پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

مستی ده و هستی ده‌ای غمزه خماره


مستی ده و هستی ده‌ای غمزه خماره    تو دلبر و استادی ما عاشق و این کاره
ما بر سر هر پشته گم کرده سر رشته    بیچاره تو گشته تو چاره بیچاره
صد چشمه بجوشانی در سینه چون مرمر    ای آب روان کرده از مرمر و از خاره
ای سنگ سیه را تو کرده مدد دیده    وی از پس نومیدی بشکفته گل از ساره
ای نور روان کرده از پیه دو چشم ما    و اندیشه روان کرده از خون دل پاره
همچنین مشاهده کنید