دراين بحث مىخواهيم بگوئيم که بين جرم و تنبيه، تخلّف و تنبيه بايد سنخيتى باشد به اين معنى که براى هر خطائى بايد تنبيهى متناسب و همسنخ آن صورت گيرد تا کودک بتواند بين اين دو رابطهاى ايجاد کرده و لااقل براساس نظرات روانشناسان شرطى شود.
|
|
|
|
گاهى غذائى را بر سر سفره حاضر مىکنيد و همه اعضاى خانواده را دعوت مىکنيد که براى صرف غذا بيايند. همه مىآيند جز يک نفر که مىخواهد قهر کند و يا از لوسبازى سردرآورد و يا در طلب نازکشى بيشتر است.
|
|
درچنين مواردى اگر حق را از آن کودک نمىدانيد و گمان داريد که رفتار او نادرست است و نبايد چنين کند ضرورى است به او اعتنا نکنيد، طبق معمول غذا را بخوريد و سفره را جمع کنيد و بگذاريد او درد گرسنگى را تحمل کند و بکوشيد در آن وعده جدّاً به او غذا ندهيد مگر آنکه توبه کند و از کار خود پشيمان شود.
|
|
|
گاهى طفلى از ميان کودکان، برنامه مدرسهاى را انجام نمىدهد و بدون حاضر کردن درس و مشق در مدرسه حاضر مىشود. در اين مورد نخست بايد تحقيق کنيم که آيا در اين مورد راه عذر از هر سو به رويش بسته بود يا نه؟ آيا به واقع او تکليف خود را مىتوانست انجام دهد و نداد؟
|
|
اگر کار او ناشى از مسامحه و تنپرورى بود ضرورى است او را بهنگام ظهر، عصر، ساعت تنفس، ساعت تفريح و استراحت و گردش، در خانه يا مدرسه نگه داريم که نخست تکليفش را انجام دهد و آنگاه به استراحت و تفريح و ... بپردازد. همچنين اگر وقت خواب و استراحت او رسيده اشکالى ندارد که او را بيدار نگهداريم تا تکليفش را انجام دهد. در اينگونه موارد سهلگيرى خطاست، مگر آنگاه که مطمئن شويم او از اعمالش پشيمان است و خطايش تکرار نخواهد شد.
|
|
|
شما در مواردى کودکى را مىبينيد که با استفاده از قدرتش به ديگر کودکى زور گفته و از قدرتش سوءاستفاده کرده است. يا چيزى را از دست کودک ديگرى ربوده و حاضر نيست به او پس دهد در چنين مواردى راه تنبيه او اين است که با اعمال قدرت او را وادار کنيم که شيئ ربوده شده را به صاحبش تحويل دهد و يا در برابر زور و قدرت خلع يد شود.
|
|
شايد در مواردى مربّى صلاح خود را در اين ببيند که کودک مزه همان زور و بيرحمى را بچشد و تقاص و انتقامگيرى را راه خوبى براى جلوگيرى از تکرار و ادامه عملش تشخيص دهد. وضع بهمينگونه است درباره کودکى که با استفاده از زور ديگرى را کتک زده است. البته بهتر اين است کودک ستم ديده را مورد دلجوئى قرار دهيم و به او محبت بسيار کنيم تا راه عفو را در پيش گيرد.
|
|
|
برخى از کودکان در وضع و شرايطى قرار مىگيرند که ديگران را اذيت کرده و مزاحم بازى آنها مىشوند. و يا نظم را بهم زده و مخلّ کار و تلاش ديگران مىشوند. قواعد بازى را ناديده گرفته و سعى دارند بهيچ صراطى مستقيم در نيايند.
|
|
در اينجا راه تنبيه کودک اين است که او را از بازى منع کنيم و از ديگران بخواهيم که با او بازى نکنند و حتى در مواردى ضرورى است او را از وارد شدن ميان جمع دور داريم و نگذاريم او با ديگران بجوشد. و يا بمحضى که از تقلب سر درآورد او را از محيط بازى اخراج کرده و در اينامر سماجت کنيم.
|
|
|
کودکى که در عين تذکر و هشدار والدين باز هم از سهلانگارى سردر مىآورد و در انجام کار خود مراقبت لازم را ندارد و سرانجام مىشکند و مىاندازد بايد بگونهاى مورد مجازات قرار گيرد که از آن پس در حين برداشت اشياء مراقبتهاى لازم را داشته باشد.
|
|
تنبيه او مىتواند بصورت ملامت و سرزنش باشد، يا هشدار دادنها و اخطار، زمانى توبيخ و گاهى هم بصورت جريمه گرفتن. ممکن است شما به فرزندان روزانه جيب خرجى معينى بپردازيد در آن صورت مىتوانيد به او هشدار دهيد که از اين پس در صورت عدمتوجه بايد جريمه آن را از محل جيب خرجى بپردازد و براى نقره داغ کردن او يکى دوبار اين کار را انجام دهيد.
|
|
|
گاهى شما کتابى ، دفترچهاى و اسباببازى خاصى براى کودک تهيه کرده و در اختيار او مىگذاريد و او با استفاده نادرست آنها را از بين مىبرد، کتاب و دفتر را پاره مىکند، اسباببازى را شکسته و يا از کار مىاندازد و ...
|
|
تنبيه چنين کودکى اين است که باو تذکر و هشدار دهيم که ديگر چنين وسايل موردعلاقهاى را برايش نمىخريم. مگر اينکه تعهدى دهد و مطمئن شويم از اين پس در حفظ وسايل و ابزار خود خواهد کوشيد.
|
|
غرض از مجموعه اين نمونهها نشان دادن سنخيت تنبيه با جرم بود و مثلاً در مورد اخير خواستيم نشان دهيم که در چنين حالتى جاى تنبيه نخواهد بود. همان نخريدن وسايل و ابزار براى او تنبيه بحساب خواهد آمد.
|