|
|
تاثیر مداخله هدفهای اقتصادی و ذوقی در خلاقیتهای تکنولوژیک
|
|
مداخلهٔ هدفهاى اقتصادى و ذوقى در خلاقيتهاى تکنولوژيک برخى از ارزشهاى قومى و ملى را به نفع جامعهٔ مبتکران و به ضرر ديگران اشاعه مىدهد. به اين معنى که آفرينش ابزارهاى تازه، مثل ابزارهاى مخرب جنگى و نظامي، سبب برانگيختن غرور ملى کشور دارنده و سازندهٔ آن مىشود، که در عين حال با منافع و ارزشهاى مورد علاقه ديگران تقابل پيدا خواهد کرد. يا توسعه صنعت و نظام سرمايهدارى ضمن اينکه رشد و توسعه جامعه را از جنبههاى کمى و کيفى در پى دارد، بحرانهاى اقتصادى - اجتماعى به بار مىآورد، که لزوماً ارتباط بين تکنولوژى و اخلاق را مورد توجه قرار مىدهد.
|
|
|
فرانسیس بیکن از معتبرترین شخصیتهای علمی در جریان انقلاب علمی
|
|
از معتبرترين شخصيتهاى علمي، که در جريان انقلاب علمى و کاربرد آن آرمانهاى اخلاقى را پيشنهاد کرده است، فرانسيس بيکن است. تأکيد وى بر قواعد اخلاقى ناشى از واکنشى است که نسبت به خودبينى ناشى از فعاليتهاى فکرى پديد مىآيد. او گفته است نيکوکارى از ريشهٔ مواظبت و مراقبت گرفته شده است. بهعقيده وى 'انسان بايد بهدنبال دانش و مهارت باشد نه براى لذت ذهنى يا براى خرسندى يا براى برترى نسبت به ديگران، يا براى سود شخصى يا شهرت يا قدرت يا هر يک از اينگونه چيزهاى پست، بلکه براى بهره رساندن و استفاده از آن در زندگي' .
|
|
در سال ۱۹۸۰ جرىراوتز (J.R.Ravets)، در زمينهٔ تحول اخلاقى و تکنولوژى مراحل زير را مطرح ساخته است:
|
|
'قاعده اين است، آمادگي، خيرخواهانه بودن راه، پاکى هدف' .
|
|
اگرچه اين قبيل اظهارنظرها از طرف ابداعگران و دارندگان تکنولوژى در حد موعظه و روىآوردن به عرفان و حتى ارتجاع تلقى مىشود، ولى آنچه مسلم است آن است که زمينههاى فرهنگى و اعتقادى و موجود در هر سرزمينى مىتوانند بهعنوان فاکتورهاى پيشزمينهاى براى ايجاد انگيزشهاى نوآورانه استفاده گردد، مثلاً آنچه که براى جامعه اروپائى مىتواند انگيزشهاى لازم در کوششهاى تکنولوژيک باشد، با جوامعى مانند پيروان دين بودا، کنفوسيوس، هندو، اسلام و غيره متفاوت است. ولى اين تفاوت پيشزمينهاى هرگز نمىتواند منکر رعايت و يا برقرارى ارزشهاى اخلاقى در ارتباط با سيستم تکنولوژيک جامعه باشد.
