|
|
نظريهاى که بازى را بهعنوان وسيله و فرصتى جهت 'بيان خود' معرفى مىکند بر اين مفهوم مبتنى است که همچنان که افراد بزرگتر با کلام و جملات، مفاهيم و منظور خود را مىرسانند کودکان با استفاده از بازى به آن اقدام مىنمايند. خانم 'ويرجينيا آکسلين - Virginia Axline' در مقدمهٔ کتاب بازى درمانى مىگويد: 'کودکان در وضعيت بازى با صداقت، صراحت، روشن و زنده خود را بيان مىکنند و خود درونى خود را کمکم و با احتياط کامل بروز مىدهند وى همچنين مىنويسد 'بازى وسيلهٔ طبيعى کودک براى بيان خود و فرصتى است که به کودک داده مىشود تا احساسات و مسائل خود را از طريق آن بيان نمايد درست مانند بعضى از انواع خاص درمان بزرگسالان که در آن فرد مشکلات خود را از طريق صحبت کردن بيان مىکند.
|
|
| نظريهٔ پاکسازى عواطف (Catharisis Theory)
|
|
انسان مجموعهاى از ويژگىهاى رفتارى و شخصيتى دارد که اين ويژگىها از طريق بازى شناخته مىشوند. بعضى از اين ويژگىهاى رفتارى فرد ممکن است سالم و يا سازنده نباشد. ارسطو با توجه به اين قسمت از رفتارهاى انسان به بُعدى از بازى اشاره کرده و عقيده دارد در بازى نيروئى نهفته شده که باعث مىشود روان و سرشت آدمى از خواستها ناپسند و اميال و احساسات نامطلوب پاک شود بهعبارت ديگر بازى مىتواند پالايشکنندهٔ بخشى از احساسات خطرناک و ناخوشايند آدمى باشد. در نظريهٔ پاکسازى عواطف باور بر اين است که انسان مجموعهاى از خواستها، اميال و ويژگىهاى شخصيتى از قبيل ستيزهجوئي، ناسازگاري، نافرماني، مهرباني، عطوفت و ... دارد که بازى به او امکان مىدهد تا تمامى اين خواستها و اميال را بهصورتى بىضرر از خود دور کرده يا تکامل بخشد.
|
|
| نظريهٔ ژان پياژه (Jean Piaget)
|
|
ژان پياژه روانشناسى که همه او را بهخاطر نظريات ارزشمند او در زمينهٔ رشد شناختى مىشناسند بازى را در رديف عاملهائى که در رشد هوشى و شناختى تأثير دارند قرار مىدهد نظر وى در مورد بازى نيز نظر نسبتاً جامعى است و مورد قبول اکثر نظريهپردازان قرار گرفته است. پياژه در تعريف بازى چهار ويژگى را برشمرده است که بهعنوان معيار فعاليت بازى معروف مىشود، وى فعاليتى را بازى مىداند که داراى هدف خارجى نبوده، کاملاً اختيارى و لذتبخش باشد و در عين حال سازماندهى نداشته و از هرگونه پرخاشگرى به دور باشد.
|
|
براى درک بهتر مفهوم بازى در نظر پياژه به تقسيمبندى وى از بازى مىپردازيم. وى بازى را به چهار دسته تقسيمبندى کرده است که عبارتند از: بازىهاى مهارتى (Practical Games) يا تمريني، بازىهاى نمادين (Symbolic Games)، بازىهاى با قاعده (Games with rules) و بازىهاى سازنده (Constructive).
|
|
|
بهنظر پياژه بازىهاى مهارتى شکل ابتدائى بازى است و اکثراً در مرحلهٔ حسى - حرکتى ديده مىشود جنبهٔ تفنّنى اين بازى کمتر بوده و تکرار فعاليتهاى اکتسابى است. کودک از طريق بازىهاى مهارتى يا تمرينى به رشد اعمال و حرکات نايل مىشود و از پرداختن به اينگونه بازىها لذت مىبرد مثلاً کودکى که سوار بر تاب مىشود علاوه بر احساس شادى و لذت، حفظ کنترل خود در روى تاب را که يک مهارت است نيز ياد مىگيرد.
|
|
|
بازىهاى نمادين آن دسته از بازىهائى هستند که هر کودکى خود آن را درست کرده و به تنهائى بازى مىکند، کودک در سنين ۲ و ۳ سالگى تا ۵ و ۶ سالگى از طريق اينگونه از بازىها با بهرهگيرى از تخيّل، واقعيت اشياء در دسترس را تغيير مىدهد و به گونهاى با آنها برخورد مىکند که گوئى واقعيت دارند، استفاده از اينگونه بازىها کودک را از محدوديتهاى محيطى رها مىسازد و به آرزوهاى خود جامهٔ عمل مىپوشاند. مثلاً؛ تکه چوبى را در لاى پاهاى خود گرفته و به مانند اسبى مىتازد. کودک در بازىهاى نمادين خود را با واقعيت برون وفق نمىدهد بلکه واقعيتها را تغيير مىدهد و آنها را همسان نيازهاى خود مىکند پياژه معتقد است که بازىهاى نمادين نقطهٔ اوج بازىهاى کودکانه است. با توجه به اينکه قدرت سازگارى کودک با محيط خارج به مانند بزرگسالان نيست و محدوديتهاى محيطى را نمىتوانند درک کنند لذا بخشى از محيط را براساس نياز خود تغيير داده و بازى مىکنند، گو اينکه چون نمىتواند در دنياى بيرون به اسب سوار شود (چون اسب موجود نيست) از تکه چوبى براى ارضاء اين نياز خود استفاده مىکند.
