در حالت طبيعى ترشح اشک با ميزان تبخير اشک متناسب است لذا ميزان اشک کمى وارد سيستم دفعى مىشود (وقتى که کيسه ملتحمهاى لبريز شد، اشک وارد سيستم دفعى مىشود). پلکها اشک را به داخل کيسه اشکى پمپ مىکنند و سپس اشک با نيروى ثقل وارد بينى مىشود. در کيسه اشکى چينهاى مخاطى وجود دارد که پيشرفتهترين آنها دريچه هازنر (Hasner,s V.) در انتهاى مجراء نازولاکريمال است.
داکريوسيستيت (Dacryocystitis) (عفونت کيسه اشکى)
معمولاً در کودکان و زنان يائسه رخ مىدهد. اغلب يکطرفه و هميشه ثانويه به انسداد مجراء نازولاکريمال است. در بزرگسالان اکثراً علت آن نامعلوم است. در ميانسالى معمول نيست و اگر رخ دهد بيشتر بهعلت ضربه يا سنگ مجارى اشکى است. پس از عبور سنگ بهبودى رخ مىدهد ولى عود شايع است. در اطفال عفونت مزمن از انسداد مجراء نازولاکريمال ناشى مىشود ولى عفونت حاد نامعمول است. عامل داکريوسيستيت حاد کودکان اغلب هموفيلوس آنفلوانزا است که جهت پرهيز از سلوليت کاسه چشم، درمانى سريع را مىطلبد. داکريوسيستيت حاد بزرگسالان از استافيلوکوک طلائى و گاه استرپتوکوک بتاهموليتيک ناشى مىشود.علل شايع داکريوسيستيت مزمن، پنوموکوک و کمتر کانديدا آلبيکنس مىباشد (عفونت مخلوط رخ نمىدهد). مىتوان با فشار برکيسه اشکى ترشحات جهت لام مستقيم به دست آورد.
علائم و نشانههاى داکريوسيستيت در موارد حاد، اشکريزش، التهاب، درد، تورم، حساسيت روى کيسه اشکى و خروج چرک با فشار بر کيسه اشکى مىباشد و در موارد مزمن اشکريزش معمولاً تنها علامت است و مىتوان با فشار، مواد را خارج ساخت. علىرغم خروج مداوم چرک به داخل چشم، کنژونکتيويت نادر است. گاه در موارد پنوموکوکى آن، در حضور آسيب قرنيه، امکان زخم قرنيه پنوموکوکى وجود دارد.
درمان موارد حاد آنتىبيوتيک سيستميک است موارد مزمن با قطره آنتىبيوتيک نهفته مىمانند ولى تنها درمان قطعي، رفع انسداد است. در بزرگسالان وجود موکوسل نشان مىدهد که محل انسداد در مجراء نازولاکريمال است و مىتوان داکريوسيتورينوستومى (ايجاد ارتباط دائمى بين کيسه اشکى و بيني) انجام داد. بينى بايد معاينه شود تا از فضاى تخليه کافى اطمينان حاصل شود. در اين حالت فشار بر کيسه اشکى باعث خروج موکوس و چرک از پونکتومها مىشود. در مواردى که براى عمل مناسب نيستند مىتوان قسمت ديستال سيستم را بهصورت ترانس لومينال با بالون متسع کرد.
اپى فورا گاه به علت تنگى کاناليکولها يا انسداد پيوستگاه کاناليکول مشترک و کيسه اشکى است که در اين حالات فشار بر کيسه اشکى موجب خروج موکوس يا چرک از پونکتومها نمىشود و موکوسل هم وجود ندارد. در اين حالت مىتوان پس از گذاشتن کانول در کاناليکول و شستشوى کاناليکول، با داکريوسيستوگرافى محل انسداد را مشخص کرد. انسداد کاناليکول مشترک را مىتوان با گذاشتن لوله ظريف در داخل مجراء (به مدت ۶-۳ ماه) درمان کرد. انسداد بهعلت اسکار ضخيم را با داکريوسيستورينوستومى و کاناليکولوپلاستى درمان مىکنند.
در داکريوسيستيت شيرخوران محل تنگى معمولاً دريچه هازنر است. در ۷-۴% نوزادان اين دريچه بسته است ولى معمولاً طى ماه اول زندگى کانال خودبهخود باز مىشود. گاهى فشار محکم بر کيسه اشکى پرده را پاره کرده، آن را باز مىکند. در بقاء تنگى براى ۶ ماه يا رخداد داکريوسيستيت، ميل زدن مجراء لازم است
در۷۵% یکبار ميل زدن
کافیست و در بقيه موارد تکرار ميل زدن، شکستن شاخک تحتانى يا استفاده از لوله ظريف داخل مجراء لازم مىشود. در حضور عفونت حاد، ميل زدن ممنوع است.
اختلالات کاناليکولها
ناهنجارىهاى مادرزادى کاناليکولها شامل هستند بر پونکتوم بدون منفذ، پونکتوم فرعي، فيستول کاناليکول و آژنزى سيستم کاناليکولي. بيشتر موارد تنگى کاناليکول اکتسابى هستند و معمولاً از عفونتهاى ويروسى (آبلهمرغان، هرپس و آدنوويروسها) ناشى مىشوند. سندرم استيون جانسون، پمفيگوئيد و شيمى درمانى سيستميک با فلوئوراوراسيل و يدوکسى يوريدين نيز از علل ديگر انسداد آنها هستند. کاناليکوليت، عفونتى يکطرفه و مزمن ناشى از اکتينومايسس اسرائيلي، کانديدا آلبيکنس يا آسپرژيلوسها مىباشد. اين بيمارى بيشتر در کاناليکول تحتانى و منحصراً در بزرگسالان رخ مىدهد و اغلب باعث کنژونکتيويت مىشود. عدم درمان باعث تنگى کاناليکول مىشود. بيمار از تحريک و قرمزى چشم و ترشح شاکى است. در نمونه ترشحات مىتوان ارگانيسم را مشاهده کرد. درمان شامل شستن و کورت کشيدن مجراء، کاناليکولوتومى و استفاده از تنتوريُد مىباشد (عود شايع است). در انسداد کامل کاناليکول مىتوان با گذاشتن لولهاى بين کيسه ملتحمه و بينى (کنژونکتيووداکريوسيستورينوستومي) جلوى اپىفورا را گرفت. در کراتيت سيکا گاه جهت حفظ اشک در چشم موقتاً با توپىهاى سيليکونى يا کوتر پونکتومها را مىبندند و در صورت مؤثر واقع شدن با کوتر عميق يا جراحى آن را دائمى مىکنند.