|
|
|
رواج ارزشهای فرهنگی و اخلاقی
|
|
رواج ارزشهاى فرهنگى و اخلاقى سيستم بازارى ناشى از جدا کردن توليد از بازار تقابل و تضاد بين ارزشهاى ديرينه و حال را پديد مىآورد، که الزامات تکنولوژيک نمىتواند سبب استمرار رفتار گذشته شود. ولى با توجه به اينکه پيشرفت تکنولوژى يک امر حتمى و الزامى است، آيا مىتوان متخصص و تکنولوژيستها را متعهد به رعايت مجموعههاى قواعد اخلاقى نمود؟ ولى چون خلاقيتهاى تکنولوژى جداى از ارزشهاى فرهنگى است، اين امر بعيد بهنظر مىرسد، حتى تنظيم سوگندنامهاى شبيه به سوگندنامهٔ بقراط، که پزشکان را متعهد به اجراء وظايف انسانى حرفهٔ خود مىسازد، نمىتواند تکنولوژيستها را به قبول تعهدات اخلاقى ملزم نمايد؛ زيرا زمينههاى ذوقي، رواني، اقتصادي، ماجراجوئي، آرمانخواهاي، شهرتطلبي، قدرتطلبى و... چه بهطور جمعى و چه جداگانه، پپيشزمينههاى لازم انگيزشهاى نوآورانه مبتکران و متخصصان است. از اينرو مسئله اين است که آيا ارزشهاى حاکم و جاري، از قبيل آنچه که به نام فرهنگ بازار شهرت دارد، و سودجوئى شخصى از ارزشهاى مسلط آن است، ريشه در ساختمان اجتماعى دارد، يا عوامل ديگرى در ايجاد اين انگيزشها مؤثر هستند. تعمق و بررسى در اين زمينه مىتواند راهگشاى انسان براى روياروئى با ارزشهاى ضداخلاقى و ضد انسانى باشد، تا بتواند در تنظيم و سازگارسازى تکنولوژى با فرهنگ موردنياز جامعه، با آموزشهاى لازم توفيق يابد.
|
|
نوآورىهاى تکنولوژيک ساخت و نظام اجتماعى جامعه ديروز را مورد تهاجم قرار داده و منشاء آداب و رسوم، ضوابط ارزشها و سازمانهاى جديد اجتماعى خواهد شد، که لزوماً افراد نسبت به وضع جديد احساس تعارض مىکنند و جامعه بهعنوان يک کل با مجادلات دورهاي، مربوط به مسائل تکنولوژيک مواجه شده و چه بسا دستخوش تفرقه مىشود. مسئله اساسى اين نيست که ارزشهاى اجتماعي، اعم از آنکه وابسته به ساخت نظام کشاورزى سنتى باشد يا صنعتي، کدام يک مسلطتر هستند؟ مهم اين است که چگونه مىتوان با اين تضاد و تقابل ارزشى مواجه شد و آن را حل کرد؟
|
|
بعضى عقيده دارند که مىتوان با استقرار مجموعهاى از ارزشهاى مسلط براى تعديل اين تضاد گام برداشت، که البته اقتدار سياسى و سازماندهى اجتماعى در اين روش دخالت خواهد داشت.
|
|
عدهاى ديگر راه ميانه را پيشنهاد کردهاند و آن اين است که ترکيب يا التفاطى بين ارزشهاى سنتى کشاورزى و ارزشهاى منبعث از علم و تکنولوژى پديد آورند. اين روش سبب همزيستى ارزشها مىشود، که البته از قاطعيت لازم برخوردار نيست و همانطور که پيش از اين گفته شد، روحيه و فرهنگ فرصتطلبى را در جامعه اشاعه خواهد داد؛ اما جامعه را از خطر ريزش ناگهانى فرهنگى و با خود بيگانه شدن افراطى حفظ خواهد کرد.
|
|
چگونگى استقرار يک ارزش مسلط در جامعه با الزام تکنولوژيک مرتبط خواهد بود؛ زيرا متخصصين تحت تأثير ذوق تکنولوژيک خود پيامدهاى رفتارى و ابداعى خود را در حد شيفتگى تبليغ مىکنند، تا جائىکه آن را بهعنوان يک ارزش مسلط قابل قبول در مىآورند. به سخن ديگر شيفتگى علمى دانشمند انگيزهٔ او در رسيدن به هدف خود است، صرفنظر از اينکه دستاوردهاى تکنولوژيک او چه اثر ارزشي، فرهنگي، اخلاقى و يا غير اخلاقى در جامعه به جاى خواهد گذاشت. منشاء اين رفتار را مىتوان در تکهدفى متخصص جستجو کرد.
|