پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا
عشق
فرآیندی که از طریق آن روابط آدمیان از سطح دوستی آغازین بهسوی نزدیکی و صمیمیت بیشتر حرکت میکند رخنهٔ اجتماعی (social penetration) نامیده شده است (آلتمن 'Altman' و تایلور 'Taylor' ، سال ۱۹۷۳). رخنه اجتماعی دارای دو بعد وسعت و عمق است. مقصود از وسعت رخنه، تعداد حوزههای متفاوت زندگی و شخصیت دو فرد است که روابط آنها در پوشش خود دارد؛ و مراد از عمق رخنه این است که دو فرد تا چه اندازه از عناصر بنیادی شخصیت یکدیگر، از قبیل ترسها، اضطرابها، تردیدها، و امیدهای یکدیگر آگاه و در آن سهیم هستند. |
کلید رخنهٔ اجتماعی، 'خودفاشسازی ـ self-disclosure' متقابل است؛ دو آشنا باید بهتدریج خود را به یکدیگر بشناسانند - کاری که گاه به غایت ظریف است. نخستین مرحله رابطه دوستانه، سخت زیرنفوذ 'هنجار تقابل' است. وقتی یکی از دو نفر شروع به افشاء کردن مطالبی درباره خود میکنند، فرد دیگر نیز باید به همین کار اغلب باشد. به این ترتیب، اعتماد بهوجود میآید و صمیمیت افزایش مییابد. تحقیقات نشان میدهد که سرعت خودفاشسازی عامل بسیار مهمی است. هرگاه یکی از دو آشنا در مدتی کوتاه مطالب زیادی درباره خود افشا کند، این امر ممکن است طرف مقابل را به عقبنشینی وا دارد (روبین، ۱۹۷۵). |
این روزها در روابط عاشقانه، کار خودفاشسازی غالباً در مراحل اولیه آشنائی صورت میگیرد. یک تحقیق اخیر نشان داد که بیشتر زوجهائی که بهطور متوسط هشت ماه از آشنائیشان میگذشت، ظرف این مدت تمام جنبههای شخصی و خصوصی زندگی خود را با یکدیگر در میان نهاده بودند (روبین و همکاران، ۱۹۸۰). در حدود سهچهارم این زنان و مردان اظهار داشتند که احساسات خود را درباره روابط جنسی خویش بهطور کامل برای طرف مقابل بازگو کردهاند، بیش از نصف آنان اطلاعات کاملی درباره روابط جنسی پیشین خود در اختیار دیگری گذاشته بود، و یکسوم از هر جنس بهطور کامل مطالبی درباره خود فاش کرده بودند که از بازگوئی آن شرم داشتند. |
این خودفاشسازی کامل و سریع همیشه معمول نبوده است. در یک تحقیق، از دانشجویان و افراد مسن یک شهر خواسته شد تا ویژگیهای روابط ۲۲ سالههای نسل خود را شرح دهند. معلوم شد که جوانان امروزی از زوجها انتظار دارند که هم احساسات مثبت و هم احساسات منفی خود را آشکارتر و آزادانهتر از نسلهای پیشین ابراز کنند (رندز 'Rends' و لوینجر، ۱۹۷۹). تا اواخر دهه ۱۹۵۰، خویشتنداری و حراست از خود به میزان بیشتری در هنجارهای طبقه متوسط تأکید میشد. انقلاب جنسی دهه ۱۹۶۰ نه فقط رفتار جنسی را تغییر داد، بلکه هنجارهای اجتماعی مربوط به خودفاشسازی را نیز عوض کرد (آلتمن و تایلور، ۱۹۷۳). این امر مقارن با رواج 'گروههای رویاروئی ـ encounter groups' و بهوجود آمدن صمیمیتهای آنی بود. اگرچه از محبوبیت گروههای رویاروئی به میزان زیادی کاسته شده است، با این حال هنجارهای تازه خودفاشسازی در روابط عاشقانه همچنان پایدار مانده است. |
مفهوم عشق رمانتیک یک مفهوم قدیمی است، اما اعتقاد به رابطه قوی بین عشق رمانتیک و ازدواج چیزی است تازه که هنوز خیلی مانده است تا عمومیت پیدا کند. در برخی فرهنگهای غیرعربی، ازدواج هنوز هم چیزی در حد یک قرارداد یا توافق مالی است که هیچ ارتباطی با عشق ندارد. در جامعه آمریکا، پیوند بین عشق و ازدواج، تنها در طول ۱۵ سال گذشته قویتر شده است. در ۱۹۶۷، در حدود دوسوم مردان دانشجو و فقط یکچهارم زنان دانشجو اظهار داشتند که با شخصی که عاشق او نیستند ازدواج نخواهند کرد ولو آنکه وی واجد تمام خصوصیات دیگری باشد که از نظر آنها خواستنی است (کفارت 'Kephart' ، سال ۱۹۶۷). شاید در آن زمان زنها مجبور بودند درباره تأمین مالی خود عملیتر فکر کنند. اما در ۱۹۷۶ تحقیق مشابهی نشان داد که اینک ۸۶ درصد مردان و ۸۰ درصد زنان از ازدواج بدون عشق امتناع میورزند. در واقع بنا به گزارش این محققان بسیاری از مردان و زنان جوان معتقد هستند حذف عشق رمانتیک از رابطه آنها خود دلیل کافی برای پایان دادن به چنان رابطهای است (کمپیل 'Campbell' و برشید، ۱۹۷۶). |
یک تحقیق درباره ازدواجهای درازمدت در آمریکا و ژاپن نشان میدهد که این دیدگاههای عاشقانه ممکن است در طول زمان تغییر کنند. برحسب شاخصهای کمی که از میزان اظهار محبت، علاقه جنسی، و رضایت از زناشوئی بهدست آمده ازدواجهای آمریکائی در آغاز پیش از ازدواجهای سنتی ژاپنی با عشق همراه است. سپس در هر دو گروه بهتدریج از میزان عشق کاسته میشود و پس از ۱۰ سال تفاوتی بین دو گروه مشاهده نمیشود (بلاد 'Blood' ، سال ۱۹۶۷). همانطور که گیرالدی (Giraldi) نویسنده قرن شانزدهم گفته است: 'سرگذشت هر ماجرای عاشقانه به یک معنی حدیث زودگذر بودن آن است' . |
اما این بدان معنی نیست که همه ازدواجها محکوم به شکست است: بعضی زن و شوهرها از زناشوئی خود خشنود هستند، و برخی دیگر در این ماجرا شکست میخورند. تفاهم بین زن و شوهر، تقسیم کار عادلانه، و برابری قدرت تصمیمگیری از ویژگیهای ازدواجهای موفق است. عشق رمانتیک در آغاز معجزه میکند، اما عواملی که یک رابطه را در درازمدت پایدار نگه میدارند کمتر هیجانانگیز هستند و بدوت تردید تلاش بیشتری میطلبند، و بیشتر بر تساوی زن و شوهر متکی هستند تا شور و هیجان. این مطلب ممکن است مایه دلخوری رمانتیکها شود، اما مسلماً برای طرفداران برابری جنسی مطلبی دلگرمکننده و حاوی تبلیغات پرجاذبهای است. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست