|
|
|
|
فرهنگ يا تمدن ماقبل شلى (Pre - Chelleenne)
|
|
تاريخ آن متعلق به ۱۲۵۰۰۰ سال پيش از ميلاد است. آنها آثار خود را بهطور طبيعي، بهکار بردهاند. در بين سنگهائى که بهدست آمده تعداد زيادى از آنها شبيه به دستگيرهاى است که با مشت دست انسان متناسب است و به آن مشته سنگى گفتهاند.
|
|
|
فرهنگ و تمدن شلى (Chllee e'ne)
|
|
تاريخ اين دوره به ۱۰۰،۰۰۰ سال پيش از ميلاد مربوط مىگردد. آنها توانستهاند مشته سنگى را ظريفتر و کوچکتر نمايند بهنحوى که در دست گرفتن و استفاده از آن آسانتر باشد.
|
|
|
فرهنگ و تمدن آشولى (Acheuleeme)
|
|
تاريخ آن به ۷۵۰۰۰ سال پيش مىرسد، آثار بيشترى از اين دوره در اروپا و سرزمينهاى ديگرى مثل گروئنلند، اتازوني، مکزيک، آفريقا، خاور دور و هندو چين بهدست آمده است. آنها علاوه بر مشته سنگى ابزارهاى ديگرى مانند چکش، سندان، دنده، سرپيکان، سرنيزه و چاقو را از سنگ ساختهاند. بهنظر مىرسد که در اين دوره صنعت بشرى فعاليت و کوشش بيشترى داشته است.
|
|
در اولور جسايلى (Olorgeasajlie)، در کشور کنيا، اقامتگاهى مربوط به انسان آشولى بهدست آمده که در زير شن پنهان بوده است، در اين محل استخوانهاى حيوانات مقتول بهدست آمده، که هنوز تبرهاى سنگى آنها را احاطه کردهاند. انسان آشول از تبرهاى سنگى براى کندن پوست و قطعهقطعه کردن حيوانات استفاده کرده است.
|
|
|
فرهنگ و تمدن موسترى (Moustierienne)
|
|
بقاياى اين دوره فرهنگي، تقريباً در تمام قارهها همراه با بقاياى انسان نئاندرتال کشف شده است. تاريخ اين دوره را به ۴۰۰۰۰ سال پيش از ميلاد مربوط مىدانند. ابزار اين دوره با دورههاى قبل بسيار متفاوت است. معمولاً از يک لايه سنگ ساخته شدهاند که تيزتر، سبکتر و خوشدستتر از مشته سنگى است. انسان موستر براى نخستين بار در غار لوموستر (Le moustier)، واقع در دره رودخانه و زر (Vezere)، در ناحيه دوردونى (Dordogne)، فرانسه کشف گرديد. شيوه زندگى آنها غارنشينى بوده است. آنها برخلاف انسانهاى ماقبل خود، که مردگانشان را رها مىکردند. مردگان آنها را در گورى دفن مىکردهاند. همراه با مردگان خود افزارهاى سنگ چخماق را، آماده براى شکار در دنياى پيس از مرگ دفن مىکردند. علاو بر اين براى تغذيه مردگان خود در گورها غذا مىگذاشتند.
|
|
در سال ۱۸۵۶ در يک غار آهکى به نام نئاندرتال، در نزديکى دوسلدورف آلمان، نمونه ديگرى از انسانهاى عصر موستر کشف شد و به نام انسان نئاندرتال معروف گرديد. آنها جزء نخستين انسانهاى غارنشين روى کره زمين شهرت يافتهاند.
|
|
بعضى از بوميان امروزين کره زمين، مثل بوميان استراليا، از نظر فرهنگ و تمدن شباهتهائى با فرهنگ دوره موسترى دارند.
|
|
|
۲۵۰۰۰ سال پيش از ميلاد مسيح دوره فرهنگى اروينياکى آغاز شده است. اين دوره را نخستين مرحله صنعتى پس از دوره يخبندان و سرآغاز پيدايش مدنيت انسان کرومانيون مىدانند. ابزار و وسايل انسان کاملتر شده و ابزارهاى تازهاى مثل سوزن و مصقل، که از استخوان ساخته مىشدند، به آنها افزوده گرديده است. دوره اورينياکى را آخرين دوره پارينه سنگى مىدانند. به سخن ديگر اين دوره را عصر پارينه سنگى جديد نيز ناميدهاند.
