|
|
برخى از مصاحبهشوندگان بهسؤالها پاسخهاى گذرنامهاى يا تکسيلابى مىدهند. 'بله اينطور است' 'خير. اينطور نيست' . 'بله' ، 'خير' بعضى وقتها هم يک جمله يا حداکثر دو جمله، يعنى تا جائى که بشود در بيان پاسخ امساک مىکنند. گروهى از اين جماعت، سياستمداران هستند که اغلب بهمنظور فرار از تلههاى مچگيرى اقدام به اين کار مىکنند. اينان هنگامى که در مقابل يک محکمه مطبوعاتى قرار مىگيرند، سعى مىکنند با پاسخهاى کوتاه، راه را بر مصاحبهکننده مسدود کنند. در اينگونه مصاحبهها که اغلب با چالش و درگيرى همراه است مصاحبهشونده مىداند که هرچقدر بيشتر توضيح دهد، ممکن است که شرايط مساعدترى براى جولان دادن خبرنگار ايجاد کند.
|
|
|
'لارى کينگ' مجرى برنامههاى سرگرمى تلويزيونى مىگويد: پرسيدن سؤالهاى صحيح، رمز گفتوگوى خوب است. من اغلب سؤال مورد علاقه خود را مىپرسم، چرا؟ اگر مردى به من بگويد که با خانواده خود به شهر ديگرى مىرود. چرا؟ زنى که شغل خود را عوض مىکند. چرا؟ او مىافزايد: من در برنامههاى تلويزيونى خود اين کلمه را احتمالاً بيش از کلمات ديگر استفاده مىکنم. پرسيدن سؤالهاى بىپرده کليدى است براى انجام يک کار خوب، مهم نيست که حرفهٔ شما چيست(۲)'
|
|
(۲) روزنامه همشهري- شماره ۸۹۰-سال چهارم- ۳ بهمن ۱۳۷۴-ص ۱۲.
|
|
ما اگر بخواهيم مصاحبهٔ خود را به يک گفتوگوى فعّال، زنده، داراى ويژگىهاى تعليق و عنصر درگيرى و چالش مبدّل کنيم و به اين سؤال (چرا؟) نياز داريم.
|
|
- مسئول: ما قصد داريم مدارس نمونه مردمى تأسيس کنيم.
|
|
- خبرنگار: چرا؟
|
|
- کارگردان: من در فيلمهايم سعى مىکنم همواره تماشاگر را در انتظار بگذاريم.
|
|
- خبرنگار: چرا؟
|
|
- نويسنده: من گاه ۳۰۰ صفحه از دستنوشتههايم درباره يک رمان را پاره مىکنم و دوباره شروع مىکنم.
|
|
- خبرنگار: چرا؟
|
|
- سياستمدار: ما بههيچ وجه اين صلح را نخواهيم پذيرفت.
|
|
- خبرنگار: چرا؟
|
|
|
براى يک مصاحبهکننده هيچ ويژگى بهتر از خوب گوش کردن نيست. اگر ما به موضوع مورد مصاحبه کاملاً تسلط داشته باشيم، تکنيکهاى مصاحبه را بشناسيم و حتى بدانيم که از مصاحبهاى که در حال انجام آن هستيم چه مىخواهيم اما گوشکنندهٔ حرفهاى نباشيم، امکان دارد که يک مصاحبهٔ قابل قبول انجام دهيم اما گفتوگوى خوب! خير. اما اغلب در جريان مصاحبه، زمانى که در حال شنيدن سخنان مصاحبهشونده هستيم، در عين حال به مشکلات خودمان هم فکر مىکنيم. بهجاى اينکه غرق در گفتههاى طرف مقابل شويم غرق در افکار خودمان هستيم. گاهى نيز اولين جملهاى که در پاسخ يکى از سؤالهاى خود مىشنويم براى ما توليد سؤال جديد مىکند و بىصبرانه منتظر هستيم که او سخن خود را تمام کند و ما سؤال پيش آمده را مطرح کنيم. بىتوجه به آنکه ممکن است در ادامه، موارد جالبترى هم مطرح شود. گاه از جملهاى و يا اظهارنظرى احساساتى مىشويم به ما شعف دست مىدهد يا برعکس عصبى مىشويم. اين امر مانع تمرکز ما براى درک صحيح اظهارات مصاحبهشونده مىشود. گاهى نيز دقت بيش از حد به مطالب حاشيهاى قدرت تمرکز و گوش کردن را از ما مىگيرد. ضبط، کاغذ يادداشت، تابلوى روى ديوار، آرايش مبلها و رفت و آمدهاى افراد و... براى آنکه هنر گوش کردن را در خود تقويب کنيم راههاى مختلفى وجود دارد. مهمترين نکته اين است که قبل از مصاحبه، پيرامون موضوع مصاحبه فکر کنيم. مخصوصاً با نزديک شدن به زمان و مکان مصاحبه سعى کنيم که تمام افکار خود را بهسمت مصاحبه و موضوع آن متمرکز کنيم. در جريان مصاحبه اين امکان را در نظر بگيريم که مصاحبهشونده ممکن است در پاسخ بهسؤالى ما را مخاطب قرار دهد. از ما نظر بخواهد يا بازخواست کند مورد سؤال قرار گيريم. اگر اين نگرانى را داشته باشيم حتماً توجه بيشترى به سخنان طرف مصاحبه خواهيم داشت اگر در جريان مصاحبه نکتهاى توجه او را جلب کرد بايد سريعاً يادداشت برداريم و در ذهن خود با آن کلنجار نرويم تا از شنيدن ادامه مطلب باز نمانيم.
