چند عامل موجب نابرابرى نقش و سهم جهانگردى در اقتصاد کشورهاى مختلف مىشود. بعضى از اين عوامل مربوط به تقاضا هستند (يعني، شدت تقاضاى داخلى و خارجى براى جهانگردى تا اندازهاي، اهميت جهانگردى در هر کشور را معين مىکند) اما قابليت گسترش بخش جهانگردى در اقتصاد هر کشور و برآوردن اين تقاضا و ايجاد تقاضاى بيشتر، بستگى به عوامل مربوط به عرضه دارد. از اين نظر، اين بخش تفاوتى با ساير بخشها ندارد.
|
|
پنج عامل عمدهٔ نقش جهانگردى در GDP را تعيين مىکند. در مورد هر عامل، آنچه احتمال تعيينکننده است ماهيت آن عامل در داخل بخش جهانگردى نسبت به ساير بخشها يا 'متوسط' وضعيت آن در اقتصاد نه مقادير مطلق.
|
|
|
|
فعاليت اقتصادى در درجهٔ اول بستگى به وجود منابعى دارد که بهعنوان توليد بهکار مىروند. اين منابع شامل زمين، کار، سرمايه و مديريت است. سفر و جهانگردى از منابع ويژهاى که به زمين و خصوصيتهاى آن مربوط مىشود استفادههاى خاص مىکند و بىنظير بودن يا صرف برخوردارى از اين خصوصيتها معين مىکند که آيا اقتصاد کشور مورد نظر قادر به حمايت از بخش جهانگردى است يا نه.
|
|
اما نقش و فعاليتهاى جهانگردى مدرن نياز به عواملى فراتر از صرف خصوصيتهاى زمين دارد. بيشتر اين فعاليتها متضمن ارائهٔ خدماتى است که نياز به نيروى کار شايسته و مصمّمى دارد. هرچند در صنعت جهانگردي، بعضى مشاغل مستلزم مهارتهاى عالى يا مدارک تحصيلى بسيار بالا نيست اما اغلب وجود نيروى کارى که نسبت به جهانگردى و جهانگردان نگرش مثبتى داشته باشد بهعنوان يک عامل بسيار مهم در گسترش اين صنعت نام برده شده است. عزم و توانائى اقتصاد هر کشور براى عرضهٔ سرمايهٔ لازم در اين صنعت که به شکلهائى مانند تأسيسات زيربنائي، هتل و حمل و نقل باشد بر ميزان رشد صنعت جهانگردى اثر مىگذارد.
|
|
|
بسيارى از کشورهاى کمتر توسعهيافتهٔ جهانگردى را به فعاليتى تلقى کردهاند که به راحتى توسعه مىيابد زيرا در مقايسه با بسيارى از فعاليتهاى ديگر نياز به تکنولوژى نسبتاً ساده و مهارتهائى دارد که به آسانى قابل فراگيرى هستند. متأسفانه، با رشد و پيشرفت روزافزون جهانگردى در جهان، موارد سهم بالاى جهانگردى در GDP، مربوط به کاربرد تکنولوژىهاى پيشرفته مىشود. نمونههاى اين واقعيت متنوع هستند و از قابليت مديريت ناوگانهاى پروازى هواپيماهاى بزرگ و کارا، تکنولوژى ذخيرهٔ جا و جابهجائى مسافر آغاز شده و به نوآورى فنى در عرصهٔ جاذبههاى جالبتر و چهار فصل ختم مىشود. اگر پيشرفتهاى فنى در مورد ساير منابع موجود بهکار مىرود بازدهى و در نتيجه، سهم صنعت جهانگردى در GDP افزايش مىيابد.
|
|
به يقين، جهانگردى متکى بر تکنولوژى ساده، همواره جايگاه خاص خود را خواهد داشت؛ بهويژه آنکه بعضى از جهانگردان آگاهانه در جستجوى حيات بکر و طبيعى هستند. اما بهدليل نوع فرهنگهاى حاکم در مناطق جهانگردفرست، در آينده نيز بخش جهانگردى کشورهائى پُر بازده خواهد بود که با دانش فنى و وسايل خوب پشتيبانى شده باشد.
|
|
| عامل سوم: ثبات اجتماعى و سياسى
|
|
اقتصاددانان از مدتها پيش عوامل غير اقتصادي، بهويژه عوامل فرهنگى و سياسى را عامل حياتى در ميزان قابليت و رشد بخشهاى مختلف اقتصاد هر کشور دانستهاند. اين امر در جهانگردى اهميت ويژهاى دارد. از آنجا که جهانگردان براى خريد محصول بايد به 'کارخانه' بروند شرايط اجتماعى و سياسى اين کارخانه مستقيماً بر ميزان مقبوليت محصول و بنابراين، بر موفقيت صنعت جهانگردى اثر خواهد گذاشت. ما شايد همچنان کالاهاى وارد شده از کشورى را که دچار آشفتگى سياسى است بخريم اما بىگمان ديگر مايل به سفر به اين کشور نخواهيم بود.
