بيماران با هپاتيت مزمن نوع B به سه دستهٔ مهم تقسيم مىشوند. بررسى و درمان اين افراد بستگى به علايم باليني، آزمايشگاهي، نوع فعاليت ويروس در بدن و هيستولوژى کبد در بيوپسى دارد.
|
|
|
|
در سرم اين افراد HBc Ab،HBs Ag و در بيشتر موارد HBe Ab مثبت و HBs Ab منفى است. به طور معمول از نظر بالينى هيچ علامتى ندارند و بصورت اتفاقى پس از اهداء خون از بيمارى خود مطلع مىشوند. آزمايشهاى
کبدى ازجمله AST و ALT طبيعى است و HBe Ag و HBV-DNA نيز در سرم آنها منفى است. احتياج به بيوپسى کبد وجود ندارد، اگر هم انجام شود، به طور معمول درحد طبيعى است. اين بيماران از نظر درمانى تا آخر عمر
بهمراقبت (هر ۶ ماه يکبار) بخصوص از نظر آزمايشهاى کبدي، آلفافيتو پروتئين سرم و سونوگرافى از کبد احتياج دارند. مهمترين خطرى که اين افراد را تهديد مىکند، ابتلاء به
هپاتوسلولار کارسينوما است که اگر در مراحل اوليه تشخيص داده شود، مىتوان حتى بدون جراحى و با تزريق الکل يا اسيد استيک (زير کنترل سونوگرافي) به طور مستقيم در داخل تومور آن را
معالجه نمود و در صورت لزوم عمل جراحى و يا پيوند کبد را به موقع انجام داد. پيشآگهى اين بيماران در پيگيرى ۱۵ ساله بسيار خوب بوده است. در برخى مطالعهها تعداد کمى از اين بيماران
(۵ تا ۷%) در بيوپسى کبد هپاتيت مزمن خفيف تا متوسط و حتى بندرت سيروز دارند. در پيگيرى ايندسته از بيماران گاهى AST و ALT نيز در سرم بالا مىرود و اين گروه ممکن است در نمونهٔ بيوپسى کبد HBc Ag يا
HBV-DNA مثبت داشته باشند. اين بيماران نيز پيشآگهى خوبى در بلندمدت دارند.
|
|
|
بيشتر اين بيماران نيز از نظر بالينى علامتى ندارند. شايعترين شکايت آنها خستگى و بيحالى است. در مراحل بعدى يرقان، خارش و بىاشتهائي، ضعف و سستي، کاهش وزن و در معاينه بزرگى طحال و کبد مشاهده مىشود. از نظر آزمايشگاهى آزمونهاى کبد به طور معمول مختل است و بخصوص ALT و AST تا چندين برابر ميزان طبيعى بالارفته، HBs Ag در سرم مثبت، ولى HBe Ag ممکن است مثبت و يا منفى (عفونت با ويروس Precor-mutant) باشد. درحالى که HBV-DNA هميشه در سرم مثبت است. بيوپسى کبد به طور معمول شدت هپاتيت را مشخص مىکند و در برخى موارد ممکن است سيروز کبدى هم در بخشهائى از کبد مشاهده گردد. اين دسته از بيماران بايد درمان با انترفرون آلفا را براى مدت حداقل ۶ماه بصورت زيرجلدى بين ۵ تا ۱۰ ميليون واحد، ۳بار در هفته دريافت نمايند.
|
|
انترفرون آلفا اعم از recombinant و يا ليفوبلاستوئيد با تقويت و افزايش ميزان پروتئين HLA class 1 و انترلوکين ۲ باعث تخريب و از بين رفتن هپاتوسيتهاى محتوى ويروس HBV گرديده است. مطالعههاى متعدد نشان داده است که در کوتاهمدت حدود ۴۰% بيماران HBV-DNA منفى پيدا کردهاند و بيمارى آنها غيرفعال شده است. پىگيرى طولانىمدت تا ۱۱ سال پس از درمان (متوسط ۲/۶ سال) نشان مىدهد که بيش از ۸۵% بيمارانى که به درمان پاسخ دادهاند، همچنان بدون عود بيمارى باقى ماندهاند و همگى (۱۰۰%) HBe Ag منفى و تا ۸۶% حتى HBs Ag هم منفى شده است. در اين مطالعهها که توسط پژوهشگران انستيتو بهداشت ملى (NTH) آمريکا انجام شده است، حتى بيمارانى که به درمان پاسخ اوليه ندادهاند، از اين درمان فايده بردهاند و بيمارانى که در بيوپسى کبد، نکروز شديد همراه با فيبروز داشتهاند و از نظر بالينى در تقسيمبندى child گروه A گرفتهاند، به درمان پاسخ خوبى دادهاند. عوارض جانبى انترفرون مثل تب، دردهاى ماهيچهاى و حالت سرماخوردگى ظرف ۲ تا ۳ هفتهٔ اول مرتفع مىشود، ولى عوارض مهمتر مثل بيمارىهاى روانى و کاهش پلاکتهاى خون احتياج به مراقبت دارند.
|
|
بيمارانى که به درمان با انترفرون آلفا مقاومت نشان دادهاند، تحت درمان با دُز بالاتر انترفرون براى مدت طولانىتر و همچنين با داروهاى ضدويروسى از خانوادهٔ Nucleoside Analogues بخصوص Lamivudine
با دُز ۱۰۰ ميلىگرم روزانه به تنهائى و يا همراه با انترفرون قرار گرفتهاند که نتيجهٔ اين نوع درمان تا حداقل يکسال پس از درمان بسيار اميدوار کننده بوده است. در آينده روشهاى
جديد ژندرمانى نيز ممکن است براى معالجهٔ هپاتيت B بسيار مؤثر واقع شوند. مطالعههاى انجامشده در ايران نشان داده است که تأثير کوتاهمدت انترفرون مشابه آمارهاى غربى است و
عوارض جانبى آن در بيشتر موارد خفيف و قابل تحمل است.
|
|
| هپاتيت مزمن نوع B با HBs Ag منفى در سرم
|
|
اين بيماران ممکن است بدون علامت و يا با هپاتيت مزمن پيشرونده مراجعه کنند. در بررسى آزمايشگاهى آزمونهاى کبدى غيرطبيعي، HBs Ag منفى HBc Ab ممکن است مثبت و يا منفى باشد، ولى HBV-DNA مثبت است. در صورتى که اين بيماران بيوپسى کبد غيرطبيعى داشته باشند، درمان مشابه گروه دوم بايد انجام شود و درصورتى که بيوپسى کبد طبيعى باشد، پيشآگهى بيمارى خوب است و لازم است پىگيرى شود.
|
|
عوارض جانبى انترفرون برخلاف آنچه در ابتدا تصور مىشد زياد و بازدارنده نمىباشد. براى مثال اکثر قريب به اتفاق بيماران ايرانى اين دارو را در دوزهاى معمولى بهخوبى تحمل مىنمايند و مشکلى پيدا نمىکنند، ولى در بيمارانى که پلاکت پائين دارند، مبتلايان به بيمارىهاى خودايمني، بيماران افسردگى روحى و همچنين بيماران با اختلال در کار غدهٔ تيروئيد، مراقبت خاص ضرورى است.
|