، گزينش، پراکنده شدن و انتشار، بهطور مناسب توصيف کنند و نيز بر گزينش مؤثرترين 'راهحلها' دلالت دارند (جمله معترضه: آن چيزى که کاملاً مؤثر و کارآ معنى مىدهد، فقط گاهگاهى از طريق ترکيبات و بنيانهاى اجتماعى و تفسير، قابل استنتاج و فهميدن است). با وجود اين از لحاظ ديگر، هدايت عمدى و آگاهانه توسط مجريان وجود دارد که با منافع، نيازها و منابع گوناگون، توسعههاى فنى را القاء مىکنند يا آن را همراهى مىنمايند. به گفته رامرت: 'تحول فنى نه از يک منطق ساختارى توسعه که فراتر از برد و حوزه مجريان قرار داشته باشد، متابعت مىکند و نه اين تحول بدون قيد و شرط و مستقيماً آمادگى خود را بهعنوان ميزان تحرک و قابليت عمل براى نيات و مقاصد هدايتگرى کنشگران اجتماعى اعلام مىکند. به نظر من در مورد تحليلهاى او مقاصد چارچوب نظرى لازم است تا تحول فنى بتواند بهوسيله آن در قلمرو بينابينى بين هدايت و تحول طراحى و انديشيده شود' (رامرت، ۱۹۹۳، ص ۱۷۰). |
در حالىکه توجه خاص نوآورى فنى براى قلمرو توليد معتبر است، مىبايستى حوزه سودآورى مصرف خصوصى در پديدههاى روزمره زندگى مورد بحث قرار گيرد. در اينجا نتايج فنى در قلمرو مصرف خصوصى قابل تحليل خواهند بود و نيز 'سرمشقهاى استفاده' معينى - که حتى از لحاظ فرهنگى هم شکل گرفته باشند - در رابطه با توسعه و گسترش تکنيک (بهويژه تکنيکهاى اطلاعاتى و ارتباطي) قابل بررسى و مطالعه خواهند بود. رامرت يافتههائى را مورد بحث قرار مىدهد که بهموجب آنها در درجهٔ اول موضوع به صفات تکنيکهاى خاص مربوط نمىشود تا سرمشقهاى استفاده آن را مشخص کنند بلکه آنها وضعيات و ترتيبات شکل گرفته فرهنگى - اجتماعى (بهطور مثال نوع خاصى از رفتار اجتماعي، سرمشق و نمونه معنائى ناشى از محيط) هستند که اشکال تغيير يافته تصرف و ارتباط فىالمثل با رايانه را بهوجود مىآورند. در اينجا موضوع بدون قبول 'خطرات اجتماعي' (نظير موانع مختلف ورود و نفوذ، استفاده درست يا سوءاستفاده) نمىباشد که حداکثر سرمشقهاى برگزيده مصرفى را مىشناسانند. با وجود اين از طريق فرآيند عرفى کردن (Laiifizierung) - تفاهم و آمادگى رو به رشد پذيرفتن نوآورىهاى فنى براى همه طبقات آموزشى از طريق ساده کردن مؤثر و قوى (فىالمثل از طريق دوربين عکاسى خودکار، از طريق نمايش شو در ويدئو) - تا حدى با گرايشهاى تخصصىشدن به مقابله برمىخيزد. |
در حقيقت ممکن است در اينجا در قلمرو بخش خصوصى از 'مستعمره شدن دنياى زندگي' توسط تکنيک سخن گفته شود. با وجود اين براون (۱۹۹۳) در دريافت خود تحت عنوان 'مارپيچ تکنيک' نشان مىدهد که ما خود پيوسته با بداهت بيشتر، با اغواگرى بيشتر تکنيک سروکار داريم و اينکه زندگى روزانه ما تقريباً بهطور نامحدودى براى تکنيکهاى جديد قابل پذيرش بهنظر مىآيد. بهطور نسبى اين پذيرش و دريافت بدون مسئله در قلمرو روزانه وجود دارد و با تضاد کمى نيز همراه است. به اين ترتيب توسعههاى فنى و فرهنگى بهوسيله فرآيندهاى خودکار و خودجريانى (selbstläufig) و از دو طرف بهوسيله فرآيندهاى در حال افزايش (به شکل مارپيچ) به روى هم کشيده و جمع شدهاند که در آن شيوههاى زندگى اغواگر در حال افزايش، کاربرد سهميه تکنيکهاى اغواکننده را در خود مستتر دارند (و برعکس در حالىکه تصرف از طريق تکنيک پيچيده، امکانات ظريف شيوههاى زندگى را مجاز و ممکن مىشمارد). |
تحقيقات جامعهشناختى ابتدا بر استخراج شکلدهىهاى 'الگوهاى مرحلهاي' خاص متمرکز شده است مثلاً: |
- مرحله اول: توسعه کارخانه. |
- مرحله دوم: تجزيه کار و خردورزى و عاقلانه کردن کارها. |
- مرحله سوم: مکانيزه کردن و خودکاري. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست