|
|
آشتيان در شمال شرقى اراک و در دامنه ارتفاعات کوههاى مرکزى استان واقع شده و از مناطق قديمى است. ابنفقيه - مؤلف کتاب مختصرالبلدان - آشتيان را «ابرشتجان» نوشته و آن را از متعلقات همدان ذکر کرده است. بعدها «ابرشتجان» به «آشتجان» و «آشتيان» تبديل شده است. طبق اظهارات مؤلف کتاب تاريخ قم ، اين شهر را «کيخسرو» آباد کرده است. برخى از جغرافىنويسان و مورخين نيز عقيده دارند که سجاران و ابرشتجان را «فيران بن ويسان» (پيران ويسه وزير افراسياب) بنا کرده است. مردم اين شهر قبل از فتح اسلام زرتشتى بودهاند و ۱۶ آتشکده داشته که مهمترين آنها «آتشکده وره» بوده است.
|
|
|
بررسىهاى تاريخى مؤيد آن است که در محدوده منطقه جغرافيايى شهرستان اراک که تا سال ۱۳۱۶ «ولايت عراق» نام داشت ، با وجود ۶۸۰ آبادى و حدود پانصد هزار نفر جمعيت ، قبل از پيدايش شهر سلطانآباد (اراک) شهر با اهميتى پديد نيامده است.
شهر اراک کمتر از دو قرن پيش در زمان حکومت فتحعلى شاه قاجار ايجاد شد. اين شهر ابتدا «قلعه سلطانآباد» ، سپس «شهرنو» و بعد از آن شهر «سلطانآباد» نام گرفت و در سال ۱۳۱۶ هـ.ش با عبور راهآهن سراسرى از کنار آن ، به اراک تغيير نام داد. اراک از آغاز ايجاد تاکنون همواره در معرض دگرگونى بوده و تحولات فراوانى يافته است.
در زمان فتحعلى شاه ، ولايت عراق شاهد ناامنىها و شورشهاى متعدد اهالى فراهان ، گلپايگان و چهارلنگ عليه حکومت قاجار بود. قشون حکومتى به فرماندهى يوسف خان گرجى قلعه زلفآباد را که محل تجمع مخالفين دولت بود با خاک يکسان کرد و جمعيت آن را قلع و قمع و پراکنده ساخت و طرح ايجاد شهر جديدى را پىريزى کرد. بدين منظور در نقطه خوش منظره و با صفايى که نسبت به منطقه مرکزيت و به اطراف و جوانب تسلط داشت و از امکانات ارتباطى و منابع آب و قنوات بهرهمند بود ، مکان شهر جديد انتخاب شد. اين نقطه که انتهاى محال فراهان بود و سابقاً دهى به نام «دِسکرهِ يا «دستجرد» در آن وجود داشت ، سلطانآباد نام گرفت و جمعيت هشت قلعه موجود در پيرامون به شهر جديد منتقل شدند. سلطانآباد کانون مبادلات منطقه شد. اين شهر تا اوايل ۱۲۷۰ هـ.ق نقش نظامى داشت و محل سکونت سپهدار عراق بود. اولين نقطه عطف در تحولات سلطانآباد زمانى آغاز گشت که در دورهٔ حکومت ميرزاحسن خان ، شهر از حالت نظامى خارج شد و بتدريج کارکرد تجارى و صنعتى يافت و قالى بافى رونق گرفت و زمينه توسعه صنعتى آن نيز فراهم شد.
مقارن شروع جنگ جهانى اول و فروپاشى حکومت قاجاريه ، قواى روسيه شهرهاى ساوه ، سلطانآباد و مناطق اطراف آنها را به اشغال در آورد. پس از خاتمه جنگ جهانى اول و تحولات سياسى کشور ، سلطانآباد نيز در معرض دگرگونىهاى اين دوره قرار گرفت و سيماى فيزيکى آن در جهت يکپارچگى کالبدى - فضايى تغيير کرد. اين روند در دهههاى بعد نيز ادامه يافت ، به طورى که امروزه شهر اراک به يکى از قطبهاى صنعتى ايران تبديل شده است.
|
|
|
اين شهر قبلاً به «طبرس» و «گبرش» معروف بود و بعدها به تفرش تبديل شده است. يکى از بخشهاى آن به نام فراهان پيشينه تاريخى جالب توجهى دارد. تفرش در شمال شهرستان اراک و فراهان در دشت کاملاً مسطح قرار گرفته و قدمتى ديرينه دارد. چنان که گفته مىشود زمانى آتشکده آذرگشنسب (يکى از سه آتشکده معروف ساسانيان) در روستاى فردجان فراهان قرار داشته و تل ماستر در نزديک آن از مناطق سيزدهگانه قباد ساسانى بوده است. فراهان ، زادگاه مردان نامور تاريخ ايران و شاعران معروف است که از آن جملهاند : فخرالافضل مولانا جلالالدين جعفر فراهانى (شاعر عارف) ، ميرزا عيسى قائم مقام فراهانى (وزير شاعر) ، ميرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانى (صدراعظم محمدشاه) ، ميرزا تقىخان فراهانى (اميرکبير) ، اديبالممالک فراهانى (شاعر) ، محمد حسين فراهانى (نويسنده و شاعر).
|
|
|
براى نخستين بار نام خمين (خميهن) در کتاب هزار ساله تاريخ پيامبران و شاهان آمده است. خميهن مرکب از دو کلمه «خو» و «ميهن» است که روى هم «جايگاه خوب يا سرزمين مقدس» معنى مىدهد. مؤلف کتاب تاريخ قم اعتقاد دارد که شهربانو نامى (دختر موبد موبدان) در دوران قبل از اسلام اين شهر را بنا کرده است. از تاريخ خمين در روزگاران گذشته آثار مدونى در دست نيست. از آثار قبل از اسلام آن مىتوان به آثار قنوات و کاريزها و آتشکده معروف خمين اشاره کرد.
نام اين شهر از ۲۰۰ سال پيش به مرکز کمره اطلاق شده است ، معروفيت خمين با نام رهبر راحل انقلاب اسلامى حضرت امام خمينى (ره) ارتباط مستقيم دارد. اين شهر محل زندگى کودکى و جوانى حضرت امام بوده و لذا خانه پدرى ايشان به يک اثر تاريخى مهم تبديل شده است.
|
|
|
بنا به نوشتههاى تاريخى ، دليجان پيشين شهرى بسيار بزرگ با چهار دروازه در چهار طرف بود که به دروازههاى قليان ، آتشکده ، شاه ولى و کاه گندم معروف بودند. گستردگى شهر قديمى دليجان را تا نزديکى خورهه ذکر کردهاند. مجموعه نشانهها و آثار پيدا شده تاريخى نشان مىدهد که دليجان شهرى بزرگ بوده است. از جمله آثار پيدا شده مىتوان به سفالها ، خمرهها و آجرهاى بسيار زيبا در جنوب دليجان ، اشاره کرد. دليجان عليرغم ويرانىهاى ناشى از جنگها و بلاياى طبيعى ، به دليل موقعيت ارتباطى و جغرافيايى به تدريج توسعه يافته و در سال ۱۳۵۸ به شهرستان تبديل شده است.
|