|
| گويشهاى سواحل جنوبى درياى خزر
|
|
در طول ساحل جنوبى درياى خزر گويشهاى مازندرانى و گيلکى رايج هستند. اين گويشها خط ندارند و با هم خويشاونى دارند و ما در اينجا آنها را ذيل نام گويشهاى سواحل درياى خزر آوردهايم. بخش مهمى از اين عده (اگر نه اکثريت آنها) علاوه بر گويشهاى مادرى خود با فارسى نيز که (بهويژه در شهرها) در گيلکى و مازندرانى تأثير زياد دارد آشنائى کامل دارند.
|
|
صيغههاى افعال اين گويشها، مانند ساير زبانهاى ايرانى ميانه و ايرانى نو، با الحاق شناسهها به بنهاى مضارع و ماضى (از صفت مفعولى مختوم به ta-) ساخته مىشوند.
|
|
گويشهاى کنونى سواحل خزر دنبالهٔ گويشهاى ايرانى شمال غربى هستند که در ادوار قديم در اين منطقه رواج داشتند. دانشمندان ايرانى قديمىترين منتهاى گويشهاى مازندرانى و گرگانى (منطقهٔ جنوب شرقى ساحل درياى خزر) را جمعآورى و چاپ کردهاند.
|
|
در زمانهاى اخير ايرانشناسان شوروى گويشهاى سواحل خزر را جزءِ قلمرو تحقيقات خود قرار دادهاند.
|
|
|
(گويشهاى ايران مرکزى و غربي، آذربايجان، فارس و غيره)
|
|
در مناطق روستائى ايران مرکزى و غربى و نيز در آذربايجان تا اين روزگار جزيرههاى جدائى از گويشهاى شمال غربى که بقاياى گويشهائى هستند که سابقاً در پهنهٔ وسيعى از اين منطقه رواج داشتهاند باقى ماندهاند. هيچ يک از اين گويشها بهصورت رضايتبخش مطالعه نشده و مسألهٔ گروهبندى و طبقهبندى آنها، رواج متقابل آنها و روابط آنها با ساير زبانها و گويشهاى ايرانى کاملاً روشن نشده است.
|
|
در گويشهاى ايران مرکزى و شمال غربى در حال حاضر گروههاى زير تشخيص داده مىشوند:
|
|
- گويشهاى منطقهٔ کاشان - اصفهان. از گويشهاى رايج در اين منطقه گويشهاى روستاهاى ونيشون (وانشان)، قهرود، کشه، زفره، سده، گز، کفرون (کفران) را مىتوان نام برد.
|
|
مواد گويشهاى محلات، خوانسار، سو، قهرود را اُ.مان و مواد گويشهاى روستاهاى ميمه و جوشقان را ايرانشناس انگليسى اي.ک.اس. لمبتون گرد آورده است.
|
|
- گويش يزدى يا گبري. اين نام به گويش زردشتيان يزد و اطراف کرمان اطلاق مىشود.
|
|
- گويش نائينى واقع ميان اصفهان و يزد.
|
|
- گويش نطنزى در شهر نطنز، واقع در شرق راه کاشان به اصفهان، در کنار کوير نمک. گويشهاى يرنى يا يرندى و فرزندى (در شمال غربى نائين) به گويش نطنزى نزديک هستند.
|
|
- گويش خورى رايج در منطقهٔ روستاهاى خور و مهرجان (ناحيهٔ بيابانک در منتهىاليه شمالى کوير نمک)
|
|
- گويشهاى اطراف سمنان: سمناني، لاسگردي، سرخهاي، سنگسرى و شهميرزادي
|
|
- گويشهاى منطقهٔ وفس، آشتيان، تفرش، بين همدان و ساوه.
|
|
- تاکستاني، گويشهاى روستاى تاکستان (جنوب غربى قزوين)
|
|
- گويشهاى اذربايجان: هرزني، گويشى که از نظر منشأ با گويش روستاهاى گلن قيه و ببره (در شمال غربى تبريز) نزديک است، کرينگانى (شمال شرقى تبريز) و خلخالى (گويش شاهرود، بخش جنوب شرقى آذربايجان)
|
|
- گويشهاى روستاهاى تجريش (در شمال تهران) و گازرخان (در شمال شرقى قزوين).
|
|
- گورانى و گويشهاى اوراماني، کندولهاى (در کوههاى زاگروس، در غرب کرمانشاه) و باجلانى (در منطقهٔ موصل [در عراق]).
|
|
- زازايا ديملى dimli (گويشهاى روستاهاى سيورک Siverek، کر، و غيره در کنار قسمت علياى فرات و منطقهٔ درسيم [در ترکيه]).
