|
|
| جريان و مداومت در برنامهريزى
|
|
برنامهريزى به نوشتن برنامه ختم نمىشود بلکه فراگردى است که بايد مداومت داشته باشد و با توجه به بازتاب نتايج فعاليتهاى انجام شده، اطلاعات و يافتههاى جديد، تغييرات فن و تکنولوژي، پيشرفت دانش و معرفت، دگرگونى منابع و امکانات و تحول اولويتها و مقاصد، دايم ارزيابى شود و تکميل گردد.
|
|
| ارشاد و هدايت در برنامهريزى
|
|
برنامهريزى متضمن ارشاد، هدايت و مداخله در فعاليتهاى جمعى است و بدين جهت بسته به چگونگى و ميزان اعمال نفوذ وى اشکال گوناگون بهخود مىگيرد مانند برنامهريزى متمرکز - الزامي، برنامهريزى ارشادى - ترغيبي، برنامهريزى حل مشکل و موردي. در اين زمينه بعداً گفتگو خواهيم کرد و توضيح خواهيم داد.
|
|
| دورنگرى و هدفگيرى در برنامهريزى
|
|
برنامهريزى فعاليتى است جهتدار و دورنگر، بدين جهت بسته به چگونگى انتخاب هدف، ممکن است فعاليتى باشد آيندهنگر، آيندهساز، يا آينده گزين.
|
|
|
اگر هدف برنامهريزى فقط پيشبينى آينده باشد، در اين صورت فعاليتى است آيندهنگر. آيندهنگرها معتقد هستند که هر چند نمىتوان آينده را ساخت، ولى مىتوان تا حدودى خطوط اصلى آن را تشخيص داد و تصويرى مات از آن بهدست آورد و براى آن آماده شد. بهعبارت ديگر، مقصود و منظور برنامهريزان آيندهنگر، پيشبينى کردن آينده و آماده شدن براى آن است.
|
|
|
اگر هدف برنامهريزى ساختن و شکل دادن به آينده باشد، در اين صورت فعاليتى است آيندهساز. برنامهريزان آيندهساز، که گاهى اوقات به آنها عنوان مهندسان اجتماعى نيز داده شده است، معتقد هستند که آينده را، بهخصوص از ديدگاه آموزش و پرورش، مىتوان ساخت و شکل داد. تکيه کلام اين افراد اين است که آينده هم اکنون با ما است. مراد و منظور اين گفته بهخصوص اشاره به کودکان است که مردان و زنان آينده خواهند بود و اجتماع آينده را خواهند ساخت. اجتماع را انسانها مىسازند و انسانها را آموزش و پرورش. بنابراين، آيندهٔ اجتماع را مىتوان از آموزش و پرورشى که اطفال امروز بهدست مىآورند، تشخيص داد. اين افراد مىگويند: برنامهريزان اجتماعى بايد، فارغ از جريانات گذشته و روز، تصويرى از آيندهٔ دلخواه رسم کنند.
|
|
|
اگر هدف برنامهريزى انتخاب کردن بين اشکال مختلف آينده باشد، در اين صورت فعاليتى است آيندهگزين. برنامهريزان آيندهگزين راهى بينابين آيندهنگرها و آيندهسازها انتخاب کردهاند. اين افراد نيز مانند آيندهسازان معتقد هستند که انسان در بند تقدير اسير نيست و مىتواند در شکل دادن به آينده کاملاً مؤثر باشد، ولى در عين حال بايد واقعبين بود. عواملى که در ساختن اجتماعهاى آينده مؤثر هستند، بسيار هستند. اين عوامل ثابت نمىمانند بلکه خود در حال تحول و دگرگونى هستند؛ مثلاً هر گونه تغييرى که منابع غذايي، ذخاير سوخت و منابع انرژي، تواناى بشر در مهار کردن طبيعت، تعداد نفوس، ترکيب جمعيت، مناسبات اقتصادى براى توليد و توزيع ثروت پيدا کند و هر تغييرى که در مناسبات انساني، روش زندگي، و ارتباطها صورت گيرد در عوامل ديگر نيز منعکس خواهد شد و تغييرات و تبديلاتى زنجيرى بهوجود خواهد آورد.
|
|
| تفکر و عقلانيت در برنامهريزى
|
|
برنامهريزي، فعاليتى است حساب شده و منطقي؛ يعنى بايد متکى به اطلاعات دقيق و صحيح باشد. نيازها و انتظارات را تشخيص دهد، محدوديتها، تنگناها، موانع، و همچنين منابع موجود و محتمل را محاسبه و پيشبينى کند، از مقايسهٔ محدوديتها و منابع، حوزهٔ امکانات را تعيين کند، در محدودهٔ حوزهٔ امکانات راهبردها و تدابير گوناگون را براى رسيدن به مقصد با يکديگر بسنجد، و طرحهاى واقعبينانهٔ لازم را براى تحقق مقصود تنظيم و ارائه کند.
|