|
مسکن که بهدليل عوارض مختلف خود در عصر جديد در محيطهاى شهرى مسئلهٔ 'اجتماعى' مهمى شده است موضوع بررسىها و آمارگيرىها و مونوگرافىهاى متفاوتى قرار گرفته است. اين بررسىها همواره در دو جهت مختلف زير سير کرده است:
|
|
۱. تعيين تعداد مسکن نسبت به حجم جمعيت.
|
|
۲. کيفيت مسکن (مانند موقعيتى مکاني، قيمت، طرح، وسعت، وضع ساختمان و غيره) براى کسانى که از آن استفاده مىکنند.
|
|
- آمارهاى مربوط به وضع مسکن در شهرهاى ايران بر مبناى سرشمارىها:
|
براساس برخى گزارشها مىتوان دانست که کمبود مسکن در شرايط کنونى به حدود ۷/۵۲% مىرسد بهعبارت ديگر تنها ۳/%۴۷ از خانوارها داراى مسکن مستقل هستند و بقيه بهصورت تراکم در مسکنهاى غيرمستقل زندگى مىکنند. طبق سرشمارى سال ۱۳۶۵، بيش از يکسوم خانوارهاى ايرانى و به همين ميزان در نقاط شهرى در واحدهاى مسکونى نامناسب بهويژه از لحاظ تراکم (نفر در واحد) زندگى مىکنند. با توجه به پائين بودن سطح کيفيت مسکن و نقايص بهداشتى و تأسيسات و تراکم نفوذ در اطاق مىتوان به اين مشکل اجتماعى مخصوصاً در شهرهاى بزرگ پى برد. بهخصوص که آهنگ رشد جمعيت و افزايش خانوارها خيلى سريعتر از آهنگ افزايش واحدهاى مسکونى در اينگونه شهرها است. همين احتياج شديد به مسکن موجب شده است که در هر حال هر گونه تفسيرى در مورد آوارهاى مربوط به مسکن مستلزم قبول اصولى است که براساس آن طريقهٔ صحيح سکونت مشخص شود بهعبارت ديگر براى مسکن وظايف الزامى يا فونکسيونهاى حتمى در نظر بگيريم که نتايج معينى در زندگى فردى خانوادگى و اجتماعى به بار آورد و به همين دلايل لازم است توجه به مسکن نه تنها از نظر کمى مورد توجه و نظر قرار گيرد بلکه از نظر کيفى و با توجه به تأثيرات مثبت و منفى عوامل روانى و اجتماعى خاصى که بهترى دارد مورد بررسى قرار گيرد. به درستى شناخته مىشود در اينجا منظور از اين است که با توجه به برخى اصول توجه را به نکات روانشناسى مسکن جلب کنيم.
|
|
| تأثير مسکن ناسالم بر وضعيت بهداشت روانى خانواده
|
|
با مراجعه به بررسىهائى که تاکنون بهعمل آمده است اهميت سازگارى انسان با محيط مسکونى کاملاً روشن شده است با توجه به تأثيرات نامناسب و ناسالم مسائل مربوطه به شرح زير مورد تجسس خاصى قرار گرفته است.
|
|
- خصوصيت مسکن معيوب و ناسالم:
|
۱. وضع بهداشتى (بهداشت عمومى)
|
۲. تراکم جمعيت نسبى در مسکن (اگر در يک اطاق بيش از ۲ نفر ساکن باشد مسکن ناسالم محسوب مىشود و قابل انتقاد است).
|
|
- تأثير مسکن ناسالم بر سلامتى و بهداشت خانواده:
|
بررسى آمارها، هزينههاى نگهدارى اينگونه اماکن بسيار زياد است و شامل مخارج آتشنشانى و حفظ سلامت ساکنين و ساير هزينهها و کمکها مىشود. مثلاً در شهرهاى بزرگ ممالک متحدهٔ آمريکا جمعاً ۴۵% هزينههاى شهردارىها صرف ۲۰% مسکنهاى (ناسالم) شده است.
