|
همچنين خاستگاه طايفه بيات را دشت قبچاق ترکستان مىداند که بههمراهى قشقائىها به فارس آمدند و گروهى در شيراز سکونتکرده شهرنشين شدهاند و تيرههائى به زندگى کوچنشينى خود در ايل قشقائى ادامه دادند....يکى از نويسندگان مىنويسد که در ميان مجاهدين ضد انگليسى اسير در هند با يک فرد عشايرى قشقائى برخورد کرده است که اصل آواز ترکستان چين بوده و حتى از وجود ايل قشقائى در ايران بىاطلاع بوده است.(مىگويند کوه سبز يکى از ييلاقات غارنشين آذربايجان است - پيمان ص ۱۰).
|
|
تيرههاى مختلف ايل قشقائي، يکباره، وارد سرزمين فارس نشدهاند بلکه رستههاى مختلف آن بهتدريج مهاجرت کردهاند و بههم پيوسته و نيرومند شدهاند و تيرههاى ديگر را تحت سلطه خود درآوردهاند سابقاً تعداد طايفههاى ايل قشقائى متنوع و زياد بود. پىيرلينگ که در سال ۱۹۷۴ (۱۳۵۳) کتاب 'کوچنشينان قشقائى فارس را نوشته است، ايل قشقائى را مشتمل بر ۹ طايفه: 'عمله' ، 'درهشوري' ، 'فارسى مدان' ، کشکولى بزرگ 'شش بلوکي' ، 'کشکولى کوچک' ، 'صفىخاني' ، 'قرهچاهى' (قراچهاى يا قرهچلو)و نمدى ذکر کرده است. يکى از محققان ايرانى هم در تحقيقات خود که بهسال ۱۳۴۷ به انجام رسيده است، ايل قشقائى را شامل ۹ طايفه دانسته است. اما بهجاى طايفه نمدى رحيمى را آورده است. وى مىنويسد از ميان طايفههاى ۹ گانه ايل قشقائى دو طايفه رحيمى و صفىخانى بهعلت کوچکى و ضعف بهتدريج به طايفههاى ديگر وابسته شدهاند (۱). بىشبهه در طى اين مدت طايفهها و تيرههاى ايل قشقائى دستخوش تغييرات و دگرگونىهاى زيادى قرار گرفته و وضعيت گذشته خود را از دست دادهاند.
|
|
(۱) . حبيبالله پيمان، توصيف و تحليلى از ساختمان اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى ايل قشقائى ص - ۲۳۲.
|
|
اکنون ايل قشقائى از شش طايفه دره شورى 'کشکولى بزرگ' ،کشکولى کوچک فارسى مدان عمله و شش بلوکى تشکيلگرديده که طائفهها و تيرههاى متعددى را در خود جاى داده است.(ايلات و عشاير انتشارات آگاه، سال۱۳۶۲ص۲۷).
|
|
بهنظر مىرسد که درطى سالهاى اخير طايفههاى نمدي، رحيمى صفىخانى و قراچهاى جزءِ طايفههاى ديگر درآمدهاند.
|
|
|
نام درّه شورى از نام محل ييلاقى آنها 'درّه شور' گرفته شده است. اينها پس از ورود به فارس در اين ناحيه سکونت کردهاند. دره شور از محل 'سميرم' امروزه جزءِ مراکز ييلاقى اين طايفه است. خانهاى طايفه درّه شورى در سالهاى اخير به زراعت و باغدارى توجه زيادى کردهاند (۱) و گروههاى زيادى از آنها به زندگى يکجانشينى پرداختهاند. طايفه درّه شورى يکى از طوايف پرجمعيت ايل قشقائى است و مردم آن به داشتن و پرورش اسب معروفيت دارند.(پيمان، توصيف و تحليلى از ساختمان اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى ايل قشقائى ص ۲۴۲).
|
|
(۱) . در گذشته زراعت در فرهنگ جامعه ايلى بسيار مذموم بوده است زيرا اين امر نشانه عدم دلبستگى به زندگى ايلياتى و علاقه به يکجانشينى است. در گذشته کسانى که زراعت مىکردند مورد تحقير و سرزنش جامعه قرار مىگرفتند. اما در سالهاى اخير بهموازات گسترش يکجانشينى توجه به زراعت و باغدارى نيز بيشتر شده و بهتدريج جزءِ هنجارها و ارزشهاى اجتماعى درآمده است.