|
|
'از ديدگاه پياژه براى آنکه کودک به تعادل عاطفى و ذهنى دست يابد ضرورت دارد عرصهاى از فعاليت وجود داشته باشد که چندان در قيد محدوديّت عوامل خارجى نباشد و فرصت لازم براى جذب يا درونسازى را فراهم سازد بهعنوان مثال کودکان مىتوانند از طريق بازى نمادين حوادث و تجارب مهم را بازسازى کنند و بدين ترتيب آنها را درک و شناسائى نمايند. لذت بازى از آنجا ناشى مىشود که تجارب بازسازى شده از اين راه را مىتوان مطابق با خواستها و هوسهاى بازيگر تغيير داد.'
|
|
'مارگارت لان فلد - Margaret lowenfeld' مىگويد کودک در بازى نمادين با ارتباطى که با خود برقرار مىکند 'خود فراموش شده - Forgotten self' را آشکار مىسازد.
|
|
|
بازىهاى با قاعده بازىهائى هستند اجتماعى و داراى قواعد و مقررات خاصى که توسط گروه تحميل مىشود، کودک از طريق اين بازىها مشارکت، همکاري، رعايت حقوق ديگران و قوانين اجتماعى را ياد مىگيرد و اکثراً در سنين چهار تا هفت سالگى در بين کودکان رايج بوده و با رشد اجتماعى کودک بر اهميت آن افزوده مىشود. 'در بازىهاى گروهى که داراى قواعد و مقررات است بازيگر بايد نقش ديگر بازيکنان را بداند (همانطور که نقش خود را مىداند) و همچنين بايد توانائى گرفتن نقش ديگران را در خود رشد و توسعه دهد تا بتواند از اين طريق پيشبينى نمايد که در آينده چه اتفاقى خواهد افتاد تا رفتار خود را با آن سازگار نمايد.'
|
|
|
بازىهاى سازنده برپايهٔ بازىهاى نمادين ساخته مىشود و از جمله بازىهائى است که جنبهٔ تفنّنى آن کمتر بوده و متوجه ساخت يک وسيله مىباشد و به سازندگى واقعى منجر مىشود. انجام کارهاى مکانيکي، حل مسائل و آفرينشهاى هوشمندانه جزء اين بازىها است که حدّ فاصل بازىهاى کودکانه و سازگارىهاى واقعى است.
|
|
| نظريهٔ 'سوزان ايساکز - Susan Isaacs'
|
|
سوزان ايساکز نظريهپرداز تعليم و تربيت و روانشناسى است که در رابطه با تفکر کودکان مطالعات ارزندهاى داشته، با استفاده از بازى به مطالعهٔ تفکر اقدام نموده است. وى مانند مونته سوري، فروبل و ديگران به کسب تجربه در دوران کودکى با استفاده از بازى با لوازم و اسباببازىهاى طبيعى توجه بيشترى داشته است لذا توصيه مىنمايد که کودکان در يک محيطى آزاد و عارى از اجبار و تهديد به آزمايش مواد و وسايل و کسب تجربه اقدام نمايند. مطالعهٔ سوزان ايساکز با مطالعات پياژه همخوانى بيشترى دارد. وى که بيشتر با کودکان باهوش بالاتر از متوسط کار کرده، مدعى است که بازى ارادى کودک از جمله مؤلفههاى اساسى براى آموزش و پرورش مىباشد. بهنظر وى بازى تعاملى از سه شکل فعاليت مىباشد: اول اينکه بازى به کودک کمک مىکند از نظر جسمى تقويت شده و در کنترل عضلانى توانا بشود. دوم اينکه قوهٔ استدلال فرد در بازى با ديگر همبازىها تقويت مىيابد چرا که در جريان بازى مسائل و موضوعاتى جديد براى کودکان مطرح مىشود که با استدلال و تفکر کودک به نتيجه مىرسد. و سوم اينکه در بازى بهويژه بازىهاى تخيّلى نه تنها ارضاء آرزوها و اميال ناکام کودک باعث کاهش تنش مىشود بلکه روابط بين اشياء مختلف و چگونگى ارتباط خود با آنها و ساير بازيگران را در مىيابد.
|
|
موضوع ديگرى که در رابطه با کار و فعاليت سوزان ايساکز مىتوان بدان اشاره نمود اين است که همانند پياژه سعى دارد انواع مختلف بازى را که کودکان ممکن است در زمانهاى متفاوت انجام دهند بيان نمايد و اين خود پيشرفتى در مسئلهٔ بازى است چرا که هر مرحله بازى با توالى دقيقي، مرحلهٔ قبلى را پيگيرى مىکند و بازى در هر مرحله با نضج يا رسش (Maturation) ارتباط مىيابد. اين موضوع بهويژه بايد مورد توجه اولياء کودک و مربيان باشد تا در ارائهٔ برنامههاى بازي، تقسيم وظايف و وادار کردن کودکان به بازى به توانمندىهاى کودک توجه نمايند و از کودک چيزى بخواهند که واقعاً بايد بخواهند.
|