پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا
بررسی نظریه تکاملی ده به شهر (۲)
محيط روستا محدود است، چنانچه مىتوان ابعاد آن را از نزديک مشاهده کرد، تعداد جمعيتى که مىتواند در يک روستا به زندگى خود ادامه دهد، با اينکه در محيطهاى مختلف متفاوت است بسيار بهندرت از چند صد نفر تجاوز مىکند (۱). در حالىکه محيط شهر وسيع است و مىتواند مرکز تجمع افراد بىشمار گردد. البته اين تفاوت تنها منحصر به تعداد جمعيت نيست بلکه از لحاظ ترکيبهاى سنى، جنسى، سواد، درجه تحصيل، ميزان ازدواج و طلاق، زاد و ولد، مرگ و مير و ميزان مهاجرپذيرى و مهاجرفرستى، ميزان و نوع اشتغال، کار و بيکارى نيز تفاوتهاى آشکارى بين شهر و ده وجود دارد. |
(۱) . در سرشمارى عمومى ايران براى تمايز بين ده و شهر ملاک جمعيت را بهکار بردهاند و به نقاطى که جمعيت کمتر از ۵۰۰۰ نفر داشتهاند ده و جاهائى که بيش از اين رقم جمعيت داشتهاند شهر اطلاق کردهاند. اين رقم در کشور فرانسه ۲۰۰۰ نفر در آمريکا ۲۵۰۰ نفر در نظر گرفته شده است. در پارهاى از سرزمينها رقم مذکور بسيار بالا است و تا ۲۰،۰۰۰ نفر مىرسد (کرهجنوبى) البته اين وضعيت تا حدى با درجه توسعه يافتگى و عقبماندگى اقتصادى کشورها تفاوت مىکند. اما عموماً در سرزمينهاى در حال توسعه رقم ۵۰۰۰ نفر يا بيشتر را در نظر مىگيرند. در اين کشورها مناطق پرجمعيتى را که تا حدود ۱۰ الى ۲۰ هزار نفر جمعيت دارد مىتوان يافت که ويژگىهاى شهرى در آن وجود ندارد و حتى از لحاظ شکل ظاهرى، اين آبادىها سيماى دهکدههاى بزرگ را دارا هستند. بديهى است که ملاک جمعيت نمىتواند ويژگى ده و شهر را نشان دهد (جمشيد بهنام، جمعيتشناسى مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعى، ۱۳۴۱، صفحهٔ ۲۶). |
در ده وضعيت کار کشاورزى ايجاب مىکند که انسان همواره با طبيعت در ارتباط باشد بهعبارت ديگر در ده نزديکى انسان با محيط طبيعى بيشتر است و حال آنکه در شهر برخورد انسان بيشتر با محيط انسانى و مصنوعى است. به همين جهت ژرژ فريدمن روستا را محيط طبيعى و شهر را محيط فنى دانسته است. |
در روستا زمين اساس و پايه حيات اقتصادى را تشکيل مىدهد و ميان انسان و زمين از ديرباز رابطه و پيوندى عميق برقرار است و حتى پايگاه اجتماعى افراد تا حد زيادى با ميزان زمين تحت تملک آنها بستگى دارد. روستائى هر چقدر در امر توليد از وسايل و تکنيکهاى جديد استفاده کند باز زمين مهمترين عامل توليد بهشمار مىرود و غيرقابل جانشين شدن است و تحتتأثير اوضاع و احوال طبيعى، چون آب و هوا، بارندگى، سرما و گرما و مساعدت فصول يعنى عواملى قرار دارد که کنترل آن از قدرت انسان کشاورز خارج است. در شهر ابزار و وسايل توليد از کوچکترين کارگاه تا بزرگترين کارخانه همه محصول ذهن و دست انسان است و انسان مىتواند آنها را تحت کنترل قرار دهد، مهار کند و به ميل خود بهکار اندازد يا متوقف کند. جون دهقان همه عمر خود را بر روى زمين مىگذارنده، آگاهى او بر محور تصورى از زندگى و مجموعهاى از عقايد و واکنشهاى قالبى است که درک آن براى ديگران ميسر نيست. دهقان فلسفهاى خاص خود دارد که اساساً با فلسفه شهريان متفاوت است و حتى با کارگر شهرى مغايرت دارد (۲). |
(۲) . خوليائو، فرانسيسکو. سيماى پنهان برزيل. ترجمه محمدعلى صفريان، خوارزمى، ۱۳۵۶، صفحهٔ ۵۱ |
دهقان ماه را مىشناسد که بر مزرعه و چشمان او مىتابد و تخيلات خود را با رؤياها و ترانههاى خود را با عشق و غم و شادى مىانبازد و او را راهنمائى مىکند که چه موقع بايد بذر محصول خود را بيفشاند. سپيدهدمان برمىخيزد و شامگاهان که زمان کنار گذاشتن ابزار کار است، با قلبى روشن و سرشار از اميد برداشت محصولى مطلوب راه خانه خود را در پيش مىگيرد. ستارگان راهنمايان خاموش او هستند و او همواره سعى دارد رمز و راز آنها را کشف کند. جهت وزش باد او را يارى مىکند تا باران را پيشبينى کند، به همين گونه غروب خورشيد، شبهاى مهتابى يا شبهائى که آسمان پرستاره