|
|
|
|
|
غرض نيکو شمردن عمل است و اصل بر اين است طفلى عملى را انجام مىدهد و در برابر آن دچار شک و ترديد است. نمىداند کارى که کرده درست بوده و بايد ادامه دهد يا خير؟ و در اينجا تحسين به داد کودک مىرسد. شما با تحسينى که از او بعمل مىآوريد او را تشويق مىکنيد که آن را ادامه داده و بدان عمل کند.
|
|
|
گاهى تشويق مىتواند بصورت تصديق زبانى باشد. بدين معنى که او کلمه و عبارتى را گفته و ما به او تفهيم کنيم که راست مىگوئي، حق با تو است، درست گفته اي، و ...
|
|
بر اين اساس شوقى را در او برانگيخته و او را به کلام و رفتار و گفتارش اميدوار کردهايم، تصديقها مىتوانند عاملى باشند براى ايجاد اعتماد بنفس و تقويت روحيه که اين امر از ضروريات رشد بحساب آمده و زمينهساز پيشرفت او در زندگى حال و آينده است.
|
|
|
تشويق گاهى مىتواند بصورت تأييد باشد و اين کار گاهى با حرکت سر است ( سرجنباندن) و زمانى بصورت عملى است ( تأييد عملي) و در هر دو صورت ما با اين عمل سعى کردهايم موجبات رشد و کمال را در او بوجود آورده و او را به ادامه راهى واداريم که مورد نظر ماست.
|
|
اين تأييد در مواردى مىتواند بصورت لبخندى رضايتآميز باشد. وقتى که او عملى را انجام مىدهد ما با لبخند رضايتآميز خود نشان دهيم که کار و سخن او را پذيرفتهايم و خوب است او به ادامه آن راه بپردازد.
|
|
|
تشويق ما گاهى صورت تحريض دارد و آن زمانى است که کودکى مىخواهد عملى را انجام دهد ولى از آن ترس دارد، مىخواهد به حياط برود ولى از تاريکى مىترسد، مىخواهد به رودخانه و دريا و استخر برى شنا برود ولى از وارد شدن در آب وحشت دارد.
|
|
در اين موارد سعى داريم با سخنان و کلماتى او را تشويق کرده و به او جرأت ببخشيم که به پيش برود و اميدوار باشد که خطرى و صدمهاى متوجه او نيست. اگر در راه به مشکلى برخورد کرد ما بحمايتش خواهيم پرداخت و راه ناهموار او را هموار خواهيم کرد.
|
|
|
تشويق ما گاهى جلوه تقدير دارد و آن زمانى است که طفلى تن به انجام کارى داده است که در حد استطاعت و قدرت او نيست. ما از او توقع نداريم که در عين ضعف و ناتوانى به چنان کارى اقدام کند در آن صورت او را تقدير مىکنيم.
|
|
غرض ما از تقدير قدرشناسى و حقشناسى از کار و برنامه اوست. به او تفهيم مىکنيم که عمل مهمى انجام داده است و حتى به او تفهيم مىکنيم اين کار را بايد يک بچه مسّنتر از تو انجام مىداد و بر اين اساس روح اميد و اعتماد بنفس را در او زنده ساخته و در امور وقايع بعدى از آن استفاده مىکنيم.
|
|
|
تشويقها گاهى در جلوه ترغيب است بدينمعنى که با ايجاد زمينه جهت درک مزاياى يک عمل او را وادار سازيم که رغبتى در خود بيابد تا به انجام عملى تن در دهد. اين امر بدينگونه امکانپذير است که او به لذت انجام يک عمل پى برد و از مزاياى آن آگاه گردد.
|
|
فرض کنيم او عملى را در خانه انجام داده و در نتيجه دريافته است که پدر يا مادر به او محبت بيشتر کردهاند، شيرينى و شکلات بيشترى براى او خريدهاند و او درمىيابد که رابطهاى بين عمل او و چنان وضع و حالت است و اين خود سبب ايجاد رغبت او به کارهاى بعدى مىشود.
|