اين اختلال بهعنوان فرمى از آتوپى شناخته مىشود و از معدود بيمارىهاى التهابى چشم بوده که وابستگى به آنتىبادى بهطور قطع در مورد آن ثابت شده است. بهنظر مىرسد که IgE به ماستسلهاى ملتحمه اتصال مىيابد و برخورد آنتىژن مسئول بيمارى با IgE، موجب رهائى مواد وازواکتيو بهويژه لکوترينها و هيستامين مىگردد. اين امر منجر به اتساع عروق و کموزيس مىشود. تست خراش پوستى با انتىژن مسئول بيماري، موجب نوع فورى واکنش ازدياد حساسيت مىشود.
بهنظر مىرسد، انجام ايمونوتراپى با مقادير بهتدريج افزايشيابندهٔ آلرژن، در ابتداى فصل، شدت بيمارى را کاهش مىدهد. روش فوق را نمىتوان بهصورت روتين پيشنهاد نمود؛ زيرا گاهى ايمونوتراپى با واکنش آنافيلاکتوئيد حاد همراه است آنتىهيستامينهاى موضعى اساس درمان هستند. گاهى ثبيتکنندههاى ماستسل و يا کورتيکواستروئيدهاى ضعيف بهکار مىروند.
کنژونکتيويت ورنال و کراتوکنژونکتيويت آتوپيک
اين دو بيمارى جزء اختلالات آتوپيک هستند. کنژونکتيويت ورنال، کودکان و نوجوانان را مبتلا مىکند و بروز آن بعد از دهه دوم زندگى بهشدت کاهش مىيابد. اين بيمارى تنها در فصول گرم سال رخ مىدهد و بهطور مشخصى با پاپيلاهاى ژانت (قلوهسنگي؛ Cobblestone) در ملتحمهٔ پلک فوقانى همراه است. اين پاپيلاها، با خراش قرنيه سبب احساس جسم خارجى مىشوند. کراتوکنژونکتيويت آتوپيک در تمام سنين رخ مىدهد و فاقد انسيدانس فصلى است. در هر دو بيمارى IgE به ماستسلها متصل است و در تماس با آلرژن مسئول، ماستسلها دگرانوله مىشوند. البته غير محتمل است که مکانيسم هومورال بهتنهائى مسئول بيمارى باشد؛ زيرا حداقل در مورد پاپيلاهاى کنژونکتيويت ورنال، ارتشاح وسيع تکهستهاىها مشاهده مىشود. در اين بيماران، تب يونجه و آسم به مراتب شايعتر است.
از نظر درماني، اجتناب از آلرژنهاى احتمالي، کمککننده است. درمورد کنژونکتيويت ورنال، تعيين آلرژنهاى اختصاصى بسيار دشوارتر است.
بيمارىهاى مفصل درگيرکنندهٔ چشم
يووئيت و اسکلرويت، از تظاهرات چشمى عمدهٔ بيمارىهاى روماتوئيد مىباشند. آرتريت روماتوئيد نوجوانان با ايريدوسيکليت يک يا هر دو چشم، آرتريت روماتوئيد بالغين با اسکلريت يا اپىاسکلريت حاد و اسپونديليت آنکليوزان با ايريدوسيکليت همراه مىباشند. در بيمارى رايتر، اولين حملهٔ التهاب چشمى معمولاً يک کنژونکتيويت پاپيلرى خودبهخود محدودشونده است و حملات بعدى التهاب چشم، ايريدوسيکليت حاد مىباشند.
ساير بيمارىهاى چشمى با واسطهٔ آنتىبادى
لوپوس اريتماتوى سيستميک ممکن است منجر به واسکوليت انسدادى در لايهٔ فيبر عصبى شبکيه و بهدنبال آن پيدايش اجسام سيتوئيد و نقاط Cotton-Wool گردد.
يووئيت ناشى از عدسي، در افرادى که کپسول عدسى آنها در اثر تروما يا ساير بيمارىها نسبت به پروتئين تراوا شده، ديده مىشود. اين حالت ممکن است با آنتىبادىهاى در گردش خون، بر عليه پروتئينهاى عدسى در ارتباط باشد.