سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

روز است ای دو دیده در روزنم نظر کن


روز است ای دو دیده در روزنم نظر کن    تو اصل آفتابی چون آمدی سحر کن
بردار طالبان را وز هفت بحر بگذر    منگر به گاو و ماهی وز صد چنین گذر کن
پیدا بکن که پاکی از کون و پست و بالا    وین خانه کهن را بی‌زیر و بی‌زبر کن
عالم فناست جمله در یک دمش بقا کن    ماری است زهر دارد تو زهر او شکر کن
هر سو که خشک بینی تو چشمه‌ای روان کن    هر جا که سنگ بینی از عکس خود گهر کن
اندر قفای عاشق هر سو که خصم بینی    او را به زخم سیلی اندر زمان به درکن
تا چند عذر گویی کورند و می‌نبینند    گر کورشان نخواهی در دیده شان نظر کن
خواهی که پرده‌هاشان در دیده‌ها نباشد    فرما تو پردگی را کز پرده‌ها عبر کن
فرمان تو راست مطلق با جمع در میان نه    بستم قبای عطلت هم چاره کمر کن
ای آفتاب عرشی ای شمس حق تبریز    چون ماه نو نزارم رویم تو در قمر کن


همچنین مشاهده کنید