اوريون نوعى عفونت ويروسى حاد، سيستميک و قابل انتقال است که بارزترين ويژگى آن تورم يکطرفه يا دو طرفه غدد پاروتيد مىباشد. عامل اتيولوژيک نوعى پاراميکسوويروس است.
|
|
|
|
تنها مخزن ويروس اوريون، انسانها هستند. در سال ۱۹۶۸ (قبل از ايمونيزاسيون گسترده)، ۱۸۵،۶۹۱ مورد اوريون در ايالات متحده گزارش شد. در سال ۱۹۹۵ تنها ۹۰۶ مورد گزارش شد که نسبت به دوره قبل از واکسيناسيون بيش از ۹۹ درصد کاهش نشان مىدهد. دوره کمون اوريون عموماً ۱۸-۱۴ روز است. عفونت در بهار بيشتر است و در ماه مه و آوريل فراوانى خاصى دارد. ويروس از طريق ترشحات بزاق آلوده انتقال مىيابد اما امکان انتقال از طريق ادرار هم وجود دارد. سرايت بيمار ۲-۱ روز قبل از شروع پاروتيت تا ۵ روز پس از ظهور تورم غدد بيشترين شدت را دارد؛ عموماً ۹ روز پس از شروع تورم پاروتيد، سرايت صورت نمىگيرد.
|
|
|
تشخيص قطعى به جدا ساختن ويروس از بزاق، سوابهاى گلو، CSF يا ادرار بستگى دارد. تشخيص سريع با تست ايمونوفلوئورسانس براى آنتىژن ويروسى در سلولهاى اوروفارنکس صورت مىگيرد. اليزا بهترين تست سرولوژيک است. با بررسى سرمهاى فاز حاد و فاز نقاهت از جهت افزايش تيتر آنتىبادى يا با شناسائى IgM اختصاصى در يک نمونه سرم مىتوان اوريون حاد را تشخيص داد.
|
|
|
بهطور کلى اوريون نياز به درمان ندارد. درمان پاروتيت و ساير تظاهرات اوريون معمولاً علامتى است. تأثير گلوکوکورتيکوئيدها در درماناورکيت حاد بهاثبات نرسيده است. بررسى غير قابل اعتمادى که روى تعداد کمى از بيماران مبتلا به اورکيت صورت گرفته، مؤثر بودن اينترفرون آلفا را مطرح نموده است.
|
|
|
پيشگيرى واکسن زنده ضعيف شده اوريون بهعنوان قسمتى از واکسن MMR در ۱۵-۱۲ ماهگى و مجدداً در ۱۲-۴ سالگى تجويز مىشود. در زنان باردار، مصرفکنندگان گلوکوکورتيکوئيد و ساير مبتلايان به ضعف ايمنى واکسيناسيون توصيه نمىشود. اما کودکان HIV مثبتى را که ضعف ايمنى شديدى ندارند مىتوان با خيال راحت در برابر اوريون واکسينه کرد.
|
|
|
|
|
غالباً علائم پرودرومال تب، ميالژي، بىحالى و بىاشتهائى ديده مىشوند. شروع پاروتيت معمولاً ناگهانى و در بسيارى از موارد اولين نشانه بيمارى است، درد و حساسيت عموماً شديد و گرمى و اريتم غير معمول است. در دو سوم موارد تورم دو طرفه است هر چند شروع تورم دو طرف ممکن است همزمان نباشد. غدد زيرزبان و زير ماگزيلر کمتر از غدد پاروتيد درگير مىشوند و ابتلاء آنها به تنهائى تقريباً هرگز صورت نمىگيرد.
|
|
|
اورکيت عارضه اوريون در ۲۰ درصد از مردان بعد از سن بلوغ است. درگيرى بيضهها که در کمتر از ۱۵ درصد موارد دو طرفه است، معمولاً ۱۰ - ۷ روز پس از شروع پاروتيت ظاهر مىشوند اما ممکن است قبل يا همزمان با آن نيز باشند. گاهى اوقات اورکيت اوريونى بدون پاروتيت است. بيضهها تا چند برابر اندازه طبيعى خود متورم و بهطور حاد دردنا ک مىشوند. تب بالا، لرز تکاندهنده، بىحالى و سردرد همراه اورکيت ديده مىشوند. در ۵۰ درصد از موارد اورکيت، آتروفى اتفاق خواهد افتاد. در غياب آتروفي، حتى اگر درگيرى دو طرفه باشد عقيمى بهندرت ايجاد مىشود. شيوع التهاب تخمدان در زنان نسبت به ا ورکيت در زنان بسيار کمتر است.
|
|
|
در هنگام درگيرى پانکراس حساسيت و درد شکم ايجاد ميشود؛ شوک و تشکيل کيست کاذب نادر است. آميلاز سرم در پانکراتيت اوريونى همانند پاروتيت افزايش مىيابد اما ليپاز سرم فقط در پانکراتيت اوريونى بالا مىرود.
|
|
|
درگيرى CNS تا ۵۰ درصد از بيماران مبتلا به اوريون باليني، پلئوسيتوز لنفوسيتى در CSF دارند و در هر ميکروليتر تا ۱۰۰۰ سلول ديده مىشود. در ۲۵-۵ درصد از آنها علائم مننژيت (سردرد، سفتى گردن، خوابآلودگي) بهوجود مىآيد. علائم CNS معمولاً ۱۰-۳ روز پس از شروع پاروتيت ايجاد مىشود؛ در ۴۰-۳۰ درصد از مواردىکه به تأييد آزمايشگاه رسيده است، پاروتيت وجود ندارد. آنسفاليت حقيقى غير معمول است. اوريون مىتواند باعث پوليوميليت پاراليتيک خفيف و در موارد نادر، ميليت عرضي، آتاکسى مخچهاى يا سندرم گيلنباره شود.
|
|
|
ساير تظاهرات بيمارىهاى ناشى از ويروس اويون عبارتند از: تيروئيديت، تظاهرات چشمى (داکريوآدنيت، نوريتاپتيک، کراتيت، ايريت، کونژنکتيويت، و اپىاسکلريت)، ميوکارديت، هپاتيت (بدون زردي)، پوپوراى ترومبوسيتوپنيک، پنوموني، بينابينى (در خردسالان)، پلىآرتريت، و گلومرلونفريت هموراژيک حاد.
|