|
|
سلامت و بهداشت:
|
در اين مساکن نسبت مرگ و مير بسيار بالا است مثلاً بررسى که در آمستردام بهعمل آمده است نشان مىدهد اضافه جمعيت و ناسالم بودن مسکن موجب شده است، که در اينگونه مسکنها نسبت مرگ و مير به ۷۶ در هزار مىرسد (۱۹۵۲)
|
|
همچنين بسيارى از بيمارىها از قبيل سل در اينگونه محيطها افزايش فوقالعادهاى را نشان مىدهد، چنانکه اينگونه بيمارىها در مناطق مسکونى ناسالم ۵۸% در مقابل ۳۸% در محلههاى معمولى است (بررسى محلههاى پاريس در ۱۹۵۲)
|
|
از لحاظ مواليد نيز اکثراً در زمان تولد يا بعد از آن، ملاحظه شده است که نوزادها بهصورت غيرطبيعى متولد مىشوند.
|
|
بزهکارى نوجوانان:
|
همبستگى بسيار شديدى بين ناسالم بودن مسکن و بزهکارى کودکان و جوانان ملاحظه شده است. مثلاً در لوسآنجلس مشاهده گرديده است که در مسکنهاى ناسالم، نسبت بزهکارى جوانان ۶۸ در ده هزار در محلات غيرعادى است. در فرانسه ۷۴% موارد بزهکارىها در محلات و مناطق ناسالم ملاحظه شده است.
|
|
امراض روانى:
|
۷۵% از موارد بيمارىهاى روانى در نواحى شهرى ناسالم و در مساکن پرجمعيت مشاهده شده است (بررسى در شيکاگو و پاريس).
|
|
همچنين تعدادى از اطفال ناسالم در کوىها و ساختمانهاى ناسالم و پرجمعيت خيلى بيشتر است.
|
|
اشکالات موانع بررسى:
|
بسيار مشکل است که بتوانيم سهم مسکن ناسالم را از مجموع خصوصيات جمعيت اينگونه نواحى شهر جدا سازيم زيرا مسکن خود يکى از شرايط زندگى عمومى و اجتماعى نامناسب در اينگونه کوىها است.
|
|
بنابراين لازم است مطالعات دقيقتر و تطبيقى در مورد تأثير اضافه جمعيت و طرح و نقشهٔ مسکن بر حسب نوع خانوادهاى که در آنجا سکونت مىگزينند بهعمل آيد. از طرفى تأثير روابط ميان والدين و اطفال، برحسب وسعت و ابعاد و نقشهٔ مسکن مورد بررسى واقع شده است. اين بررسىها نيز بيشتر توسط چمباردولو انجام گرفته است (رجوع کنيد به: Chaumbart de lauwe, Famille et Habitation, Paris, 1959, tom 1-p.92-93). از بررسى که در بيمارستانها بهعمل آمده معلوم شده است که در خانوادههائى که ۲ تا ۶ نفر در يک اطاق سکونت دارند تعداد نوزادان غيرطبيعى بيشتر است (پاريس).
|
|
بررسى ديگر نشان مىدهد که اگر کمتر از ۸ تا ۱۰ متر مربع مسکن براى هر فرد در نظر بگيريم در روابط خانواده اختلالات فراوانى بهوجود مىآيد، برعکس بسيارى از مادرانى که خانهٔ خود را عوض کردهاند اظهار مىدارند که کودکان آنها در شرايط جديد مسکن که فضاى کافى در اختيار دارند بسيار آرامتر شدهاند.
|
|
بنابراين مسکن در عين حال رشد عاطفى و فکرى کودک و محيط خانواده را شديداً تحتتأثير خود قرار مىدهد، اين امر خصوصاً بسته به طرز تهيه و نقش مسکن است که موجب مىشود کودک احساس کند که خود مالک قسمتى از خانه است و مىتواند در آنجا تنها به خود بپردازد و والدين نيز صميمت و خودمانىگرى خود را حفظ کنند.
|