|
سبک جديد خبرنويسي، بهويژه سبک 'هرم وارونه' نه تنها با سبک خبرنويسى قديم تفاوت دارد، بلکه با ديگر سبکهاى نگارش (داستاننويسي، مقالهنويسى و...) نيز متفاوت است. بحث بر سر اين نيست که سبک هرم وارونه در مقابل سبکهاى ديگر نگارش از اهميت بيشترى برخوردار است، بلکه نکته در اين است که هر سبکى با دلايل قابل قبولى با ديگرى تفاوت دارد و هر يک براى منظور خاص خود بهکار مىرود.
|
|
روزنامهنگار دائماً با کمبود جا در روزنامه مواجه است، اما ديگر نويسندگان اين مشکل را ندارند. سردبير روزنامه بهطور متوسط تنها مىتواند بين ۱۰ تا ۲۰ درصد از مطالبى که خبرنگاران آن يا خبرگزارىهاى داخلى و خارجى در اختيار او قرار مىدهند، استفاده کند.
|
|
در عين حال روزنامهنگاران که بايد با سرعت مطالب روزنامه را تهيه کنند با کمبود وقت نيز مواجه هستند، بنابراين بهخاطر محدوديت زماني، خبرنگار نمىتواند در جستجوى کلمهها و عبارتها يا دوبارهنويسى وقت زيادى صرف کند. خبر بايد بهسرعت نوشته شود. از اينرو دانستن و فهم سبکهاى نگارش کمک شايان توجهى به او خواهد کرد.
|
|
در هر حال هدف اصلى روزنامهنگار، بر خلاف ديگر نويسندگان، انتقال پيامهاى صحيح با سرعت هرچه بيشتر به مخاطبان است. کم هستند خوانندگانى که وقت زيادى صرف خواندن خبر مىکنند که به تصور آنها براى آنها ارزشى ندارد يا ارتباط کمى به کار و زندگى آنها دارد. خواننده روزنامه اگر مجبور شود براى فهم يک مطلب، خبرى را دوباره بخواند احتمال دارد آن را رها کرده و به دنبال خبر ديگر يا منابع اطلاعاتى ديگرى (راديو، تلويزيون، ارتباطات ميانفردى و...) برود. با توجه به تنوع مخاطبان از نظر سود، رعايت سادهنويسى در نگارش خبر ضرورى است.
|
|
گرچه بين سبکهاى روزنامهنگارى و ديگر سبکهاى نگارش تفاوتهاى روشنى وجود دارد، اما بايد توجه داشت که شباهتهائى هم ميان آنها به چشم مىخورد. نويسنده خوب آن است که بداند براى چه کسى مىنويسد. نحوه نگارش يک خبر حادثهاى با يک خبر سياسى يا ورزشى يا هنرى تفاوت دارد. بايد متوجه بود که سبکهاى نگارش در نشريههاى گوناگون متفاوت است و نويسنده بداند گيرنده پيام او کيست و آيا مطلب بهروشنى براى او نوشته شده است يا نه. نويسنده همواره بايد دستور صحيح زبان، نشانهگذارىها و املاء درست واژهها را بهخوبى بداند.
|
|
|
روزنامهنگارى يک کار تخيلى نيست. خبر را بايد با جملههاى کوتاه و رسا بهصورتى نوشت که قابل فهم و درک باشد. تحقيقات انجام شده نشان مىدهد که درک مفاهيم هر جمله با تعداد واژههاى آن رابطه معکوس دارد. هرچه تعداد واژههاى يک جمله کمتر باشد، درک مفهوم آن آسانتر است. خبرنگار بايد از نوشتن جملههاى طولانى و مرکب خوددارى کند، زيرا چنين نوشتهاى نه تنها با آسانى قابل فهم نيست، بلکه خواننده را خسته کرده و او را از خواندن خبر دلسرد مىکند.
|
|
در خبرنويسى رعايت نوشتن جملهها و پاراگرافهاى کوتاه ضرورى است زيرا:
|
|
- خبرنگار مىتواند اهميت و فوريت مطلب را با نوشتن جملهها و پاراگرافهاى کوتاه بهتر بيان کند.
|
|
- خبرى که با جملهها و پاراگرافهاى کوتاه نوشته شود، صفحهبندى روزنامه را زيبا مىسازد و خواننده را نيز خسته نمىکند.
|
|
- خبر ممکن است حتى بعد از حروفچينى احتياج به اصلاح داشته باشد. خبرهائى را که با جملهها و پاراگرافهاى کوتاه نوشته شده باشد آسانتر مىتوان صحيح کرد.
|
|
ذکر اين نکته که جمله بايد کوتاه نوشته شود به اين معنى است که خبر، حالت تلگرام به خود بگيرد. خبر اگر بهصورت تلگرافى و بدون ايجاد ارتباط ميان کلمهها و جملهها نوشته شود، براى خواننده خوشايند نخواهد بود. در مواقعى ممکن است مطلبى را با يک جمله طولانى خيلى بهتر بتوان بيان کرد تا چند جمله کوتاه، از اينرو بايد ديد کدام نوشته مفهوم مطلب را بهتر منتقل مىکند. بايد توجه داشت که نوشتن جملههاى طولانى احتياج به تجربه و دقت بيشترى دارد. براى يک خبرنگار تازه کار بهترين روش آن است که از هر موضوع يک پاراگراف بسازد. تحقيق نشان مىدهد که اگر هرجمله کمتر از ۲۰ کلمه داشته باشد درک آن آسانتر خواهد بود. از اينرو در نوشتن هر جمله بايد کوشش کرد که تعداد کلمهها از ۲۰ واژه بيشتر نباشد.
|
|
رعايت اين نکتهها در هر مورد الزامى نيست. اگر جملهاى بيش از ۲۰ کلمه داشته باشد بايد آن را خواند و از صراحت و رسائى معنى آن اطمينان حاصل کرد. اگر جملهاى روان نباشد و براى درک معنى آن لازم شود دوباره خوانده شود، بايد دوباره آن را نوشت و يا به دو جمله تقسيم کرد.
|