پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
درک کودکان مدرسهای از برنامهها تلویزیونی
در سنين بين ۷ تا ۱۲ سال، تفکر کودکان هنوز با فرآيند تفکر بزرگسالان تفاوت بسيار دارد؛ هرچند کودکان در اين سن برخى از علايم بلوغ فکرى را از خود نشان مىدهند. براى مثال، تسلط آنها بر زبان تقريباً کامل شده است. آنها همچنين توانايى روبه روشدى براى آگاهى از ديدگاه مردم ديگر نشان مىدهند. درمورد تلويزيون، چيزى که کودکان مدرسهاى را بهطور اخص از کودکان خردسال متمايز مىکند. توانايى آنها برا ى نتيجهگيرى از موضوعاتى است که به آنها نشان داده مىشود. تفکر آنها انعطافپذيرتر است و وابستگى زيادى به موقعيّتى که در زمان حال در آن هستند، ندارد. هنگام بازگويى يک داستان، از تفاسير شخصى و نتيجهگيرى کردن، بخشى از فرآيند ذهنى هستند که همه ما به وسيله آن، ترکيبات و عبارتهايى را براى هرآنچه در دنياى اطراف خود درک مىکنيم، مىسازيم و به ما کمک مى کند تجربيات خود را به خاطر آوريم. |
اين پرورش فکرى به يک باره بهوجود نمىآيد. بهطورى که برخى از مطالعات مشخص کرده است که درک کودکان از تلويزيون تاسن تقريباً ۸ سالگي، ضعيف است. بهطور کلي، کودکان تا ۸ سالگي، بخش بالنسبه کوچکى از کارهاى بهنمايش درآمده، رويدادها و زمان و مکان وقوع داستان در برنامههاى عادى را به خاطر مىآورند؛ حافظهٔ به يادسپارى محتواى برنامهها، بين سنين ۸ تا ۱۲ سالگى به شکل قابل توجهى افزايش مىيابد. |
اما بينندگان خردسال به جنبههايى از برنامهها توجه مىکنند که بهوضوح برجسته هستند. به آنها مربوط مىشوند و يا از نظر آنها معنى و مفهوم دارند، بهخصوص در برنامههايى که مخصوص کودکان ساخته مىشوند. آنها به ظاهر توانايى لازم را براى درک صحيح برنامههاى پيچيدهترى که براى بينندگان بزرگتر ساخته مىشوند، ندارند. در حالى که کودکان ۸ ساله مىتوانند تنها جزئيات اصلى و بهوضوح نمايش داده شدهٔ يک پىرنگ رادنبال کنند، خيلى کمتر از کودکان ۱۰ تا ۱۲ ساله مىتوانند فراتر از اطلاعات داده شده روند و ارتباطات موشکافانهترى ايجاد کنند. مثلاً در نمايشنامهاى روابطى بين صحنه اول و آخر ايجاد کنند. در حقيقت، بهنظر مىرسد که دانشآموزان کم سن وسال بتوانند هنگامى که درک آنها از برنامهها در اين سطح آزموده مىشود، بيشتر از تنها اتکا به شانس، پاسخ گويند. بنابراين، در حالى که تماشاى تلويزيون عملى فعال، و تا حدودى ظريف است. حتى در ميان کودکان خدسال نيز، مهارتهاى راهبرد لازم براى تماشاى سنجيده برنامههاى پيچيده، طى سالهاى اوليه مدرسه و اوايل نوجوانى بهشکل قابلتوجهى پرورش مىيابد. |
برنامههاى نمايشى شامل مجموعهاى از صحنههاى ناپيوسته است، که بهوسيله موضوعات اصلى يا خط داستان به يکديگر متصل شدهاند. بيشتر برنامههاى پر بيننده (Peak - time) هرچند ممکن است شمار زيادى از بينندگان جوان را جذب کند، مخصوص کودکان ساخته نشدهاند، بلکه براى مخاطبان کلى ساخته مىشوند که بزرگسالان را نيز شامل مىشود. بهاين دليل داستانها مىبايستى کمى پيچيده و دقيق باشند تا بتوانند مخاطبان بزرگسال را خشنود سازند. براى درک و دنبال کردن کامل جريان يک داستان، اغلب لازم است بين دو يا چند سکانس در يک برنامه، که بهوسيله ديگر سکانسها از هم جدا شدهاند، ارتباط ايجاد کرد. بنابراين، ممکن است در صحنههاى نخست برنامهاي، بين دو شخصيّت درگيرى وجود داشته باشد، و در صحنه بعدي، همانطور که به پايان برنامه نزديک مىشويم، همان دو شخصيت در شرايط اصلاح شده، بهگونهاى به تصوير کشيده شده باشند که به ديگرى حمله کند. انگيزهٔ حمله در صحنه نخست نمايان است، اما بينندگان بايد آن صحنه را به خاطر بياورند و آنها را به هم متصل کنند. ايجاد چنين پيوندهايى براى درک ماجراى داستان، اساسى است. بزرگسالان که بينندگان با تجربهاى هستند، معمولاً مىتوانند چنين پيوندهايى را ايجاد کنند؛ اما ممکن است کودکان کم سن و سالتر توانايى کمترى براى انجام اين کار داشته باشند. |
