جهانگردي، راهى براى تنشزدائى و ايجاد تفاهم بينالمللى
يکى از مهمترين علل جنگها و کشمکشهاى بينالمللى عدم شناخت مردم نسبت به يکديگر است. اگر اين اصل را که 'شناختن موجب دوست داشتن است، بپذيريم، به اهميت جهانگردى در ايجاد تفاهم بينالمللى و همزيستى مسالمتآميز بين اقوام و ملل گوناگون جهان آگاه مىشويم. مسلماً هيچيک از فعاليتهاى انسان نمىتواند به اندازهٔ مسافرت در ايجاد تفاهم بينالمللى مؤثر باشد. مسافران طى مسافرت يا در مقصد با افراد و اقوام گوناگون آشنا مىشوند و اين آشنائي، علاوه بر اينکه موجب تغيير نگرش در مورد آن قوم و ملت مىگردد، شالوده و اساس دوستى و صفا بين مسافران و افراد محلى را پايهريزى مىکند و منجر بههمبستگىهاى قومى مىشود. به همين علت، امروزه دول مختلف جهان سعى در تقويت جهانگردى در مقياس محلي، ملى و بينالمللى دارند.
پانزده کشورى که بيشترين درآمد را از جهانگردى بينالمللى کسب مىکنند.
رديف
کشور
تعداد ورود ـ جهانگرد
بينالمللى به
ميليون دلار
درصد تغيير
۱۹۹۹/۱۹۹۸
سهم در بازار
۱۹۹۹
۱۹۹۸
۱۹۹۹
۱
ايالات متحدهٔ آمريکا
۷۱/۳
۷۴/۴
۴/۵
۱۶/۳
۲
اسپانيا
۲۹/۷
۳۲/۹
۱۰/۷
۷/۲
۳
فرانسه
۲۹/۹
۳۱/۷
۵/۹
۷/۰
۴
ايتاليا
۲۹/۹
۲۸/۴
۵/۱-
۶/۲
۵
انگليس
۲۱/۰
۲۱/۰
۰/۰
۴/۶
۶
آلمان
۱۶/۴
۱۶/۸
۲/۴
۳/۷
۷
چين
۱۲/۶
۱۶/۸
۲/۴
۳/۷
۸
اتريش
۱۱/۲
۱۱/۱
۰/۹-
۲/۴
۹
کانادا
۹/۴
۱۰/۰
۶/۷
۲/۲
۱۰
يونان
۶/۲
۸/۸
۴۱/۶
۱/۹
۱۱
فدراسيون روسيه
۶/۵
۷/۸
۱۹/۴
۱/۷
۱۲
استراليا
۷/۳
۷/۵
۲/۶
۱/۷
۱۳
سوئيس
۷/۸
۷/۴
۵/۹-
۱/۶
۱۴
مکزيک
۷/۵
۷/۲
۳/۶-
۱/۶
۱۵
هنگکنگ، چين
۷/۱
۷/۲
۱/۸
۱/۶
منبع: W.T.O.، Tourism Trends: Europe، 2000، P.8
جهانگرد بهترين سفير حسننيت مردم کشور خود در کشور و يا سرزمين ديگر است. او مىتواند مظهر کرامت خلق و خوى و فرهنگ ملت خود و نيز مبشّر حسننيت و دوستى ملت کشور مورد بازديد براى مردم شهر و ديار خويش باشد. بدون ترديد، شناخت دوجانبهٔ افراد دو کشور، تأثير بسيار مطلوبى در استحکام روابط سياسي، فرهنگي، اجتماعى مردم آن کشورها دارد و مسلماً هيچ امرى نمىتواند به اندازهٔ مسافرت در ارتقاء سطح آگاهى مردم در مورد خصوصيات خلقى و فرهنگى ملتها مؤثر باشد.
