|
|
بهعلت نيازهاى متقابل اقتصادى ميان ايلات و مردم يکجانشين روابط پيوسته بهوجود مىآيد. بر اين اساس ميان اعضاءِ جامعه ايلى و اعضاءِ جامعه يکجانشين با ايجاد بازار مشترک روابط اقتصادى مداوم برقرار مىشود. اين روابط از لحاظ الگوى کلى معيشت داراى اهميت زيادى است، روابط مردم کوچنشين با يکجانشين بر اساس احتياجات متقابل دو جامعه و مبتنى بر مبادلات متقابل است. نياز خانوادههاى ايلياتى به محصولات زراعى و احتياج مردم دهنشن مجاور ايلات به فراوردههاى دامى بر اساس اين روابط تامين خواهد شد. هر چند ايلات و عشاير نيز به کشت و زرع مىپردازند و روستائيان فعاليت دامدارى دارند، ولى توليدات آنها بهحدى نيست که نياز آنها را از هر لحاظ تأمين کند، بنابراين به ناچار کمبودها را از طريق مبادله با يکديگر و اغلب بهصورت مبادله جنس به جنس تأمين مىنمايند. کوچنشينان سالانه محصولات دامى مازاد بر مصرف خود از قبيل پوست پشم، گوشت و فرآوردههاى لبنى را مستقيماً يا از طريق واسطهها به بازارهاى شهرى و روستائى عرضه مىکنند و محصولات زراعى و کالاهاى شهرى مورد نياز خود را بهدست مىآورند. کوچنشينان براى مبادلات اقتصادى داراى مراکز ارتباطى دائمى يا موقت با يکجانشينان هستند. براى اين منظور آبادىهاى مهمى در بسيارى نقاط پديد آمده است که کارکرد آن بهطور عمده مبادلات اقتصادى ميان گروههاى مختلف کوچنشينان،دهنشينان و مردم شهرى است. اين مراکز بهتدريج توسعه مىيابند و بهصورت بازار گستردهاى در مىآيند که کليه محصولات مورد نياز خانوادههاى گروههاى مختلف در آن عرضه مىشود 'کوچنشينان و نيمه کوچنشينان عمدتاً داراى دو نوع مرکز مبادلاتى هستند که يکى در منطقه سردسير و ديگر در منطقه گرمسير وجود دارد. خريد در منطقه کوهستانى در اواخر تابستان معمولاً يکى دو هفته پيش از کوچ بهسوى گرمسير صورت مىگيرد.
|
|
هر خانواده مقدارى قند و چاي، پوشاک، برنج خريدارى مىکند. زمان خريد در گرمسير فروردين ماه پيش از کوچ به کوهستان است. بهعلاوه کوچنشينان هنگامىکه در چادرها بهسر مىبرند با پيلهورانى که بهسراغ آنها مىآيند مبادله دارند. مقدارى از فرآوردههاى دامى خود را با محصولات زراعى و پوشاک، و ديگر کالاهاى ساختهشده شهر که بهوسيله پيلهوران عرضه مىشود معاوضه مىکنند (۱) مبادلات عمدتاً بهطور جنس به جنس يا نقدى است ولى در پارهاى موارد که طرفين نسبت به هم شناخت متقابل دارند ممکن است بهطور نسيه هم انجام شود که در اينصورت غالباً براى کوچنشين زيانآور است.
|
|
(۱) . سکندر امانالهى بهاروند، کوچنشينى در ايران بنگاه ترجمه و نشر کتاب ۱۳۶۰ ص ۸۹ و ۹۰.
|
|
فردريک بارث درباره مبادلات ايل باصرى مىنويسد:
|
|
خريد و فروش بازارى قسمت کمى از سرمايه يک خانوار کوچنشين را برمىگرداند، اينان غالباً براى خريد به قصبات سفر مىکنند، براى آنها اين مسافرت در حکم وقايع مهمى بهشمار مىرود 'اردوها' بهطور کلى چند کيلومتر دور از شهر برپا مىشوند و زنان و مردان و بچهها در بهترين لباسهاى خود و بهحال سواره به قصبه وارد مىشوند، در اينحال فقط معدودى از اعضاء خانواده براى سرپرستى گلهها و اموال در اردو مىمانند منظور از ديدار بازار خريد کالاهائى است که مصرف زياد دارد. بعضى کوچنشينان براى اينگونه معاملات پول نقد مىآورند، حيوانات را براى فروش مىآورند تا براى خود پول نقد تهيه کنند، در پارهاى موارد کوچنشينان بهمنظور مبادله روستائى را به چادر خود بهصرف چاى دعوت مىکنند و براى تعيين قيمت کالا به بحث و چانهزدن مىپردازند گاه اين مبادلات بهطور نسيه صورت مىگيرد، بدينترتيب که دکاندار روستائى کالاهاى موردنياز کوچنشين را در طول اقامت او در منطقه تأمين مىکند و آنگاه چند روز قبل از بازگشت براى رسيدن به حسابها به چادر وى مىرود و بهاءِ اجناس را مشخص مىکند و در مقابل آن فرآوردههاى دامى مىگيرد. در اين معامله معمولاً کوچنشين مقدارى بدهکار مىشود که بايد سال آينده بپردازد. دکاندارها اغلب بابت اين بدهى حدود ۳۰ درصد و گاه بيشتر بهره دريافت مىدارند(۲).