|
|
|
طايفه فارسىمدان از قديمىترين طايفههاى ايل قشقائى است که قبل از ديگر طوايف ترکزبان به فارس آمدهاند و چون فارسى نمىداستند، واژه 'فارسىمدان' به آنان اطلاق گرديده است. طايفه فارسىمدان سابقاً 'در' پادنا ييلاق و در اطراف کوه گيسگان قشلاقى مىکردند - بعد اراضى سر مشهد و سپس منطقه 'دائين' به آن اضافه شد. امروزه گروههائى از طايفه فارسىمدان در حوالى اراک (عراق) و تهران زندگى مىکنند و پارهاى از آنها هنوز به عراق معروف هستند که بهنظر مىرسد بعدها به فارس کوچيدهاند. فارسى مدانها بهعلت قدرت مرکزى و نفوذ و اعتبار و مديريت کلانتران خود، با وجود رقابتها و اختلافات خويشاوندى کمتر دستخوش تجزيه و جدائى قرار گرفتهاند.(پيمان، توصيف و تحليلى از ساختمان اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى ايل قشقائى ۲۴۷ - ۲۴۴).
|
|
|
طايفه کشکولى در گذشته از سه تيره تشکيل مىشد که بههمراه ساير تيرههاى قشقائى ييلاق - قشلاق مىکردند. ييلاق آنها قسمتى از شمال سميرم و 'ديزجان' بوده است زمستان را به مناطق جنوبى فيروزآباد کوچ مىکردند، بعدها قشلاق آنها به ماهور ميلانى تغيير کرد. درهشورىها هم اين منطقه را که داراى مراتع وسيع و چراگاههاى مناسبى براى دامها است، قشلاق خود قرار مىدهند. کمى بعد از جانب کلانتر طايفه محل ييلاقى آنها به 'همايجان' و 'کمهر' که از لرهاى ممسنى خريدارى مىشود تغيير مىکند.(پيمان، توصيف و تحليلى از ساختمان اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى ايل قشقائى ص ۲۵۱ - ۲۴۷).
|
|
|
اين طايفه قبلاً تيرهاى بود بهنام اخپلو که بعدها تيرههاى ديگرى از جمله تيره کرمانى به او اضافه مىگردد و گسترش پيدا مىکند و ابتداء بهنام کشکولى کرمانى وبعد تحت عنوان کشکولى کوچک ناميده مىشود. اين نامگذارى بهخاطر آن است که سران طايفههاى کشکولى بزرگ و کوچک ناميده مىشود. اين نامگذارى بهخاطر آن است که سران طايفههاى کشکولى بزرگ و کوچک و قراچهاى همه از يک خانواده بودند که تجزيه مىشوند و رئيس طايفه کشکولى کرمانى بههنگام آمارگيرى طوايف براى اخذ ماليات نام طايفه خود را کشکولى کوچک معرفى مىکند (۱) و اين نام براى طايفه او باقى مىماند.
|
|
(۱) . پيمان، توصيف و تحليلى از ساختمان اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى ايل قشقائى ص ۲۵۳ - ۲۵۲.
|
|
|
طايفه عمله جزءِ نيروى محافظخان و عوامل اجرائى و ادارى او بهشمار مىرود و مستقيماً تحتنظر خان اداره مىشود. تيرههاى مختلف طايفه عمله تحت سرپرستى کدخدائى است که مستقيماً از خان دستور مىگيرد. با وجود اين پارهاى از تيرههاى بزرگ تحت سرپرستى کلانترها هستند که پايگاه آنها از کلانترىهاى ساير تيرهها پائينتر نيست (۱). از طايفههاى مختلف ايل قشقائى حدود ۴۰ درصد همچنان بهطور کوچنشينى و نيمه کوچنشينى زندگى مىکنند و بقيه اسکان يافتهاند. از تعداد و ترکيب دقيق جمعيت ايل قشقائى اطلاعات مستند و دقيقى در دست نيست، مشکلى که در برآورد جمعيت اين ايل وجود دارد همان است که درباره کل جمعيت عشايرى ايران وجور دارد. زيرا اغلب آمارگيرىها بر اساس معيارهاى متعددى صورت گرفته است و نمىتوان آن را پذيرفت و مورد مقايسه قرار داد تا نوسانات و تغييراتى که در ساخت اجتماعى ايل قشقائى پديد آمده مورد بررسى قرار داده شود.
|
|
(۱) . پيمان، توصيف و تحليلى از ساختمان اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى ايل قشقائى ص ۲۵۴.
|
|
|
ششبلوکىها اغلب از تيرههاى بسيار قديمى و از همان ترکان عراقى يعنى مهاجران اوليه هستند. اين طايفه از پر جمعيتترين طوايف قشقائى است که در پرورش و نگهدارى دام مهارت فراوان دارند.(پيمان، توصيف و تحليلى از ساختمان اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى ايل قشقائى ص ۲۵۴).
|