اگرچه امروزه به برکت پيشرفت رسانههاى گروهى از قبيل صدا و سيما، مطبوعات و... مردم مناطق گوناگون از اوضاع و احوال و روحيات و فرهنگ و اخلاق يکديگر مطلع مىشوند، اما شنيدن کى بود مانند ديدن؟ از سوى ديگر، غالباً اين رسانهها در مهار دولتها هستند و دولتها، بنا به ملاحظات سياسي، اطلاعات و اخبار مربوط به کشورهاى جهان را پس از دستکارى در اختيار مردم قرار مىدهند، بنابراين، رسانههاى گروهى نمىتوانند در شناسائى واقعى ملتها نسبت به يکديگر مؤثر باشند ولى بازديد از ناحيه يا کشور و تماس مستقيم با مردم آن ديار، در ايجاد آگاهى و مودت، بسيار مؤثر است. به همين جهت از جهانگردى به نام 'گذرنامهاى براى صلح' ياد مىشود و سال ۱۹۶۷، بنا به پيشنهاد 'اتحاديهٔ بينالمللى سازمانهاى رسمى مسافرتي' به سازمان ملل متحد، 'سال جهانى جهانگردي' نامگذارى شد و روز پنجم مهرماه (۲۹ سپتامبر) هرسال را روز جهانى جهانگردى ناميدهاند.
مسلماً هيچکس مايل نيست وقت و پول خود را براى ديدن 'ديگري' که با وى مخالف است صرف کند، پس جهانگردى ماهيتاً شاهدى از 'گذشت، بزرگوارى و نيکانديشي' اوليه نسبت به ديگرى است.
جهانگردى با سفر به نقاط گوناگون يک سرزمين، با واقعيتهائى روبهرو مىشوند؛ چهرهٔ واقعى کشور و ملت مورد بازديد را مىشناسند و با ويژگىهاى خلقى و زندگى آن ملت، که تاکنون مجهول بوده است، آشنا مىشوند.
ويليام دى پاترسون، روزنامهنگار بزرگ آمريکائي، که سالها مشاور وزير بازرگانى آمريکا بوده است، مىگويد: 'جهانگردى نقشى مهم و تأثيرى فوقالعاده در ايجاد ثبات در سياستهاى بينالمللى دارد. کوششهاى نظاميان و ملىگرايان بهمنظور ايجاد ترس از خارجى با سياستهاى دولت آمريکا که بر جذب هرچه بيشتر جهانگردان خارجى استوار است، مغايرت دارد. (A.Haulot، Tourisme et Environnement، Marabout، Verviers،Belgique، 1974، P.120)
در واقع جهانگردى بهترين راه گفتگوى تمدنها، شناخت متقابل ملتها و پى بردن به کم و کيف جريانهاى سياسى در کشورهاى گوناگون است. جهانگردان با مقايسهٔ ميان وضع زندگى سياسى در کشورها و نواحى موردبازديد و کشور خويش بسيار نکتهها مىآموزند و چهبسا به فکر تغيير در رفتار و مشى سياسى خود در کشور خويش مىافتند. مردم کشور يا ناحيهٔ موردبازديد نيز با ديدن جهانگردان و گفتگوى احتمالى با آنها اوضاع سياسى را در کشور خود موردتحليل قرار مىدهند.
خلاصه جهانگردى عاملى مثبت در روابط ميان جوامع انسانى تلقى مىشود و به همين جهت امروزه رهبران کشورها بر اعمال 'سياست مرزهاى باز' تأکيد دارند، در حالىکه دستگاههاى تبليغاتى و رسانههاى گروهى در دست دولتها است و آنها سياستهاى تبليغاتى خود را بر اساس اهداف و اغراض ويژهٔ سياسي، در مورد ملتها و کشورها تدوين مىکنند و چهبسا بهسبب گرفتارى ارباب تبليغات در تار و پود عقدههاى روانى يا خودبزرگبيني، به تبليغ سوء عليه مردم و ملتى اقدام مىکنند و بدينسان بين دو ملت بذر نفاق و کدورت مىباشند، تا جائى که 'سياه' را 'سفيد' و 'سفيد' را 'سياه' جلوه مىدهند. در چنين وضعي، بهترين راه پى بردن به واقعيات و شناخت روحيات مردم، مسافرت و تماس نزديک با مردم سرزمينهاى ديگر است.