|
|
اين قبيل معاملات همواره به زيان کوچنشين و به سود دکاندار تمام مىشود. براى همين منظور دکاندارها شيوهاى(۳) بهکار مىبرند که مقدارى از بدهى کوچنشين باقى مىماند تا ارتباط آن با دکاندار قطع نشود و براى سال آينده مجدداً مشترى او باشد و اين مبادله انجام پذيرد.نويسنده مونوگرافى ايل قشقائى در زمينه مبادلات اقتصادى قشقائىها مىنويسد: قسمت مهم مبادلات و خريد و فروش عشاير دو مرتبه از سال در موقع مهاجرت از ييلاق به قشلاق و بالعکس انجام مىگيرد.در طول اقامت در ييلاق يا قشلاق مبادلات مختصرى با پيلهوران انجام مىپذيرد. اين دسته مبادلات مربوط به کسانى است که بهعلت نداشتن پول کافى احتياجات ساليانه خود را تأمين نکرده باشند. اينان معمولاً نيازمندىهاى خود را بهتدريج از پيلهوران که به ميان عشاير مسافرت مىکنند مىخرند. عشاير بههنگام کوچ از کنار شهر و دهات بزرگى مىگذرند که مراکز عمده و معينى براى مبادلات وجود دارد، شيراز، فيروزآباد، اردکان، آباده و شهر رضا از جمله اين مراکز بهشمار مىروند موقع معامله عشاير معمولاً در اين قبيل مراکز به تجار و معاملهگران معينى مراجعه مىکنند، همه اين معاملات نقداً انجام نمىگيرد آنها در بسيارى موارد پس از اين مبادلهٔ بدهکار مىشوند. در اينصورت پيلهوران يا دکانداران براى وصول طلب خود به ميان عشاير مىروند. در اينگونه مبادلات شناخت متقابل ضرورى است و براى اين منظور فرد عشارى حتىالمقدور بايد با يک پيلهور معامله داشته باشد (۴) در ميان بختيارىها مبادلات بر اساس روابطه صميمانه و شناخت متقابل صورت مىگيرد.
|
|
فروشنده از امکانات مالى خريدار و ميزان محصول او بهاندازه خود او آگاهى دارد و با هم داراى چنان روابط دوستانهاى هستند که خريدار وقتى براى خريد به بازار مىرود مهمان فروشنده است و فروشنده هم زمانىکه براى طلب به چادر مشترى خود مىرود تا وصول طلب خود مهمان او است. دکاندارها معمولاً با گروهى از خانوادههاى طايفه ارتباط دارند و نيازهاى آنها را تأمين مىکنند. داد و ستد بر اساس مبادله جنس به جنس و بعضاً بهصورت نسيه انجام مىگيرد. بدينترتيب که خريدار در طول سال کالاهاى مورد نياز خود را از دکاندار مىگيرد و دکاندار بهاءِ آن را بهحساب او در دفتر مىنويسد و زمانىکه محصول او بهدست آمد از او دريافت مىکند. اما ممکن است باز مقدارى از بدهى خانوار ايلى باقى بماند که در سال آينده به دکاندار مىپردازد. دکاندار معمولاً از اين طريق سود قابل ملاحظه دريافت مىدارد. بديهى است که بهکار بردن چنين شيوهاى در مبادلات اقتصادى بهتدريج سبب افزايش ميزان بدهى خانوادههاى ايلى و روستائى ايران گرديده و به اقتصاد دامى و زراعى لطمه زياد وارد کرده است. گذشته از اين مبادلات در داخل جامعه عشايرى و ميان خانوادهها نوعى مبادلات اجتماعى و اقتصادى متداول است. مبادلات اقتصادى گاه مربوط به دام و فرآوردههاى دامى يا زراعى است گاه شامل کالاها و مصنوعات شهرى نظير قند، چاي، تفنگ و راديو و غيره مىگردد و مواردى نيز در زمينه خدمات است که ميان صاحب گله و چوپان صورت مىگيرد. در کنار اين قبيل مبادلات خانوادههاى عشايرى برحسب سنت، بههنگام جشنها و عروسىها يا بههنگام رفتن به زيارت حج کربلا و مشهد دهشهائى به يکديگر بهصورت جنسى يا نقدى مىپردازند. اين دهشها هرچند زمان بازپرداخت آن معلوم نيست ولى خانواده دريافتکننده خود را ملزم مىداند که در موقع مناسب مقابل بهمثل کند و هديه دريافتى را بازپس دهد.
|
|
(۲) . فردريک بارث، ايل باصري، کاظم وديعي، مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعى ۱۳۴۳ ص ۱۶۱ و ۱۶۵.
|
|
(۳) . معمولاً دکاندار پس از محاسبه بدهى کوچنشين براى او کالاهاى جديدى عرضه مىکند و با تعريف از محاسن آن او را وادار به خريد مىکند و مىگويد اگر مقدارى بدهى مانده است سال بعد دريافت مىکنيم عجله ندارم و کوچنشين که مىبيند تا سال آينده خيلى وقت دارد آن را مىپذيرد.
|
|
(۴) . حبيباله پيمان، توصيف و تحليلى از ساختار اقتصادى اجتماعى و فرهنگى ايل قشقائي، دانشکده بهداشت و انستيتو تحقيقات بهداشتى ۱۳۴۷ وص۴۵۸ و۴۶۰.
|