انواع خاص گاستروپاتى يا گاستريت گاستروپاتى الکلى (خونريزى زير مخاطي)، بيمارى مترير (Ménétrier's Disease) (گاستروپاتى هيپرتروفيک)، گاستريت ائوزينوفيليک، گاستريت گرانولوماتوز، بيمارى کراون، سارکوئيدوز، عفونتها (سل، سيفيليس، قارچها، ويروسها، انگلها)، لنفوم کاذب، رادياسيون، گاستريت ناشى از مواد سوزاننده.
سندرم زولينگر - اليسون (Z-E) (گاسترينوما) زمانى در نظر گرفته مىشود که بيمارى اولسرى شديد، مقاوم به درمان، همراه با زخمهائى در مناطق غيرتيپيک يا اسهال ديده شود. تومورها معمولاً در پانکراس يا دئودنوم (زيرمخاطى و اغلب کوچک) هستند. ممکن است متعدد باشد. رشد آهستهاى دارد. بيش از ۶۰ درصد موارد بدخيم است. ۲۵% موارد مرتبط با MENI است [نئوپلازى اندوکرينى متعدد تيپ 1 (گاسترينوما، هيپرپاراتيروئيديسم، نئوپلاسم هيپوفيزي)] در اين مورد گاسترينوما اغلب در دئونوم است، کوچک و چند مرکزى است و نسبت به گاسترينوماى پانکراس احتمال متاستاز به کبد کمتر است ولى اغلب به گرههاى لنفى موضعى متاستاز مىيابد.
تشخيص. پيشنهادکننده آن برونده اسيد در حالت پايه >15mmol/h برونده اسيد در حالت پايه / حداکثر برونده اسيد >%60 ، چينهاى مخاطى بزرگ در آندوسکوپى يا راديوگرافى GI فوقاني.
تأييدکننده آن گاستريل سرم >1000ng/L يا افزايش گاسترين به ميزان 200ng/L پس از تزريق وريدى سکرتين و اگر نياز باشد افزايش 400ng/L پس از تزريق وريدى کلسيم (جدول - آزمونهاى تشخيصى افتراقى -).
آزمونهاى تشخيصى افتراقى
بيمارى
گاسترين در حالت ناشتا
پاسخ گاسترين به
سکترين وريدى
غذا
DU
150ng/L)N≥)
NC
بهطور جزئىh
Z-E
hhh
hhh
NC
هیپرپلازی سلول Gآنتر (گاسترین)
h
hNC
hhh
تشخيص افتراقي. افزايش ترشح اسيد معده سندرم Z-E، هيپرپلازى يا افزايش فعاليت سلول G آنتر (؟ به دليل هليکوباکتر پيلوري)، آنتروم باقىمانده پس از گاسترکتومي، نارسائى کليوي، رزکسيون زياد روده کوچک، انسداد مزمن خروجى معده.
ترشح اسيد معده به ميزان طبيعى يا کاهش يافته کمخونى بدخيم، گاستريت مزمن، کانسر معده، واگوتومي، فئوکروموسيتوما.
درمان
امپرازول داروى انتخابى در طى ارزيابى و نيز بيمارانى است که کانديد جراحى نيستند. در شروع ۶۰ ميلىگرم خوراکى در صبح تجويز مىگردد و دوز تا زمانىکه حداکثر برونده اسيد معده در ققبل از دوز بعدى به کمتر از 10mmol/h برسد افزايش مىيابد. اسکن با اکترئوتايد نشاندار بهعنوان حساسترين تست در تعيين تومورهاى اوليه و متاستاز بهکار مىرود. ممکن است سونوگرافى از طريق آندوسکوپى جايگزين آن گردد. در صورتىکه ممکن باشد لاپاراتومى اکتشافى و رزکسيون تومور اوليه و متاستازهاى منفرد انجام مىشود. در مبتلايان به MEN1 تومور اغلب چندکانونى و غير قابل رزکسيون است و در ابتدا هيپرپاراتيروئيدى درمان مىگردد (ممکن است هيپرگاسترينمى بهبودى يابد). در تومورهاى غير قابل رزکسيون واگوتومى سلول پاريتال مىتواند کنترل داروئى بيمارىهاى اولسرى را افزايش دهد. در تومورهاى متاستاتيک براى کنترل علائم شيمىدرمانى انجام مىشود (مثل استرپتوزوتوسين، ۵ - فلوئورواوراسيل، دوکسوروبيسين يا اينترفرون آلفا) و ميزان پاسخ نسبى به اين درمان ۴۰ درصد است.