|
|
در حقيقت، ثبات اجتماعى و سياسى را يک مشخصهٔ محصول جهانگردى نام بردهاند که در بعضى بازارهاى جهانگردى مستقيماً بر تقاضا اثر مىگذارد. اگر در يک مقصد، شرايط سياسي، بسيار پُر نوسانتر از عواملى مثل موجودى منابع توليد باشد به احتمال بيشتر، اين شرايط عامل نوسانات کوتاهمدت در ارزش افزودهٔ بخش جهانگردى خواهد بود.
|
|
|
ارزشهاى روانى - اجتماعى عرضهکنندگان و جهانگردان يک عامل غير اقتصادى عمده و تعيينکنندهٔ ديگر است. اولاً، همانگونه که در مبحث قبل بيان شد نگرش مردم کشورميزبان و بهويژه شاغلان بخش جهانگردى نسبت به جهانگردان يک مشخصهٔ مهم محصول جهانگردى را تشکيل مىدهد و تأثير آن بر جهانگردى شباهت ماهوى به تأثير ثبات اجتماعى و سياسى دارد. خريدار يک جفت کفش، به اخلاق، نگرش و انگيزههاى کارگران کارخانهٔ سازندهٔ کفش احتمالاً توجه بسيارکمى دارد اما جهانگردى مستقيماً از نگرش کسانى متأثر مىشود که بهصورت رو در رو خدمات جهانگردى را عرضه مىکنند. براى مثال، طى دههٔ ۱۹۷۰ نگرشهاى منفى مردم اسپانيا چنان اثرى بر جهانگردى باقى گذاشت که دولت تبليغ مىکرد: 'با جهانگردان مهربان باشيد، زيرا آنها نان و آب شما هستند' .
|
|
ثانياً، در طرف تقاضا عادات مصرفى جهانگردان اهميت دارد. دو بازار جهانگردفرست و با سطح درآمد يکسان ممکن است به فرض ثابت بودن ساير شرايط، تمايل به سفر يکسانى نداشته باشند. اين پديده شايد بستگى به ارزشهاى فرهنگى و سنتها، نگرشها، وضعيت اقليمى و محيط فيزيکى کشور جهانگردفرست داشته باشد. تمايل به مسافرت، بر جهانگردان داخلى و توسعهٔ اين بخش در هر مقصدى که به مناطق جهانگردفرست بسيار نزديک باشد اثر مىگذارد.
|
|
|
کشورهائى که داراى منابع کافى براى بخش جهانگردى باشند شايد آغاز بسيار خوبى در توسعهٔ اين بخش داشته باشند اما امروزه در اقتصاد هر کشور، ميزان سرمايهگذارى يا تشکيل سرمايهٔ ثابت بيش از پيش اهميت يافته است. جهانگردى براى مثال، در مقايسه با صنايع سنگين براى توليد هر دلار محصول، نياز به سرمايهگذارى در احداث کارخانه و تأسيسات ندارد اما بعضى حوزههاى آن بهويژه حمل و نقل مسافري، اقامتگاه و تأسيسات زيربنائى بيش از پيش نياز به تشکيل سرمايهٔ ثابت دارند.
|
|
همانگونه که در مبحث سرمايهگذارى در جهانگردى خواهيد ديد براى تعويض ظرفيت مستهلک شده مانند تعويض هواپيمائى قديمى يا مبلمان هتل، به مقدارى سرمايهگذارى مورد نياز است. اما صنعتى که شديداً تحت تأثير سليقهٔ مصرفکنندگان است و آنان را در 'کارخانه' پذيرائى مىکند بهعنوان بخشى از استراتژى رقابتى خود لاجرم بايد در تسهيلات جديد سرمايهگذارى کند. توانائى و تمايل اقتصاد هر کشور براى تأمين مالى اينگونه سرمايهگذارى بر نقش جهانگردى در آن اقتصاد اثر مىگذارد و اين توانائى و تمايل به نوبهٔ خود، بستگى دارد به الگوهاى پسانداز، ماهيت بازارهاى مالى و نرخ بازده جهانگردى نسبت به صنايع ديگر. اين نرخ بازده تحت تأثير تصورات عمومى و ميزان حمايت دولت از اين بخش است.
|