|
|
|
مصاحبهکنندگان مخصوصاً کسانى که بيشتر، کارهاى خبرى و ميدانى انجام مىدهند، همواره در خطر مصادف شدن با خرابى ضبط، نداشتن يا تمام شدن باطرى يا قرار گرفتن در موقعيتهائى هستند که امکان ضبط مصاحبه براى آنان غيرممکن يا سخت است. به همين دليل بايد تندنويسى را در دستور کار خود قرار داده، علاوه بر آن در سختترين شرايط، تمرين نُتبردارى انجام دهند. گاهى ما در يک مصاحبهٔ خبرى از نظر زمانى در موقعيتى قرار مىگيريم که بايد بلافاصله خبر را مخابره کنيم. لذا امکان ضبط و پيام کردن مصاحبه وجود ندارد و نخواهيم توانست آن را به زمان چاپ يا پخش خبر برسانيم. در اين صورت تندنويسى و خلاصهنويسى صحيح از مصاحبه تنها راه کار است. گاهى نيز موقعيت مکانى اين امکان را به ما نمىدهد. فرض کنيم جلسه هيئت وزيران تمام شده است و سخنگوى دولت از محل جلسه خارج مىشود. در حالىکه به سمت دفتر خود در آن سوى راهرو حرکت مىکند در فاصله زمانى بين دو محل، در حال حرکت به سؤالات ما پاسخ مىدهد. اجازه بردن ضبط صوت هم به ما داده نشده است. در اين صورت تحت شرايطى سخت بايد پاسخهاى او را يادداشت کنيم. گاهى نيز در مصاحبههاى معمولى و در وضعيت عادي، مصاحبهشونده به ما اجازه ضبط مطالب را نمىدهد:
|
|
فالاچي: 'ژنرال جياپ ضبط مرا ديد و جا زد ... سعى کردم چانه بزنم و بالاخره بعد از کمى بحث توافق کرديم که لازم است يادداشت برداشته شود (۳)' .
|
|
(۳) مصاحبه يا تاريخ (کتاب) اوريانا فالاچى - انتشارات اميرکبير - چاپ اول ۱۳۵۶ ص ۶۹.
|
|
دقت کنيد اگر ما در موقعيت آن خبرنگار قرار بگيريم و نتوانيم اين مصاحبه حساس را که امکان ضبط آن وجود ندارد تندنويسى کنيم در حقيقت يک موقعيت تاريخى را از دست دادهايم. براى تمرين تندنويسي، اگر دانشجو هستيد، کلاس درس بهترين محل تمرين است. سعى کنيد از سخنان استاد بدون نگاه کردن به دفتر دانشجوى بغل دستى يادداشت برداريد. ضبط مصاحبههاى راديو تلويزيونى و همزمان پياده کردن آن مىتواند در اين جهت به ما کمک کند.
|
|
|
تندنويسي، خلاصهنويسى و تلاش براى ايجاد يک فضاى صميمى در مصاحبه که روى آنها تأکيد شد هيچکدام دليلى بر ناديده گرفتن ضبط مصاحبه از سوى خبرنگار نيست. هر گفتوگوئى براى انتشار، ترجيحاً بهتر است ضبط شود. حتى گفتوگوئى که قرار است همزمان براى انتشار ارسال شود و مجبوريم که خلاصهٔ آن را مخابره کنيم. در بسيارى از مواقع اتفاق مىافتد که ما دربارهٔ يک نکتهٔ مهم که خلاصهنويسى شده است دچار شک و ترديد مىشويم 'آيا مصاحبهشونده دقيقاً همين واژه يا جمله را بهکار برد؟' در اينجا لازم است که به نوار مصاحبه مراجعه کنيم. مهمتر اينکه ممکن است مصاحبهشونده اظهارات خود را تکذيب کند اگر مدرکى براى اثبات نداشته باشيم اين موضوع مىتواند براى ما ايجاد گرفتارى کند. مصاحبهشوندگان گاه دچار فراموشى مىشوند و فراموش مىکنند که فلان اظهارنظر را کردهاند و گاهى نيز اين فراموشى مصلحتى و بهدليل فشارى است که از تبعات انتشار مصاحبه ناشى شده است. به گزارش فالاچى بعد از چاپ مصاحبه خود را با کسينجر توجه کنيد.
|
|
بالاخره کسينجر که عاجز شده بود، خبرنگارى را به حضور پذيرفت و گفت که قبول مصاحبه با من (فالاچي) احمقانهترين کارى است که در تمام زندگى خود مرتکب شده است و بعد اعلام کرد که من جوابهاى او را دستکارى کردهام. افکار او را وارونه کردهام و جملههاى او را به ميل خود تنظيم کردهام و تکذيبهاى او بهقدرى ناهنجار بود که من هم عصبانى شدم و دست به حمله متقابل زدم ... و بعد هم تهديد کردم که نوار ضبط شدهٔ مصاحبه را در اختيار عموم خواهم گذاشت' .
|