|
|
- گويشهاى استان فارس: تعدادى گويش ايرانى غير مکتوب را نيز در بخش جنوب غربى ايران، در استان فارس، ذکر کردهاند. بخش عمدهٔ ايرانىزبانان اين استان به گويشهاى مختلف فارسى و ساير گويشهاى جنوب غربى ايران گفتگو مىکنند. گروهى از لهجههاى محلى که در نوشتهها به 'گويشهاى تاجيک استان فارس' شهرت دارند بهويژه به دستهٔ اخير تعلق دارند. اين گويشها عبارتند از: گويشهاى قديمى محلى که رد روستاهاى سمغان [کازرون]، پاپون، ماسرم [شيراز]، بورنگان [بورنجان، در کازرون] و چند روستاى ديگر رايج هستند و عليرغم ت.ثير شديد فارسي، يک عده ويژگىهاى مهم، از جمله ساخت معروف به 'مجهول' [ارگتيو] در جملههاى حاوى افعال متعدى در زمان گذشته را حفظ کردهاند.
|
|
با اين همه در ميان قلمرو نسبتاً پيوستهٔ گويشهاى جنوب غربى در فارس به جزيرههاى مجزاى گروهائى برمىخوريم که به گويشهاى ايرانى شمال غربى تکلم مىکنند. يکى از اين گويشها، سيوندى در روستاى سيوند در ۷۰ کيلومترى شمال شيراز است.
|
|
|
در ايرانشناسى گويشهاى پاميرى به دستهاى از گويشهاى ايرانى غير مکتوب اطلاق مىشود که در ميان کوهنشينان تاجيک منطقهٔ خودمختار بدخشان کوهستانى جمهورى تاجيکستان (که زبان ادبى و آموزش آنها تاجيکى است و اکثر بزرگسالان علاوه بر زبان مادرى خود آنرا مىفهمند) و ميان ساکنان مناطقى از افغانستان و شمال غربى چين که مجاور پامير است رواج دارد.
|
|
گويشهاى پامير شامل گويشهاى زير هستند:
|
|
- شغنى يا شغنانى (در دو کنارهٔ رودخانهٔ پنج در شمال و جنبو خرق و نيز در درههاى گونت Gunt و شاهدره)؛ روشانى rusani (در دو سوى رودخانهٔ پنج، در جنوب قلمرو شغنى و نيز در درهٔ خوف xuf)؛ برتنگى (در درهٔ برتنگ)؛ ارشرى (بالاتر، در کنار مسير برتنگ) و سريکلى (سريقلي) (در کشور چين، در سين کيانگ، در شرق جبال سريکل که مرز ميان چين و شوروى [تاجيکستان] را تشکيل مىدهد). تمام اين گويشها که خويشاوندى نزديکى با هم دارند در زير گروه شغنى - روشانى دستهبندى مىشوند.
|
|
- يزغلامى (در طول رودخانهٔ يزغلام، شاخهٔ راست رودخانهٔ پنج).
|
|
- اشکاشمى (در محل انحناى پنج، آنجا که اين رود بهسوى شمال مىچرخد و نيز در سرچشههاى رودخانهٔ وردوج در افغانستان).
|
|
- وخى يا وخانى (بهويژه در طول مسير علياى پنج و در سرچشمههاى آن. در چيترال و در منطقهٔ جامو و کشمير و در سينکيانگ نيز وخى را ذکر کردهاند).
|
|
|
به اين زبان ساکنان نسبتاً قليل منجان (در سرچشمههاى رودخانهٔ کوکچه Kokca در شمال شرقى افغانستان گفتگو مىکنند.
|
|
|
يغنابى در درهٔ مرتفع رودخانهٔ يغناب و در چند روستاى درهٔ رودخانهٔ ورزاب (در شمال دوشنبه در جمهورى تاجيکستان) رواج دارد.
|
|
يغنابى که تنها گويش ايرانى نو است که دنبالهٔ سغدى است از مدتها پيش توجه ايرانشناسان را جلب کرده است.
|
|
|
پراچى تنها در جزيرههاى پراکنده و جداجدائى در مناطقى که زبان آنها فارسى - تاجيکي، پشتو و هندى است رواج دارد. در حال حاضر پراچى فقط در روستاهائى در طول رودخانهٔ شُتُل (در شمال کابل) و در محلى بهنام نيجْرَو Nijrau (در شمال کابل) رايج است.
|
|
|
ارمورى (برکي، برگيسته) زبان قوم موچکى است که 'ارموري' يا 'برکي' نام دارد.
|
|
در گذشته ارمورى در مناطق بيشترى رايج بوده است و در قرن نوزدهم به اوج آن در شرق و شمال کابل نيز اشاره کردهاند. ارمورىزبانان بهتدريج فارسى - تاجيک زبان و بعضى پشتو زبان شدهاند.
|
|
|
کمزارى تنها گويش ايرانى است که در جنوب خليج فارس شناخته شده است. اين گويش در ميان قبيلهاى بدوى که در زاويهٔ شمالى شبه جزيرهٔ عربستان (در ساحل جنوبى خليج هرمز در مقابل بندرعباس) ساکن هستند رواج دارد.
|