در اين بحث از ساخت و توسعهٔ متفاوتى که از نظر جامعهشناسى در محلات يا نواحى مختلف شهرهاى بزرگ صنعتى سريعالرشد پديدار شده است گفتگو مىشود از اين نظر چندين نمونه طرح شهرى را مىتوان يادآور شد.
|
|
|
|
نمونهٔ طرح دواير متحدالمرکز (Schema Concenrique)
|
|
توسعهٔ شهرهاى صنعتى در قرن ۱۹ مخصوصاً به شکلى است که موجب پديد آمدن تفاوت منظمى در ترکيب اجتماعى شهر براساس نواحى شهرى شده است اين نواحى به ترتيبى قرار گرفتهاند که نسبت به هستهٔ تجارتى شهر شکل دايرههاى متحدالمرکز پيدا کردند. بهترين مثال آن شهر شيکاگو است که مورد مطالعهٔ پارک و بارگس (Park and Burgass, The City, U. S. A 1952) قرار گرفته است اين مؤلفين نواحى شهرى زير را در شيکاگو از يکديگر متمايز کردهاند.
|
|
ناحيهٔ ۱ ـ مرکز تجارتى و داد و ستد مشتمل بر آسمانخراشها منطقهاى است کم جمعيت که داراى تراکم شديدى در مدت روز است.
|
|
ناحيهٔ ۲ ـ ناحيهٔ حد وسط يا (برزخ) که در محل تمرکز انبارها ـ ساختمانهاى کهنه با مالالاجاره کم جمعيت تراکم و روى هم انباشته شده، فقيرنشين و داراى جمعيتى ناپايدار است اين ناحيه بيشتر مرکز مهاجرين و سياهپوستان است.
|
|
ناحيهٔ ۳ ـ اين ناحيه محل اقامت و سکونت کارگران است و در آن خانههاى دو طبقه در کنار کارخانه به چشم مىخورد و بيشتر کسانى که داراى درآمد کم هستند در آنجا سکونت مىکنند.
|
|
ناحيهٔ ۴ ـ اين ناحيه محل اقامت و سکونت طبقهٔ متوسط و نيمه مرفه شهرنشين (بورژوارها) داراى واحدهاى مسکونى دستهجمعى است.
|
|
ناحيهٔ ۵ ـ منطقهٔ مسکونى با ويلاها و مسکنهاى خصوصى و محل سکونت طبقات مرفه و ثروتمند شهر است.
|
|
در اينجا هجوم جمعيت ناحيهٔ ۲ را بهطرف ناحيهٔ ۳ مىتوان ملاحظه کرد به نظر مىرسد که اين ساخت متفاوت بافت شهري، براساس ميزان فاصله تا مرکز و شهر استوار است نسبت به بهاى زمين تغيير مىکند:
|
|
بهاى زمين در مرکز به حداکثر مىرسد و هر چه فاصله از مرکز افزايش مىيابد بهاى زمين به همان نسبت تنزل مىکند.
|
|
در آخرين تحليل مناطق متحدالمرکز منطبق بر منحنىهاى هم فاصلهاى است که نسبت به ناحيهٔ مرکزى ترسيم مىشود و مشخصات مختلف جامعهشناسى (مانند تراکم ـ تحرک ـ ميزان متوفيات ـ نسبت مرگ و مير ـ ميزان جرايم ـ ميزان درآمد و غيره) برحسب فاصله تا مرکز تغيير مىکند.
|
|
اين بررسى بهدرستى اثر عامل اکولوژى را در يک الگوى نسبتاً جامع و کامل روشن مىسازد (شهر تازه ساز با طرح يکنواخت و بدون پستى و بلندي، توسعه بسيار و سريع، شهرى خريد و فروش آزاد قطعات زمين و غيره)
|
|
بعدها عدهاى ديگر از جامعهشناسان برخى شهرهاى ديگر آمريکا را مورد بررسى قرار داده و نشان دادند که بهعلت شرايط مشابه توسعهٔ شهرها در اين ممالک بسيارى از اين شهرها از نظر مشخصات بافت شهرى و ساخت اجتماعى بر طرح بارگس انطباق است 'مانند شهرهاى دتورويت (Detroit)، سنلوئيز (St. Louis)، بوفالو (Buffalo) و غيره' .
|
|
با وجود اين نبايد تصور کرد که اين طرح براى هر شهرى قابل قبول است حتى در ايالات متحدهٔ آمريکا تطبيق آن بر ساير شهرها بسيار محدود و معين است و بايستى در هر موردى مطالعهٔ جداگانه بهعمل آيد و نسبت به طرح کلى تغييرات و تصميماتى اتخاذ گردد. مثلاً در شهرها سنلوئيس، پستى و بلندى (دره) و راههاى ارتباطى موجب ظهور مراکز فرعى و نواحى برزخ در اطراف شده است که با طرح کلى شيکاگو قابل انطباق نيست.
|
|
| طرح محورى (Schema sectoril)
|
|
اين نوع توسعهٔ شهرى توسط هايت (Hoyt) در ۲۰۰ شهر مختلف آمريکا از ۱۹۲۰ به بعد مورد مطالعه قرار گرفته است. نامبرده نشان مىدهد که در توسعهٔ ساخت فضاى شهرى در عصر جديد گرايشهاى تازهاى بهوجود آمده است.
|
|
توسعهٔ مراکز شهرى در طول محورهاى خطوط ارتباطى؛ اين هستهٔ محورى شامل ويلاهاى مسکونى کارخانههاى صنعتى و مسکن کارگرى است: ليکن جدائى اجتماعى در محدوده همين مراکز وجود دارد: اين مرکز مسکونى وظيفهٔ مسکن طبقهٔ مرفه خود را حفظ مىکند و در آن وسايل راحتى از هر حيث فراهم بوده ثروت ساکنين آن، ساختمان خانههاى جديد و پرتجمل را ممکن ساخته است.
|
|
|
هايت (H.Hoyt) در نظريهٔ شهر قطاعى فرض مىکند که شهرها از قطاعهائى تشکيل شده است که پيرامون مرکز آن توسعه مىيابند و هر قطاع بهطور جداگانه به مسکن، امور تجارتي، تفريحى و صنعتى اختصاص مىيابد. بهعبارت ديگر بهجاى نواحى يکنواخت و متحدالمرکز، هر قطعه از اراضى محدودهٔ شهر به فعاليتهاى خاصى اختصاص مىيابند که ضمناً در همديگر تداخل مىکنند. همين که تضادهائى در استفاده از اراضى در مرکز شهر بهوجود آمد اين اختلافات استمرار مىيابد و با توسعهٔ شهر به پيش مىرود بخشهاى مشخص مصرف زمين که احتمال رشد به سمت خارج از مرکز را دارند غالباً روى جادهٔ اصلى متمرکز مىشوند.
|
|
انواع طرح توسعه شهرى
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
دى هاريس (D. Horris) و اولمن (D, Ullman) نظريهٔ شهر چند هستهاى را ارائه کردهاند. در اين نظريه فرض مىشود که شهرها داراى نواحى کم و بيش مستقلى است که هر يک براى خود هستهٔ جداگانهاى دارد. مناطق اختصاصى ممکن است به منطقهٔ صنعتي، ناحيهٔ اداري، ناحيهٔ بازرگانى و بازار تقسيم شود. در عين حال بر هسته، در عين اختصاص داشتن به يک منطقه بر رشد و توسعهٔ مناطق پيرامون خود نيز تأثير مىگذارد. انواع ديگرى از طرحها نيز وجود دارد.
|