براى مثال، پژوهشگران دريافتهاند که زمانى که به کودکان، يک برنامهٔ معمولى يک ساعتهٔ پرماجرا و پر حادثه نشان داده مىشود و بعد از آن آزمايش مىشوند که بيننده چه چيزهايى را دربارهٔ داستان درک کرده و بهخاطر مىآورند، معلوم شد که در واقع کودکان تا سن ۸ سال تنها مىتوانستند حدود نصف تا دو سوم آنچه را که بزرگسالان بهعنوان بخش مهم داستان درک کرده بودند، بهخاطر مىآورند و درک مىکنند. |
اگرچه درک نمايشهاى تلويزيونى تنها متکى به اين نيست که بينندگان تا چه حد بتوانند ماجراى برنامه را بهخاطر آورند (هرچند، روشن است که بهخاطر آوردن صحيح رخدادها جزء مهمى محسوب مىشود)، بلکه به اين بستگى دارد که بتوانند با توجه به اتفاقاتى که تا آن زمان رخ داده است، دربارهٔ آنچه بعد اتفاق خواهد افتاد، نتيجهگيرى کنند. خطوط داستان اغلب کاملاً قابل پيشبينى هستند. بهاين دليل، بزرگسالان مىدانند که چه اتفاقى ممکن است بعد از آن روى دهد و نيز مىدانند معمولاً داستانها چگونه به پايان مىرسند. کودکان بايد همانطور که بزرگ مىشوند، اين توانايى را در خود پرورش دهند. مطالعات خاصى در صدد تحقيق دربارهٔ پرورش اين توانايى برآمد است. |
يک راه براى آزمودن رابطه بين اين توانايى و درک کودکتان از نمايشهاى تلويزيوني، اين است که هنگامى که کودکان در حال تماشاى برنامه هستند، آن را قطع کنند، و درمراحل مختلف داستان، از آنها بپرسند که فکر مىکنند بعد از آن چه اتفاقى خواهد افتاد. مطالعات نشان مىدهند که تا سن ۱۰ سال، کودکان نمىتوانند نتيجهگيرىهايى مشابه بزرگسالان انجام دهند. در زير سن ۸ سال، معمولاً تنها يک چهارم کودکان مىتوانند اينطور نتيجهگيرى کنند، و نشان دهند که داستان را دنبال کردهاند. |
براى ارائه تصويرى عينى از اين گفته، در آزمايشي، پژوهشگران آمريکايي، برنامهاى را براى گروهى از کودکان نمايش دادند که در نقاط مختلف قطع مىشد. در يک مرحله، برنامه پس از صحنهاى قطع شد که پيرمردى فقير، از يکى از شخصيتهاى اصلى داستان تقاضاى يک دلار پول کرد. آن شخصيت که از کشتن مردى بيچاره و الکى مشابه باين مرد در اوايل داستان احساس گناه مىکرد، بىدرنگ ۴۰ دلار به پيرمرد داد. بعد از اين صحنه، از کودکان خواستند که حدس بزنند چرا مرد جوان اينطور عکسالعمل نشان داد. کودکان ۱۰ ساله و ۱۰ سال به بالا، مىتوانستند بين صحنهاى که تازه ديده بودند و صحنه قتل در اوايل فيلم، ارتباط ايجاد کنند. در حالى که کودکان کوچکتر در اييجاد چنين رابطهاى بسيار ناتوان بودند. |
در انگلستان، تحقيقات انجام شده بر روى کودکان ۹ تا ۱۶ ساله نشان داد که آنها مىتوانستند سير داستان قسمتهاى دو سريال پليسى انگليسى را دنبال کنند. درآزمونهايى که براى سنجش درک کودکان از داستان انجام گرفت، آنها توانستند، بهطور متوسط، ۷۰ درصد پاسخ صحيح دهند. آنها با شيوهٔ پاسخگويى خود نشان دادند که هم موضوع آشکارا مطرح شدهٔ داستان را درک کردهاند و هم موضوعات نهفته در خط داستان را، که مىبايست با دقت از لابهلاى جريان داستان فهميد. در اين مطالعه همچنين تفاوتهاى واضح سنى در ميزان درک داستان مشخص شد. نتايج بهدست آمده از اين تحقيق، با يافتههاى بهدست آمده در ميان کودکان آمريکايى سازگارى داشت. درآنجا شواهدى بهدست آمد که نشان مىدهد به خاطرسپارى صحيح پىرنگ برنامههاى تلويزيوني، مىتواند از ۶۶ درصد در ۷ يا ۸ سالگى تا ۹۰ درصد در ۱۳ يا ۱۴ سالگى افزايش يابد. تحقيق انجام شده در انگلستان اين نتايج را بهدست اورد که کودکان ۱۵ تا ۱۶ ساله، در اين ارتباط، بهتر از کودکان ۹ تا ۱۴ ساله عکسالعمل نشان مىدادند. البته تفاوت زيادى در اين بين وجود نداشت. براى مثال، در يکى از دو نمايش پليسى مورد مطالعه، بالاترين گروه سنى کودکان، ۸۶ درصد درکشان از برنامه صحيح بوده و اين در حالى است که پايينترين گروه سنى ۶۵ درصد از درکشان نسبت به برنامه صحيح بود. در مطالعهٔ انجام شده روى اين کودکان بااستفاده از پخش فيلم پليسى ديگر، تفاوتهاى گروه سنى به اين روشنى مشخص نبود، اما در اينجا نيز معلوم بود که نوجوانان بهتر از کودکان کم سن و سالتر فيلم را فهميده بودند. اين نتايج بهطور کلي، يافتههاى اوليه پژوهشگران آمريکايى را پشتيبانى مىکرد. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست