|
جنگل عبارت است از اجتماعى از زيست نباتات و حيوانات که در ضمن، اين تجمع بسياربسيار پيچيده نيز مىباشد. طبيعى است که درختان در مجموعهٔ مذکور بيشتر مشخص هستند زيرا از نظر ديد، بيشتر مورد توجّه قرار مىگيرند و براى ما انسانها مهمتر هستند، بديهى است که اين مسأله به سبب نياز ما به چوب آنها مىباشد.
|
|
لازم به ذکر است که براى مجتمع زيستى جنگل و همچنين نشو و نما و نضج گرفتن آن، نباتات کوچک سطح جنگل، حيوانات موجود در خاک جنگل و بالاخره تودهٔ عظيم باکترىهاى موجود در خاک جنگل هم داراى حداقل ارزشى مشابه ساير موجودات اجتماع زيستى جنگل است و نبايد فراموش کرد که هستى جنگل بستگى به وجود و حيات اين موجودات دارد و درختان هم بدون وجود آنها از رشد و نمو باز مىمانند.
|
|
در صورتى که مجتمع زيستى مذکور از هماهنگى و تناسب صحيح برخوردار نباشند، جنگل مريض و بيمار خواهد شد. اين وضع اکثراً در زمينهاى کشاورزى جنگلکارى شده به چشم مىخورد. در اين جا اکثراً اجتماع زيستى به هم مىخورد. در اين محدوده فقط درختان جنگلى وجود خواهند داشت و به علّت نبود گياه و پوشش گياهى مناسب و همچنين نبود حيوانات، باکترىها، هوموس خاک مناسب و بالاخره زمين جنگلى تهويه شده اشکالهاى فوق پيش مىآيد. در محدودهٔ فوق اکثراً درختان بيمار مىشوند که مجبور خواهيم بود، حداکثر در سن ۵۰ تا ۶۰ سالگى مبادرت به قطع آنها بنمائيم. در جنگلهاى مناسب و سالم درختان جنگلى مىتوانند صدها سال عمر کنند، در صورتى که در محدودهاى با مشخصات ناهماهنگ بالا قبل از موقع بهرهبردارى واقعى درختان مىميرند و از بين مىروند.
|
|
|
در يک جنگل سالم مواد غذائى زمين در يک زنجيره به جريان در مىآيند، مواد غذائى توسط ريشهها از زمين جذب شده و در ساخت برگها و شاخهها وارد مىشوند و بالاخره با لاشبرگها به زمين برمىگردند. پس از ورود به زمين مواد مذکور توسط موجودات زندهٔ ذرهبينى مجدداً به صورت موادى در مىآيند که از طرف جنگل قابل جذب مىباشند.
|
|
با توجه به شدت بهرهبردارى و استفادهٔ بيش از حد از لاشبرگها و مازاد موجود در جنگل به همان نسبت و حتّى با سرعت بيشترى جنگل رو به ضعف مىرود و در نتيجه کارآئى و ارزش زمين نيز نوسان و تغيير پيدا مىکند. متأسفانه در جنگلهاى کشور بهرهبردارى از مازاد موجود در جنگل در سطح بسيار وسيع بهمنظور توليد انرژى و تعليف دام درمقياس هزاران هکتار انجام مىگيرد و مسلماً اين امر در نتيجه و ميزان محصول (چوب) نسبت به جنگل سالم نوسان شديدى پيدا مىکند و در بعضى مواقع حتى باعث نابودى جنگل منطقه نيز مىشود.
|
|
با اختلال در روند تجزيهٔ لاشبرگها و مازاد موجود در جنگل زنجيرهٔ غذائى دستخوش تغييرات شده و بهطور صحيح و روند اصلى مراحل خود را طى نمىکند و اين مسأله بدان معنى است که زنجيرهٔ مذکور بهطور اساسى و اصولى جريان پيدا نمىکند.
|
|
واقعيّتى وجود دارد و آن اين است که درختان جنگلى نمىتوانند تنها با وجود لاشبرگها به صورت خام زندگى کنند. بلکه آنها نيازمند به آهک، پتاسيم، اسيد فسفريک، ازت و غيره مىباشند که البته تمام مواد مذکور در لاشبرگها وجود دارند ولى همانطور که در کشاورزى پسمانده محصولات زراعى توسط باکترىها و ساير موجودات ريز ذرهبينى تجزيه مىشوند و به صورت قابلجذب براى گياه در مىآيند به همان صورت لاشبرگها و مازاد موجود در جنگل نيز ضرورى است توسط موجودات زنده تجزيه شده و بهصورت قبال جذب توسط ريشه درختان درآيند تا اينکه درختان جنگلى بتوانند از کليهٔ مواد مذکور که در لاشبرگها ذخيره شدهاند بهنحو شايستهاى استفاده نمايند.
|
|
|
در جنگل بيمار، که فاقد زمين تکامل يافتهاى باشد، لاشبرگها و مازاد موجود در کف زمين به سمت اسيدى شدن و افزايش هوموس خام پيش مىرود.
|
|
اسيد هوميک باعث شسته شدن مواد غذائى و آهن از قسمت مواد معدنى خاک مىگردد بهطورى که طبقهاى از خاک جنگلى رنگ پريده بهوجود آيد.
|
|
(طبقه مياني) و بالاخره در قسمت عميق طبقهاى غنى از مواد غذائى با رنگ قرمز حاصل مىشد (پائينترين طبقه).
|
|
مادامى که شرايط زندگى کردن و فعالّيت براى صدها هزار از انواع کرمها، خَرخاکىها، لاروها و ميلياردها باکترى نامناسب باشد، اين موجودات نمىتوانند در جهت آمادهسازى و ساخته و پرداخته نمودن لاشبرگها مؤثر واقع شوند. در اثر انباشته شدن موجودات فرق هوموس خام بهوجود مىآيد و در مکانهاى خشک شاهد بهوجود آمدن تورب خشک خواهيم بود.
|
|
البته در هوموس خام و يا تورب خشک مواد غذائى موجود مىباشد ولى بهعنوان کود کمتر و به ندرت مورد استفادهٔ جنگل واقع مىشوند. به مرور زمان اسيد هوميک نيز بهوجود مىآيد که باعث ترش شدن خاک جنگل مىشود و اين امر باعث گسيخته شدن زنجيره مواد غذائى مىگردد و در نتيجه با سرازير شدن و نفوذ آب به قسمتهاى غيرقابل دسترس وضع بدترى براى جنگل بهوجود خواهد آمد.
|