است و آواز پرندگان در شبهاى تابستان هنگامى که در مزرعه شبپائى مىکند، حواس او بهويژه بينائى و شنوائى او بسيار حساس است. چشمان او ستارگان زيبا را در بستر آبى آسمان مىجويد و در نور پاک و بيکرانه طبيعت گوئى نيروى واقعى آنها را مىيابد، وقتى نگاه او فرو مىافتد، زمين و شيارهاى تازه، بذرهاى افشانده را مىبيند و شبها مىتواند رنگهاى شفق، ستارگان و زاد و مير ماه را تماشا کند و زود هم به رختخواب مىرود... همانقدر که چشمان دهقان با نور آسمان و ستارگان روشن است، گوشهاى او هم به سکوت خو گرفته است و سکوت مونس دائمى و آموزگار او است، از سکوت مىآموزد که چگونه خفيفترين صداها را دريابد و آنها را از هم تميز دهد. |
گوشهاى او با دقيق شدن به خش و خش برگها و زمزمه جوبيارها، آواز دلپذير پرندگان، صداى گوسفندان و گاوان و زنگهاى گلهها حساس مىشود. گوشهاى او به شنيدن دقيقترين صداهاى شبانه عادت مىکند، آن چنان که هنگام عبور در تاريکى مىداند که در مسير خود چه حيوانهائى را متوحش کرده است و بىنگاه مىتواند بگويد اسبى که نزديک مىشود، خودى است يا بيگانه، به هنگام شکار مىتواند از نهانگاه خود در ميان بوتهها تنها به کمک صدا جهت و فاصله شکار خود را مشخص کند. او با يک شهرى که فضاى ديد خود محدود به خيابانها و ساختمانهاى بلند، چراغهاى نئون، کتابها، تلويزيون و فيلمها است و گوشهاى او همواره محکوم به شنيدن صداهاى تند و ناهنجار است تفاوت فاحش دارد (۳). |
(۳) . خوليائو، فرانسيسکو. سيماى پنهان برزيل. ترجمه محمدعلى صفريان، خوارزمى، ۱۳۵۶، صفحهٔ ۵۲ و ۵۳، مولوى شاعر نامدار ايران اين احساس ظريف روستائى را در شهر زيباى 'شهرى و روستائى' در مثنوى معنوى بهنحو زيبائى بيان داشته است (رجوع شود: به مثنوى معنوى دفتر سوم صفحهٔ ۴۱۵). |
در جامعه سنتى روستائى تحرک مکانى کمتر روى مىدهد. روستائى پاىبند زمين است و به ماندن در محل ثابت تمايل زيادى دارد، کم اتفاق مىافتد که روستائى زادگاه خود را ترک کند و در محل ديگرى ساکن شود. اين پديده در ميان سالمندان و سالخوردگان بسيار اندک است اما در سالهاى اخير در ميان نسل جوان از اين حيث تغييراتى ظاهر شده است و ميزان تحرک مکانى کم و بيش روى مىدهد که اين خود زمينه تازهاى را جهت بررسىهاى روستائى فراهم مىنمايد. |
تحرک شغلى و اجتماعى در جامعه سنتى روستائى به دشوارى صورت مىگيرد، زيرا مشاغل محدود و تخصص کم است و افراد جز در موردى نادر همان شغل و حرفه پدران خود را دنبال مىکنند و حال آنکه در شهر تحرک شغلى و اجتماعى زياد است و همواره مشاغل جديد و تخصصها و نقشهاى اجتماعى تازهاى بهوجود مىآيد و افراد از امکانات ترقى و پيشرفت و انتخاب مشاغل جديد به نسبت زيادى برخودار هستند و مىتوانند طبق استعدادها و تمايلات خود آزادانه شغلهائى متفاوت از مشاغل پدران خود انتخاب کنند. |
جامعه روستائى ايران در سالهاى اخير چه از لحاظ تحرک مکانى و چه از حيث تحرک اجتماعى و شغلى تغييرات و دگرگونىهاى زيادى پيدا کرده است. امروز در برخى از خانوادههاى روستائى، جوانان کار کشاورزى را رها کرده و بهدنبال يافتن مشاغل جديد به شهرها مهاجرت کردهاند، جوانانى که تحصيلات ابتدائى يا دوره راهنمائى خود را تمام کردهاند، ممکن است با آموختن حرفههاى فنى به مشاغل تازهاى دست يابند. در خانوادههاى نسبتاً مرفه روستائى فرزندان به ادامه تحصيل مىپردازند و حتى برخى از آنان به دانشگاه راه مىيابند و با يافتن مشاغل عالى ارتقاء اجتماعى پيدا مىکنند. هر چند هنوز ميزان تحرک اجتماعى در روستاها به نسبت شهرها بسيار اندک است ليکن برقرارى ارتباط روز افزون بين شهر و ده تأثير شهرنشينى در زندگى روستائى تغييرات زيادى در عادات، رسوم و سنتهاى روستائى، اخلاق، ارزشها، هنجارها و روحيات و طرز تفکر روستائيان بهويژه جوانان روستائى پديدار شده و زمينه اجتماعى تازهاى جهت تحرک اجتماعى در آينده فراهم آورده است. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست