|
|
|
پيشگيرى از بيمارى به مشاوره تغذيه با افراد در معرض خطر بالا براى ابتلاء به بيمارى و روشهائى براى کاهش آلودگى منابع غذائى نياز دارد.
|
|
|
بالغين غير باردار مبتلا به ليستريوز را بايستى تحت درمان با آمپىسيلين ۹۲ گرم وريدى هر ۴ ساعت) يا پنىسيلين G (۲۰-۱۵ ميليون واحد وريدى در روز - منقسم در ۶ روز) قرار داد؛ در افراد مبتلا به ضعف سيستم ايمنى داراى مننژيت مىتوان بهمنظور سينرژى جنتامايسين (۳/۱ mg/kg بهصورت وريدى هر ۸ ساعت) را نيز اضافه نمود. در موارد آلرژى به پنىسيلين، از کوتريموکسازول (روزانه mg/kg پانزده هفتادوپنجم در سه دوز منقسم وريدي) استفاده مىشود. درمان مننژيت در افراد سالم از نظر سيستم ايمنى بايستى ۳-۲ هفته پس از قطع تب ادامه يابد. بيماران ضعيف از نظر سيستم ايمنى احتمالاً بايستى ۶-۴ هفته درمان بگيرند. ليستريوز در باردارى با آمپىسيلين (۵/۱-۱ گرم وريدى هر ۶ ساعت به مدت ۲ هفت) درمان مىشود؛ در صورت آلرژى به پنىسيلين اريترومايسنى جايگزين مناسبى در ماه آخر باردارى است. درمان باکتريمى مادر طى باردارى مىتواند از عفونت نوزادى پيشگيرى نمايد. ليستريوز نوزادى به ۲ هفته درمان با آمپىسيلين نياز دارد. در نوزادان کمتر از ۲۰۰۰ گرم، دوز روزانه در هفته اول ۱۰۰mg/kg (تقسيم در دو دوز) و در هفته دوم ۱۵۰mg/kg است. در نوزادان ۲۰۰۰ گرمى و بالاتر، دوز روزانه در هفته اول ۱۵۰mg/kg (تقسيم در سه دوز مساوي) و در هفته دوم ۲۰۰mg/kg است. در ليستريوز نوزادى مىتوان از جنتامايسين با دوز روزانه ۵mg/kg (تقسيم در دو دوز) در هفته اول ۵/۷ mg/kg (تقسيم در سه دوز) در هفته دوم، نيز استفاده نمود.
|
|
|
تشخيص ليستريوز از طريق کشت ارگانيسم از نقاط بهطور طبيعى استريل بدن (مثل CSF يا خون) صورت مىگيرد. کشت از مدفوع يا واژن قابل اعتماد نيست زيرا تقريباً ۵ درصد از افراد سالم ناقل اين ارگانيسم هستند.
|
|
|
تظاهرات بالينى بيمارى در ميزبانهاى دچار ضعف سيستم ايمنى اغلب با باکتريمى بدون کانون مشخص تظاهر مىکند؛ عفونت CNS در شروع علائم شيوعکمترى دارد. بيماران معمولاً تب و گاهى ميالژي، تهوع، استفراغ و اسهال دارند، باکتريمى و مننژيت ناشى از ليستريا را نمىتوان بهطور بالينى از موارد ناشى از ساير علل افتراق داد. ليستريوز همراه با باردارى اغلب در سه ماهه سوم و گاهى اوقات قبل از آن اتفاق مىافتد؛ ۶۶-۵۰ درصد از زنان باردار بيمارى خفيفى را به همراه تب، ميالژي، بىحالي، و شکايتهاى گهگاه گوارشى تجربه ميظکنند. انتشار عفونت از طريق جفت ممکن است به کوريوآمنيونيت، زايمان زودرس، مرگ داخل رحم، و عفونت نوزادى بيانجامد. عفونت نوزادى مىتواند زودرس (در هفته اول) يا ديررس باشد. عفونت زودرس معمولاً طى ۲ روز اول و بهصورت سپسيس، ديسترس تنفسي، ضايعات پوستي، يا آبسههاى منتشر و درگيرکنندهٔ چند ع ضو تظاهر مىکند. در نوزادان مبتلا به عفونت ديررس، احتمال مننژيت بيشتر است. مطالعات اخيرى که روى اپيدمىهائى با منبع مشترک صورت صورت گرفته، نشان دادهاند که ليستريا گاهى باعث سندرم اسهالى حاد در افراد سالم از نظر ايمنى مىشود. ليستريا مىتواند انسفاليت، سربريت، آبسههاى داخل مغز، و (بهندرت) اندوکارديت و عفونتهاى موضعى ديگر ايجاد نمايد.
|
|
|
اپيدميولوژى و پاتوژنز ليستريا مونوسيتوژنز (Listeria Monocytogenes) که نوعى باسيل گرم مثبت متحرک است، مسئول عفونتهاى مهاجم ناشى از غذا بهويژه سپسيس و مننژيت مىباشد، موارد بيمارى ممکن است بهصورت اسپوراديک يا اپيديمىهاى مرتبط با يک غذاى خاص ديده شوند. از جمله غذاهائى که در انتقال اين بيمارى نقش داشتهاند مىتوان پنيرهاى مکزيکى و ساير پنيرهاى نرم، سالاد کلم، شير پاستوريزه و غذاهاى آمادهٔ رستورانى را نام برد. دوره کمون بيمارى پس از مصرف غذاى آلوده مىتواند ۶-۲ هفته باشد. زنان باردار و افراد دچار ضعف سيستم ايمنى در اثر بيمارى (بدخيمىهاى بافت سخت يا خون، ديابت قندي، بيمارى کبدى يا کليوي، ايدز) يا دارو (مصرف مزمن گلوکوکورتيکوئيد) در معرض بيشترين خطر قرار دارند اما گاهى اوقات عفونت در افراد سالم از نظر ايمنى بهويژه افراد مسن، نيز ديده مىشود.
|