|
|
تغيير و تحولات بزرگى در اين دوره بهوقوع پيوسته، که مهمترين آنها پيدايش ابزارهاى جديد و متنوع است، اين ابزارها بيشتر از سنگهاى آتشزنه ساخته مىشدند، ديگرى ظهور انسان تازهاى به نام هوموساپينس (Homo Sapience)، است. ساختن ابزارهاى تيغهاى بسيار، که از يک قطعه سنگ چخماق بهدست آمده، اساسىترين ويژگى ابزارى اين دوره محسوب مىگردد.
|
|
وجه تسميه اين دوره به سبب کشف آثارى در غارى به نام اورينياک، در جنوب فرانسه بوده است.
|
|
در دوره پارينه سنگى جديد سه قوم اصلى در قاره اروپا زندگى مىکردهاند که به نامهاى اورينياک، سولوتره و ماگدالن نامگذازى شدهاند. هر يک از اين سه گروه انسانى تمدن و فرهنگ مخصوص خود را پديد آوردهاند. آثار مکشوفهٔ درون غارها نشان داده است که گاهى آنها اشتراکى زندگى مىکردهاند.
|
|
|
فرهنگ سولوترى (Solutreenne)
|
|
آثار اين فرهنگ در فرانسه، اسپانيا، چکسلواکى و لهستان بهدست آمده و تاريخ آن را به ۲۰۰۰۰ سال پيش از ميلاد مىرسانند. آنها بر ابزارهاى اورينياکها ابزارهاى تازهاى مانند درفش، رنده، مته، اره، نيزه و سرنيزه افزودهاند. برروى شاخ گوزن تصاويرى را رسم مىکردهاند. انسانهاى عصر سولوترى احتمالاً شکارچى بودهاند، زيرا سرنيزههاى بسيار زيبائى که از سنگ چخماق ساخته شده از آنها بهدست آمده است. شگفتآورترين هنر ابزارسازى اين دوره را ساختن سوزن استخوانى مىدانند.
|
|
علت نامگذارى اين دوره به سولوتره آن است که نخستين آثار آن در محلى در نزديکى مکون (Macon) در فرانسه، کشف شده که سولوترمه نام داشته اشت. زمانىکه انسان کرومانيون به بالاترين سطح مراحل تکامل فرهنگى خود رسيد، فرهنگ جديدى را به نام ماگدالنى پايهگذارى نمود.
|
|
|
فرهنگ و تمدن ماگدالنى (Magdaleinenne)
|
|
در محل رودخانه وزر، در فرانسه در نزديکى قصرى به نام لاماولين، جايگاهى که نمايشگر صنعت و هنر اين دوره بوده بهدست آمده است؛ از اينرو مردم و فرهنگ آنها را ماگدالنى ناميدهاند. فرهنگ اين مردم در سراسر قاره اروپا گسترش داشته و تاريخ آن متعلق به ۱۶۰۰۰ سال پيش از ميلاد است.
|
|
آنان از شاخ و استخوان و عاج براى ساختن ابزارهاى خود استفاده مىکردند و اين خود از مهمترين امتيازات اين عصر است. انسان ماگدالنى در بسيارى از موارد وارث فرهنگ اورينياکى بوده است. وجه امتياز ديگر اين دوره رشد و ترقى هنر نقاشى است. شاهکارهاى هنرى اين دوره در غار معروف به آلتاميرا (Altamira)، در اسپانيا، کشف و مورد مطالعه قرار گرفته است. عمدهترين محل زيست انسانهاى ماگدالنى فرانسه، آلمان و بلژيک بوده است؛ ولى اين بدان معنى نيست که در ديگر مناطق وجود نداشته است. انسانهاى ماگدالنى طراحان ماهرى بودهاند و از مواد اوليه خود بهنحو احسن استفاده مىکردهاند.
|